اردن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
این مقاله درباره کشور اردن که جزء یکی از کشورهای آسیایی است، میباشد. کشور اردن به دلیل این که یکی از مسیرهای
حج است قابل اهمیت است.
اردن کشوری در غرب آسیا است که پس از جنگ جهانی اول (۱۹۱۸م./۱۳۳۶ق.) هم هنگام با فروپاشی
امپراتوری عثمانی، به شکل
حکومت امیرنشین محلی با نام ماورای اردن (۱۹۲۱م./۱۳۳۹ق.) زیر قیمومت انگلیس درآمد
و به سال ۱۹۴۶م./۱۳۲۵ق. با نام پادشاهی هاشمی اردن استقلال یافت.
این کشور از شمال با
سوریه ۳۷۵ کیلومتر، از غرب با
اسرائیل ۲۳۸ کیلومتر و دولت خودگردان کرانه باختری رود اردن ۹۷ کیلومتر، از شرق با
عراق ۱۸۱ کیلومتر و از جنوب و جنوب شرقی با
عربستان ۷۷۴ کیلومتر مرز مشترک دارد. از شهرهای مهم این کشور میتوان عمان، کرک، معان، پترا و بندر عقبه را نام برد.
نام اردن برگرفته از رود اردن است که از داخل این کشور میگذرد و تقدسی ویژه نزد پیروان
ادیان ابراهیمی دارد.
جمعیت اردن در نوامبر سال ۲۰۱۱م. ۶۵۰۸۲۷۱ تن اعلام شده که از آن میان ۹۲%
اهل سنت، ۶%
مسیحی، ۲%
شیعه و دروزی و پیروان دیگر ادیان هستند. این کشور۹۴۱۵۰ کلیومتر مربع مساحت دارد و
دین رسمی آن
اسلام است.
کهنترین آثار یافت شده در منطقه اردن به عصر پارینه سنگی یعنی حدود ۱۵۰۰۰ تا ۸۰۰۰ ق. م. بازمی گردد.
سرزمین اردن همان رادوم، جلعاد و موآب درتوراتاست.
نخستین گزارشهای تاریخی در حدود سده ۱۵ و ۱۴ ق. م. درباره اردن، مربوط به کوچ
بنی اسرائیل از
مصر و حکومتی است که به دست پیامبرانی مانند
داود و
سلیمان تشکیل شد.
حکومت بنی اسرائیل به سال ۶۱۵ ق. م. به دست
بخت النصر پادشاه کلدانیان (حک: ۷۳۳ـ۷۴۷ ق. م.) از میان رفت و او این مناطق را در امپراتوری خود ادغام کرد و بنی اسرائیل را به اسارت به بابل برد.
اردن به سال ۵۴۹ ق. م. به دست
کوروش کبیر، پادشاه هخامنشی، تسخیر شد. حاکمیت هخامنشیان بر اردن پس از دو سده و با یورش اسکندر مقدونی به
ایران در سال ۳۳۳ ق. م. پایان یافت.
به سال ۳۰۱ ق. م. منطقه اردن زیر سیطره بطالسه، جانشینان اسکندر در مصر، درآمد. این یونانیان فرهنگ هلنی را احیا کردند و شهرهایی به سبک یونانی ساختند و نامهای پیشین شهرها را تغییر دادند.
به سال ۱۹۸ ق. م. سلوکیان، جانشینان اسکندر در فلات ایران، به قسمتهایی از اردن دست یافتند و به درگیری با بطالسه پرداختند. این کشمکش فرصت را به نبطیان داد و آنها دولت خود را که پایتخت آن پترا بود، به سوی شمال گسترش دادند. آنان تا مدتی زیر سلطه روم (۴۳ ق. م. ـ۳۲۴م.) و سپس بیزانس (۳۲۴م. ـ۶۴۰م.) حکمرانی میکردند.
آن گاه غسانیان که اعراب
مسیحی کوچ کرده از
یمن و وفادار به بیزانس بودند، تا هنگام ظهور
اسلام بر این مناطق حکومت کردند.
اردن برای
مسلمانان ، دروازه
شام به شمار میآمد. مسلمانان به سال ۱۳ق. به شام تاختند و بخشهایی از اردن و شامات را تصرف کردند.
اما بخشهایی همچنان در استیلای رومیان ماند و سرانجام در نبرد فحل (۱۵ق.) به طور کامل فتح شد.
این منطقه در کتابهای تاریخی با نام جند الاردن یاد شده است.
در دوران
امویان، به علت نزدیکی شهرهای اردن به مرکز خلافت و نقش این سرزمین به عنوان راه ارتباط میان
مکه و
مدینه و
دمشق ، این ناحیه از اهمیتی خاص برخوردار شد.
پس از انتقال حکومت به
عباسیان و جا به جایی پایتخت از دمشق به بغداد، شهرهای اردن رو به ویرانی نهادند.
این مناطق در سده چهارم ق. به دست فاطمیان از حکومت عباسی جدا شد.
صلاح الدین ایوبی این سرزمین را به سال ۵۸۴ق. فتح کرد.
با سقوط سلسله ایوبیان، اردن جزء قلمرو ممالیک مصر شد
و در ۹۲۲ق./۱۵۱۶م. به دست عثمانیها افتاد.
پس از اشغال دمشق به دست ارتش انگلستان در سال ۱۹۱۸م./۱۳۳۶ق. و فروپاشی
امپراتوری عثمانی به سال ۱۹۲۰م./۱۳۳۸ق. منطقه اردن زیر سلطه انگلیس درآمد.
در این هنگام، فرزندان شریف حسین که در پی شکست از
آل سعود و خروج از
حجاز، به سوی شمال پیشروی کرده بودند، توانستند بر همه نواحی عرب نشین جدا شده از عثمانی تا سوریه چیره گردند و در ۱۹۲۰م./۱۳۳۸ق. خواستار تشکیل حکومت مستقل عربی شدند.
دولت انگلیس که بر پایه قراردادی محرمانه با فرانسه، حاکم مناطق
عراق و اردن و حجاز بود، برای آرام کردن فرزندان شریف حسین، حکمرانی عراق را به فیصل و اردن را به عبدالله داد.
بدین ترتیب اردن به سال ۱۹۲۱م./۱۳۳۹ق. به صورت امیرنشین ماورای اردن، زیر فرمان عبدالله درآمد. سپس به سال ۱۹۴۶م./۱۳۶۵ق. به کشوری مستقل با
حکومت پادشاهی بدل شد و امیر عبدالله به ملک عبدالله تغییر عنوان داد.
پس از ملک عبدالله، فرزندش طلال و سپس ملک حسین حکومت کردند و از سال ۱۹۹۹م. تاکنون ملک عبدالله دوم حکومت میکند.
نواحی اردن امروز در دوران پیش از
اسلام در مسیر کاروانهای تجاری
شام،
حجاز و
یمن قرار داشت.
در دوران پس از اسلام و سراسر دوران امویان، عبور کاروانهای
حج بر افزایش رونق اقتصادی این سرزمین اثر گذار بود.
خلفای اموی شکارگاههای خود را در بیابانهای اردن قرار دادند
و در کنار آنها قصرهایی شکوهمند بنا کردند که بعضی از آنها تا امروز بر جا مانده است.
در این دوران، کاروان حج با نظمی خاصی مسیر شام تا حرمین را میپیمود و به جز حملات کوچک بیابان نشینان، مشکلی دیگر حج گزاران را تهدید نمیکرد.
در دوران خلافت عباسیان، با انتقال پایتخت به
بغداد، از رونق این مسیر کاسته شد و حتی حج گزاران شامی نیز از مسیر بغداد به
مکه سفر میکردند.
در این دوره، راههای حج بسیار ناامن بودند و قبایل گوناگون به راهزنی و باج گیری از حاجیان میپرداختند. حمله قرمطیان در روزگار عباسیان، ناامن شدن مسیر عراق و راه زبیده باعث شد تا
مسلمانان شمال و غرب عراق برای سفر حج از مسیر
شام سود جویند و از شهرهای اردن به حرمین سفر کنند.
اما کاروان حاجیان شام که
ابن جبیر (۵۴۰ـ۶۱۴ق.) جهانگرد و دانشمند نام آور اسلامی در سفر سال ۵۸۰ق. خود با آن همراه شد، به جای عبور از اردن با گذشتن از بغداد به سوی شام حرکت کرد.
این از نبود امنیت و آباد نبودن شهرهای اردن و منازل آن حکایت دارد. این ناامنی به سبب تجاوز
مسیحیان و اشغال شهرهای اردن بود که پس از جای گرفتن آنها در این سرزمین، هراس از حمله
صلیبیان بزرگترین دغدغه حاجیان شام و حتی
مصر به شمار میآمد.
ابن بطوطه (۷۰۳ـ۷۷۹ق.) که در همین دوران از مسیر اردن به سوی مکه حرکت کرده، از منازل دارای آب در کنار ویرانههای کهن گزارش کرده است.
او منزل معان را این گونه تصویر کرده است: بیابانی است بی آب و علف و بسیار خطرناک، به گونهای که فرد رهایی یافته از آن، مانند شخصی است که دیگر بار زاده شده باشد.
با این همه، به سبب وجود
بیت المقدس در مسیر اردن و نزدیکی آن برای حاجیان شام، عبور از آن هیچ گاه به طور کامل قطع نشد. از جمله بسیاری از حاجیان
ایران برای عزیمت به حج از این مسیر میگذشتند و پس از زیارت
مسجد قدس راهی حجاز میشدند.
ناصر خسرو قبادیانی (۳۹۴ـ۴۸۱ق.) به سال ۴۳۷ق. در سفر حج از اردن عبور کرده و گزارشهایی از شهرهای آن منطقه در سفرنامه خود آورده و از
تشیع بیشتر ساکنان آن خبر داده است.
در دوران حکومت عثمانی، راه حج شامی دیگر بار رونق یافت و مسیر اصلی حج شد. در این هنگام، دو محمل یکی از سوی سلطان عثمانی و دیگری از سوی حاکم مصر
به مکه فرستاده میشدند که در شام به یکدیگر میپیوستند و به سمت مکه میرفتند.
در اواخر دوره
صفویه، مسیر عراق ناامن شد و حاجیان ایران نیز مانند حاجیان
آناتولی،
هند،
عراق،
جزیرة العرب،
کردستان،
آذربایجان،
قفقاز،
مغرب عربی (شمال افریقا)،
بالکان و
مصر از مسیر شام و اردن به
حج میرفتند.
معمولا ایرانیان از مسیر عراق به سمت شمال میرفتند و از آن جا به
دمشق رفته، از مسیر اردن برای سفر به مکه بهره میبردند.
در دوران نادر شاه، از سلطان عثمانی خواسته شد که کاروانی مستقل از ایرانیان به سوی مکه و مدینه فرستاده شود. این خواسته با مخالفت عثمانیان روبه رو شد و فرمان آمد که ایرانیان باید به دمشق آمده، همراه کاروان شامی از مسیر اردن به سوی
حجاز حرکت کنند.
در دوره
قاجار، روابط عثمانی با ایران بهبود و بهره گیری از مسیر اردن از جانب ایرانیان گسترش یافت. بر پایه گزارشهای موجود، حکومت قاجار با نظر کنسولگری ایران در جده و سفارت ایران در عثمانی، مسیر حاجیان را تعیین میکردند.
در این دوره، بیش از هشت سفرنامه ایرانی مانند سفرنامه حاج علیخان اعتماد السلطنه، سفرنامه سیف الدوله و سفرنامه حج منصور یعقوب تبریزی از اردن گزارش کردهاند.
مشکل اصلی حاجیان در این مسیر، اعراب صحرانشین بودند که به راهزنی و باج گیری از کاروانها میپرداختند و گاه حاجیان را اسیر میکردند.
صحرانشینان این کار را کاملا درست و حق نیاکان خود میدانستند. به باور آنان، صحرا زمینی است که به گونه موروثی به آنها رسیده است.
آنان این مبلغ را مالیات عبور میدانستند که برای حفظ امنیت میستاندند و باج را «خوه» مینامیدند.
(← خاوه) حکومتهای حاکم بر منطقه با این راهزنان مبارزه میکردند.
گذران زندگی بعضی از صحرانشینان اردن فقط از طریق عبور حاجیان انجام میگرفت؛ بدین سان که شترانی تربیت کرده، به حاجیان کرایه میدادند.
در دوران ایوبیان، مسیحیان حج گزاران را غارت میکردند و گذشتن از مسیر اردن برای حاجیان بسیار خطرناک بود. به سال ۵۷۷ق. فرخ شاه برادر صلاح الدین با صلیبیان پیمان صلح بست تا از تجاوز آنها جلوگیری کند. اما صلیبیان پس از این پیمان نیز به کاروان حاجیان حمله کرده، اموال
مسلمانان را غارت نمودند و بسیاری را کشتند. آنان توانستند با اموال حاجیان استحکامات نظامی خود را تقویت کنند. صلاح الدین از این کشتار خشمگین شد و سپاه مسلمانان به آنها حمله کرد و توانست آنان را نابود کند.
نیز صلاح الدین اموالی فراوان برای قبایل صحرانشین که در مسیر حج بودند، فرستاد تا دیگر به حاجیان حمله نکنند.
پس از ایوبیان و ممالیک، دولت عثمانی اختیار این مناطق را بر عهده گرفت. در تقسیم بندی سیاسی ـ اداری دولت عثمانی، اردن جزئی از ایالت شام بود.
این سرزمین از چند جهت برای عثمانیان اهمیتی ویژه داشت. مسیر حج شامی و نیز راه ارتباطی دمشق و حجاز از این منطقه میگذشت و مسیر تجاری بازرگانان عثمانی از عراق و شامات به
مصر و
افریقا، از اردن و بندر عقبه میگذشت.
حکومت عثمانی برای سامان دادن به این مناطق، آن را به سه بخش قسمت کرد: ۱. بلقاء شامل شمال وادی زرقاء و وادی موجب. ۲. عجلون در جنوب وادی زرقاء و یرموک با مرکزیت شهر اربد. ۳. کرک شامل مناطق جنوب اردن.
حکمرانان عثمانی خود را «خادم الحرمین» مینامیدند
و به حج اهتمامی ویژه داشتند و افزون بر ارسال هدایای فراوان برای حرمین شریفین، به تجهیز کاروانهای شام و مصر میپرداختند.
همراه با کاروانها، سپاهی ویژه فرستاده میشد
که عهده دار نگاهبانی از کاروان و هدایای همراه آن بود.
در دوران عثمانی، چاهها و قلعههای فراوان در مسیر ساخته شد که هم استراحتگاه حاجیان به شمار میآمد و هم جایگاه گردآوری
غذا و جای گرفتن سربازان بود.
به گفته بکر، همان گونه که عباسیان راه زبیده و ممالیک راه حج مصری را آباد کردند، عثمانیان نیز به آباد کردن مسیر حج شامی پرداختند.
نیز دولت عثمانی با پرداخت مبلغی هنگفت به قبایل صحرانشین، مدتی آنها را آرام میکرد.
هزینه اداره کاروان و انفاقات در طول مسیر ۱۵۰/۰۰۰ لیره عثمانی بود که ۶۰/۰۰۰ لیره آن، هدیه و باج و خوه بود که به سران قبایل صحرانشین پرداخت میشد.
گاه نیز با افراد صاحب نفوذ در منطقه اردن مذاکره میکردند تا قبایل آن سرزمین را آرام سازند و آنان به کاروانهای حج تجاوز نکنند.
مهمترین نقش عمرانی حکومت عثمانی در اردن، تاسیس راه آهن حجاز است که شمال تا جنوب اردن را طی میکند.
شورش اعراب
یمن به سال ۱۹۰۸م. دولت عثمانی را به اندیشه ساختن راه آهن برای انتقال نیروهای نظامی به حجاز واداشت تا زمان طی مسیر از شش هفته به پنج روز کاهش یابد.
ساخت راه آهن به سال ۱۹۰۰م. آغاز شد
و به سال ۱۹۰۲م. از
دمشق به
عمان، به سال ۱۹۰۴م. به
معان و در ۱۹۰۸م. به
مدینه رسید.
طول خط آهن دمشق ـ مدینه ۱۳۰۲ و تا حیفا ۱۳۳۳ کیلومتر بود.
راه آهن مسیر ۴۰ روزه حاجیان را به پنج روز کاهش داد و شمار آنان را از۳۰/۰۰۰ به ۳۰۰/۰۰۰ تن رساند.
راه آهن حجاز بیش از هشت سال فعالیت نکرد و شریف حسین، حاکم حجاز، که از اعزام نیروهای عثمانی از طریق راه آهن احساس خطر میکرد، آن را ویران نمود.
شماری سودجو و صحرانشین نیز چوبها و آهنهای ریل را کنده، در بازار فروختند.
بعدها مسئولان اردن خط آهن را در محدوده کشور خود تعمیر و ارتباط شمال تا جنوب اردن را برقرار کردند.
سوریه نیز راه آهن را تعمیر نمود که امروزه مسیر آن از دمشق تا معان در حال بهره گیری است.
پس از ویرانی راه آهن، حاجیان شام راهی جز عبور از اردن نداشتند؛ زیرا مسیر دریایی به بندر عقبه ختم میشد و پیمودن مسیر خشکی با چارپایان دشوار بود. در سال ۱۹۳۵م. نخستین کاروان حاجیان شامی با ماشین به سوی اردن و از آن جا به مدینه حرکت کرد و پس از دو هفته به مدینه رسید. این سفر اکتشافی سرآغاز پیمودن مسیر با وسایل نقلیه موتوری بود.
در این دوره، دخالت کشورهای اروپایی به ویژه انگلیس در حج گزاری بسیار دیده میشد؛ زیرا آنها که مخالف برقراری ارتباط میان مسلمانان
سوریه،
لبنان و اردن بودند، در انجام این گونه سفرها سنگ اندازی میکردند. برای مثال، کنسول انگلیس اجازه عبور از اردن را به حاجیان نمیداد و برای پیمودن مسیر مانع تراشی میکرد.
ملک عبدالله و خاندان هاشمی اهتمامی ویژه به حج گزاری داشتند و به عبور کاروان حج از این منطقه اهمیت میدادند.
خاندان هاشمی با بهره گیری از مسیر حج، مشکلاتی را که در مخالفت با آل سعود داشتند، زیر عنوان حج گزاری سامان داده، با
وطن خود ارتباط مییافتند. ملک عبدالله، فرزند شریف حسین، از شرفای
مکه بود و به
خاندان حسنی نسب میبرد و از همین رو، اهمیت حج و کاروانها را میدانست.
ایرانیانی که در این هنگام برای حج یا
زیارت مسجد قدس از اردن میگذشتند، از توجه خاص ملک عبدالله برخوردار میشدند.
پیش از
انقلاب اسلامی، ایرانیانی که به حج مشرف میشدند، در صورت امکان از طریق زمینی به کشورهای سوریه و لبنان سفر و از اردن عبور میکردند. اردن دارای مکانهای زیارتی مانند قبر
شعیب پیامبر،
غار اصحاب کهف و قبر
جعفر طیار است که در آن دوره زائران ایرانی به زیارت آنها میرفتند.
مدتی مسجد قدس نیز جزء اردن قرار گرفت و همین سبب شد که مسلمانان، از جمله ایرانیان، به راحتی به زیارت آن بروند.
راه
شام از مهمترین و کهنترین راههای هفت گانه است که کاروانهای حج در رفت و برگشت آن را میپیمایند. اعراب پیش از
اسلام از این راه بهره گیری تجاری میکردند. محمل شام همراه این کاروان و با عبور از مسیری که امیرالحاج عبور از آن را صلاح میدید، به
مدینه میرسید. به سبب فراوانی راههای فرعی، منازل نیز تغییر میکرد.
برخی منازل واقع در مسیر تاریخی شام از سوی شمال که امروزه در قلمرو کشور اردن جای دارند، از این قرارند:
این منزل شهری در شمال اردن است که قلعهای برای استراحت داشته است.
اگر کسی زاد و راحله خویش را در شام تهیه نکرده بود، در این منزل فراهم میآورد.
حاجیان چند روز در این مکان میماندند و به تنظیم کارهای کاروان خود و بستن قرارداد و تعیین کرایه میپرداختند.
سلطان سلیم قانونی (حک: ۹۲۶ـ۹۷۴ق.) برای استراحت حاجیان در این منزل قلعهای ساخت.
پس از آن، رمثا قرار دارد که نخستین روستای اردن از سوی شمال است.
سپس مفرق شهری در شمال اردن و در فاصله ۵۳ کیلومتری عمان است. وجه نام گذاری مفرق این است که کاروانهای حاجیان زرقاء، جرش، اربد، درعا، طریف و عراق در مسیر برگشت، در این ناحیه از هم جدا میشدند.
مفرق بیابانی بی آب و آبادانی بود که حاجیان با برپایی چادر در این منزل به استراحت میپرداختند.
زرقاء شهری در شمال اردن و در فاصله ۴۱ کیلومتری
عمان است که چشمههای پر
آب و زمینهای سبز و خرم دارد
و رودخانه ازرق در میان آن جاری است.
این منزلگاه، قلعه و ساختمان و سایبانی برای استراحت حاجیان نداشته است.
زرقاء از منازل حج گزاری اردن بوده و حربی در سده دوم ق. از آن یاد کرده است.
این شهر را به سبب داشتن محصول فراوان
انگور و
کشمش که در عربی زبیب نام دارد، به این نام خواندهاند. به گفته مکناسی، هرگاه حاجیان در بیابان گم میشدند، اهل شام آنها را به این
منزل راهنمایی میکردند و به آنها میوه و خوراک میفروختند. امروزه چیزی ازآن بازار نمانده است.
فاصله این شهر تا قطرانه در هشت کیلومتری جنوب عمان ۳۱ کیلومتر است.
زمین این منزل از سنگهای سیاه و سفید پوشیده شده بود. از این رو، آن را بلقاء نامیدند. این مکان زمینی حاصلخیز داشته و محل کشت حبوبات و گندم بوده است.
سلطان سلیمان قانونی در آن جا قلعهای برای استراحت حاجیان و گردآوری آب ساخت.
اما بعدها بلقاء به ویرانهای بدون آب تبدیل شد.
عمان از شهرهای این مسیر
و امروزه بزرگترین شهر و پایتخت کشور اردن است. نخستین استراحتگاه مسافران و حاجیان در شام به نام دار الضیافه زبیده در این شهر ساخته شد.
عمان در سال ۱۸۷۵م. روستایی بر خرابههای شهر باستانی فیلادلفیا بود که رومیان ساخته بودند.
این شهر به سال ۱۸۸۰م. به دست چرکسیان مهاجر بنا شد و راه آهن حجاز به رشد پیشرفت آن شتاب بخشید. امیر عبدالله این شهر را به سبب نزدیکی به راه آهن، در سال ۱۹۲۱م. پایتخت خود قرار داد.
به سال ۱۹۴۸م. فلسطینیان رانده شده به این شهر
مهاجرت کردند و در آن سکنا گزیدند. در سالهای پس از ساخت راه آهن عمانـ عقبه، چندین شهرک نزدیک راه آهن ساخته شدند.
ربه عمون نام نخست عمان است که پایتخت حکومت قبیله بنی عمون بود و این نام از همان قبیله گرفته شده است.
توراتوانجیلاز این شهر چندین بار نام برده
و به داستان فتح آن به دست
حضرت داود در حدود ۱۰۰۰ سال پیش از میلاد اشاره کردهاند.
این شهر پیش از
اسلام ویران شد.
این منزل قلعهای بزرگ و برکههایی پر آب داشت که به دستور سلیمان قانونی ساخته شده بود.
در آن جا سدی برای گردآوری آب باران ساخته شد تا آب آشامیدنی حاجیان را تامین کند.
از رسوم مردم این شهر، نگاهبانی از وسایل حاجیان بود. حاجیان اسباب خود را در این مکان میگذاشتند و در بازگشت از حج آنها را برمی داشتند و مردم نیز با امانتداری از وسایل آنان نگهداری میکردند.
کرک شهری است در جنوب عمان که قدمت آن به ۱۲۰۰سال پیش از میلاد میرسد.
این شهر بیشتر با قلعهاش شناخته میشود که الغراب نام دارد
و به گفته
ابن بطوطه، از بزرگترین و شگفت آورترین قلعههای ساخته شده به دست
مسیحیان است.
در دوران نبردهای صلیبی، اردن به سال ۴۲۹ق. به اشغال صلیبیان درآمد و شاهزاده نشین ماورای اردن با مرکزیت شهر کرک تاسیس شد.
صلاح الدین ایوبی این سرزمین را به سال ۵۸۴ق. پس از محاصرهای طولانی فتح کرد.
کرک که در مسیر
حجاز بوده
و تا قدس فاصلهای اندک دارد، چندین بار میان
مسلمانان و مسیحیان دست به دست شده است. هنگامی که این شهر در دست مسیحیان بود، حاجیان و مسلمانان مسافر با حمله و غارت روبه رو میشدند.
حکمرانان همواره به این شهر دلبستگی داشتهاند.
از این رو، آن را ملک الامراء میخواندند. سبب این دلبستگی آن بود که کرک قلعهای استوار
و زمینهایی حاصلخیز و پر آب داشت
و محل تلاقی برخی از کاروانهای حج بود. نیز از آن جا که مرز میان مسلمانان و مسیحیان بود، اهمیتی استراتژیک داشت.
مؤته که اکنون در شرق اردن
قرار دارد، از آبادیهای کرک به حساب میآمده
و نبرد سال ۸ ق. مشهور به همین نام در این شهر رخ داد.
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم ابتدا با فرستادن نمایندگانی، اعراب آن منطقه را به
اسلام فراخواند. از جمله در سال ۸ ق.
کعب بن عمیر این ماموریت را بر عهده گرفت. اما ساکنان آن مناطق دعوت او را رد کردند و در نبرد مؤته همه نمایندگان پیامبر را کشتند.
از جمله کشته شدگان میتوان
زید بن حارثه،
جعفر بن ابی طالب و
عبدالله بن رواحه را نام برد که قبرهای آنان در همین سرزمین قرار دارد.
مؤته در موسم حج محل عبور کاروانهای شامی بوده
و حاجیان با عبور از این شهر، قبر جعفر بن ابی طالب را
زیارت میکردند. امروزه نیز حاجیانی که از این مسیر میگذرند، مزار او را زیارت میکنند.
مؤته از شهرهای مسیر
قدس به
مدینه نیز هست. حاجیان
فلسطینی در قدس گرد هم میآمدند و از این مسیر و جنوب اردن به سوی
مکه و مدینه میرفتند.
این منزل که قلعهای در آن جای دارد، نزدیک کرک است.
آب آشامیدنی نیز داشته است.
دزدان این منطقه زبانزد بودند و حاجیان تا آنان را راضی نمیکردند، اجازه عبور نمییافتند.
در زمان عبور قطار نیز حاجیان از این قلعه بهره میبردند.
این شهر با قطرانه ۵۲ و با عقبه ۱۷۰ کیلومتر فاصله دارد و در ۱۲۴ کیلومتری جنوب عمان قرار گرفته است.
عنیزه منزلی دارای برکهای برای ذخیره کردن آب آشامیدنی حاجیان از
باران بوده
و قلعهای استوار برای استراحت و منزل کردن حاجیان داشته است.
این منزل در جنوب حسا به فاصله ۴۵ کیلومتر قرار دارد.
معان از شهرهای کنونی و در شمار نام آورترین منازل اردن است که نام آن در همه سفرنامهها،
کتابهای مناسک
و جغرافیای تاریخی
آمده است. معان در گذر تاریخ تغییرات بسیار یافته است.
پس از اسلام، امویان رونق فراوان به آن دادند
و سپس عباسیان آن را ویران و ساکنانش را
قتل عام کردند.
به گفته
ابن بطوطه در سده ۷ق. جز
بیابان در این منزل چیزی دیده نمیشد و عبور از آن خطرناک بود.
بعدها در سده ۱۶م. قلعه این شهر بازسازی شد و به فرمان سلطان سلیمان قانونی
در کنار قلعه پیشین که قدمت آن به پیش از میلاد میرسید،
قلعهای استوار بنا کردند و به سبب آب و هوای مناسب،
لشکریان عثمانی برای پاسداری از امنیت راه و افراد در آن ساکن شدند.
مردم قبایل این شهر تنومند بودند و در گرفتن خوه هیچ مدارا نمیکردند. از توانگران به فراخور سرمایه آنها و از تهیدستان نیز مبلغی دریافت میکردند. در معان لباسهای گرانبها به عنوان خوه به رئیس قبیله پیشکش میشد.
البته شیخ در برابر این خوه، ۲۰۰ تن را برای حمایت از کاروان حاجیان میفرستاد؛ اما دیگر شهرها در برابر دریافت خوه، افرادی کمتر را برای حمایت میفرستادند.
در دوران عثمانی، پاشایی که با حاجیان همسفر بود، به بزرگ قلعه هدایایی میداد که در واقع گونهای باج بود.
این منزل نیز محل اتراق کاروان بود و مسافران در آن جا به تهیه نیازمندیهای خود میپرداختند.
مردم این شهر سراسر سال
کشاورزی میکردند تا محصولشان را در روزهایی که کاروان
حج از این شهر میگذشت، به حاجیان بفروشند. ماندگاری این شهر مدیون عبور کاروانهای حج است.
حاجیانی که قصد زیارت
بیت المقدس را داشتند، در بازگشت، مسیر خود را از این شهر به سوی قدس تغییر میدادند.
شکوفایی معان از هنگامی آغاز شد که این شهر، قرارگاه مدیریت اجرای
طرح راه آهن شد و پس از راه اندازی آن به یکی از مهمترین ایستگاهها بدل گشت.
این سرزمین به دو قسمت شامی و مصری قسمت شد و پس از عبور راه آهن، مهاجرانی بسیار به آن آمدند و همان جا ساکن شدند.
عقبه بندری است که حاجیان
و مسافران مصری
و مغربی
از آن بهره میبردند
و نام قدیم آن «ایله» بوده است.
در این شهر، حج گزاران مناطق گوناگون گرد میآمدند و سفر را ادامه میدادند.
عقبه دارای قلعه و برکهای برای تهیه نیازمندیهای حاجیان و گردآوری
آب بود.
آب برکه از
باران تهیه میشد و در سالی که باران نمیبارید، آب یافت نمیشد.
این بندر در جا به جایی مسافران و کالا نقش فراوان داشته و دارد.
این مکان آخرین منزل شام که پیشتر سرغ
و جغیمان خوانده میشد.
قلعهای برای استراحت و چاهی کم آب داشت که فقط نیاز حاجیان را پاسخ میداد. عبدالله پاشا در این منزل قلعهای ساخت تا حاجیان وسایل خود را در آن بگذارند و در بازگشت بردارند.
پس از ساختن قلعه، شماری برای محافظت از قلعه در آن ساکن شدند.
امروزه این شهر در جنوب اردن و مرز این کشور با
عربستان قرار دارد.
ساکنان اردن در دوران
امویان و پس از آن، با کاروانهای حاجیان
شام به
مکه سفر میکردند. آنان به علت دور بودن مسیر و خطرهای راه، به تنهایی توان سفر نداشتند. کمبود آب، شنهای روان و خطر هجوم صحرانشینان، بزرگترین مشکلات حج گزاری آنان بودند.
آنها منتظر کاروان شامی میماندند و با اجرای مراسم، ورود کاروان را جشن میگرفتند.
امروز در کشور اردن وظیفه اجرای امور حج و نظارت بر آن، بر عهده «وزارت اوقاف و شئون و مقدسات اسلامی» است. کارگروه امور حج به ریاست دبیر کل وزارت اوقاف و با عضویت مدیر حج و هفت تن از مدیران وزارت تشکیل میشود. این کارگروه وظایفی دارد، همچون: آماده سازی
طرح آموزشهای سالیانه حج، معرفی چگونگی خدمات مؤسسات حمل و نقل به متقاضیان سفر و برنامههای اجرایی و نظارت بر انعقاد قرارداد میان زائر و مؤسسه زیارتی، آماده سازی قراردادها و پیمانها میان وزارت و مسئولان حمل و نقل و اسکان حاجیان،
طراحی آموزشهای اداری و مالی امور حج، ارزشیابی فعالیتهای وزارت به شکل سالیانه و ارائه پیشنهادها و سفارشهای لازم برای پیشرفت امور.
سهمیه حج کشور اردن ۶۰۰۰ تن است و حاجیان هر ساله از میان افرادی که ثبت نام کرده و پیشتر به
حج نرفتهاند، گزینش میشوند و آنان که سن بیشتری دارند، در اولویت هستند. شرط سنی برای همراهان ضروری بانوان و بیماران در نظر گرفته نمیشود.
مدت سفر ۲۱ روز است. حدود ۱۰۰۰ حاجی از طریق هوایی و بقیه از راه زمینی به عربستان سفر میکنند. هزینه عادی سفر هر حاجی اردنی از راه زمینی با احتساب مخارج مسکن و حمل و نقل۱۴۰۰ دینار برابر با ۲۰۰۰ دلار است. مسکن حاجیان اردنی بر پایه مسافت آن تا حرم و نوع خدمات، به چهار دسته تقسیم میشود و هزینههای حج به فراخور هر یک متفاوت است.
حاجیان اردن باید جامه مخصوصی را که بر آن عبارت «بعثه حاجیان اردنی» نگاشته شده، بپوشند.
آموزش مناسک و امور اجرایی سفر حج در دو مرحله، پیش از سفر و در اثنای آن، انجام میشود. این
آموزشها درباره بهداشت، امدادرسانی، امنیت و سلامت حاجیان است و نیز هر چه در اجرای بهتر مناسک حج و بهرهگیری معنوی کامل از حرمین شریفین مؤثر باشد.
وزارت اوقاف برای
آموزش حاجیان از راهکارهایی مانند بر گزاری نشستها و سخنرانیها به صورت حضوری در مساجد، به کارگیری وسایل
آموزشی از جمله کتاب و فیلم، بر گزاری نمایشگاه عکس و ماکت مکانها و اشیای حج در فرودگاه، و اعزام گروههای تبلیغی و ترویجی برای همراهی حاجیان در طول راه، محل سکونت و حتی پس از بازگشت حاجیان، بهره میگیرد.
نیز هر سال پیش از اعزام حاجیان، نمایشگاه بین المللی خدمات حج و عمره برای بهرهگیری از تجارب کشورهای گوناگون در ارائه تسهیلات به حاجیان خانه
خدا در اردن بر گزار میشود.
در گذشته مردم اردن پیش از رفتن به حج، بستگان و دوستان خویش را دعوت و آنها نیز حاجی را تا بیرون از شهر همراهی میکردند. زنان آوازه خوان با رقصی محلی به نام حویش به بدرقه حاجیان میرفتند. این زنان با نواختن ساز و شعرخوانی، برای حاجی از خدا طلب سلامت میکردند.
گاه نیز کاروانهای حج شامی با اجرای مراسم خاص همراه نواختن موسیقی از سلطان اجازه خروج میخواستند.
امروزه نیز در اردن، بسیاری از خانهها در انتظار بازگشت حاجیان
بیت الله الحرام با برگهای درخت، چراغ، پرچم و تابلوهای تبریک تزیین میشوند.
خانواده حاجیان پس از اتمام
مناسک حج با نوشتن جملاتی مانند «حجا مبرورا و سعیا مشکورا و ذنبا مغفورا ان شاء الله» آماده استقبال میشوند. استقبال از حاجیان با اجرای آداب و رسومی همراه است. در برخی از محلهها، زنان هنگام رسیدن حاجی، از پنجره خانه بر سر و روی او نقل و شیرینی میریزند. برخی نیز برای استقبال به پایانههای حمل و نقل رفته، حاجی را تا خانه همراهی میکنند.
حاجیان اردنی معمولا هزینه فراوانی برای خرید سوغات میپردازند. از سوغاتهای معمول حاجیان، روبالشی است و از این رو، مردم به طنز، حاجی را «ابوحرام» لقب دادهاند؛ زیرا در آن جا، روبالشی را «حرامات» میگویند. از دیگر سوغاتها، سجاده، تسبیح،
خرما و
آب زمزم است.
به سال ۱۹۴۸م. با تقسیم بندی اراضی
فلسطین، حج گزاری فلسطینیان جز با گذر از کشور اردن ممکن نبود. بعدها با بهبود روابط اسرائیل با اردن، ساماندهی حج این بخش از فلسطین بر عهده اردن نهاده شد.
پس از پایان نبرد سال ۱۹۴۸م. میان کشورهای عربی و اسرائیل، با دخالت سازمان ملل، فلسطین به دو بخش عربی و یهودی قسمت شد. در بخش یهودی نشین اکنون بیش از ۰۰۰/۰۰۰/۱ مسلمان عرب زندگی میکنند که به «عرب داخل» یا «مسلمانان ۴۸» مشهور شدهاند.
با توجه به ارتباط دیپلماتیک میان اردن و اسرائیل، حج گزاری مسلمانان ساکن در اسرائیل از طریق اردن انجام میشود. در طول مسیر در پایتخت اردن، گذرنامههای اسرائیلی را با گذرنامههای مخصوص سفر حج اردنی عوض میکنند و حاجیان با این گذرنامهها امکان ورود به عربستان را مییابند.
۹۰% فلسطینیان ۴۸ از مسیر زمینی به مکه عازم میشوند. از همین رو، بعثه حج اردن موظف است در طول مسیر، برای حاجیان اردنی و فلسطینی امکانهای رفاهی فراهم کند.
میقات حج، ش ۳۶، ص۱۳۴، «اخبار و گزارشها».به سال ۲۰۱۰م. ۳۵۰۰ فلسطینی با ساماندهی اردن به حجاز سفر کردند.
فلسطینیان این منطقه رسومی خاص در حج دارند. برای مثال، خانواده و دوستان حاجی سه روز پیش از اعزام او به خانه اش میروند و به خواندن قرآن و دعا میپردازند. هنگام وداع، مردم در میدان بزرگ شهر گرد میآیند و با خواندن اشعاری در مدح پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و امام حسن و امام حسین۸ حاجی را بدرقه میکنند. مثلا میتوان به این ابیات اشاره کرد: «طلع یوم الاثنین محملک یا نبی الحسن و الحسین احفادک یا نبی.»
در این مراسم، سالمندان و بزرگان دینی به تلاوت قرآن میپردازند و حدیثهای نبوی را برای مردم نقل میکنند و به مسائل حج پاسخ میدهند.
دوستان با پرداخت مبلغی به حاجی به او کمک میکنند و حاجی نیز در بازگشت با آوردن هدایایی مانند مسواک و تسبیح و سجاده، به احسان آنان پاسخ میدهد.
پس از بازگشت حاجی، خویشاوندان او را به
ولیمه دعوت میکنند و گاه برای سبقت گرفتن از دیگران، به مشاجره میپردازند. دست حاجیان سالمند را میبوسند و از آنها میخواهند که ماجراهای سفر را برای آنها بازگو کنند. آنها نیز با بیان مراحل حج، شنوندگان را به انجام این فریضه تشویق میکنند.
آثار الاردن لانکستر: هاردنج، اردن، من منشورات اللجنة الاردنیه، ۱۹۶۵م؛ احسن التقاسیم: المقدسی البشاری (م. ۳۸۰ق.) ، قاهره، مکتبة مدبولی، ۱۴۱۱ق؛ الاخبار الطوال: ابن داود الدینوری (م. ۲۸۲ق.) ، به کوشش عبدالمنعم، قم، الرضی، ۱۴۱۲ق؛ الاردن دراسة جغرافیه: صلاح الدین البحیری، عمان، لجنة تاریخ الاردن، ۱۹۹۴م؛ اشراف مکة المکرمة و امرائها فی عصر العثمانی: اسماعیل حقی جارشلی، ترجمه: خلیل علی مراد، بیروت، دار العربیة للموسوعات، ۱۴۲۴ق؛ اطلس تاریخ اسلام: حسین مؤمن، قاهره، الزهراء للاعلام العربی، ۱۴۰۷ق؛ الاعلام: الزرکلی (م. ۱۳۹۶ق.) ، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۹۹۷م؛ بحوث ندوة طرق الحج الآسیوی: منشورات المنظمة الاسلامیة للتربیة و العلوم و الثقافه، ۱۴۳۱ق؛ البدء و التاریخ: المطهر المقدسی (م. ۳۵۵ق.) ، بیروت، دار صادر، ۱۹۰۳م؛ البلدان: ابن الفقیه (م. ۳۶۵ق.) ، به کوشش یوسف الهادی، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۱۶ق؛ بیان الواقع: خواجه عاقبت کشمیری، به کوشش نسیم، لاهور، اداره تحقیقات پاکستان، ۱۹۷۰م؛ تاریخ اربل: ابن مستوفی (م. ۶۳۷ق.) ، عراق، دار الرشید للنشر، ۱۹۸۰م؛ تاریخ بلاد الشام من ما قبل الاسلام: احسان عباس، عمان، الجامعة الاردنیه، ۱۴۱۰ق؛ تاریخ الدولة العثمانیه: زین الدین شمس الدین، عمان، دار المیسره؛ التاریخ الشامل للمدینة المنوره: عبدالباسط بدر، المدینه، ۱۴۱۴ق؛ تاریخ العرب: فیلیب حتی، رادورد جرجی و جبرائیل جبتور، دار غندور؛ تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م. ۲۹۲ق.) ، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق؛ تاریخ حج گزاری ایرانیان: اسراء دوغان، تهران، مشعر، ۱۳۸۹ش؛ تاریخ مکه: احمد السباعی (م. ۱۴۰۴ق.) ، نادی مکة الثقافی، ۱۴۰۴ق؛ ترجمانة الکبری: ابوالقاسم الزیانی، به کوشش عبدالکریم، رباط، دار النشر، ۱۴۱۲ق؛ جغرافیای تاریخی کشورهای اسلامی: حسین قرچانلو، تهران، سمت، ۱۳۸۰ش؛ جغرافیای حافظ ابرو: حافظ ابرو (م. ۸۳۳ق.) ، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۷۵ش؛ جهان اسلام: مرتضی اسدی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۶ش؛ الحج و العمره: عربستان، مجلة شهریة تصدر عن وزارة الحج؛ حج۲۷: حسن مهدویان، تهران، مشعر، ۱۳۸۶ش؛ حدود العالم من المشرق الی المغرب: منوچهر ستوده، دانشگاه تهران، ۱۳۴۰ش؛ حسن المحاضرة فی اخبار مصر و القاهره: السیوطی (م. ۹۱۱ق.) ، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛ الحقیقة و المجاز: عبدالغنی نابلسی، به کوشش ریاض، دمشق، دار المعرفه، ۱۴۱۹ق؛ خاطرات سفر حج: سلطان حسین تابنده، تهران، ۱۳۷۸ش؛ خطط الشام: محمد کرد علی، قاهره، مکتبة ابن تیمیه، ۱۴۲۸ق؛ دانشنامه جهان اسلام: زیر نظر حداد عادل و دیگران، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۷۸ش؛ دائرة المعارف الاسلامیة الشیعیه: حسن الامین، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۴۲ق؛ دائرة المعارف جهان نوین اسلام: سرویراستار: جان ل. اسپوزیتو، ترجمه و تحقیق زیر نظر طارمی و دیگران، تهران، نشر کنگره و کتاب مرجع، ۱۳۸۸ش؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامی: زیر نظر بجنوردی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ، ۱۳۷۲ش؛ دروب الحجیج (الملامح الجغرافیة لدروب الحجیج): عبدالمجید بکر، جده، تهامه، ۱۴۰۱ق؛ راه حج: رسول جعفریان، تهران، زیتون سبز، ۱۳۷۲ش؛ راهی به سوی خانه خدا: فال اسیری شیرازی، قم، مؤلف، ۱۳۷۲ش؛ رحالة الغرب فی دیار العرب: اسعد الفارس، کویت، احمد عبدالله الفلیج، ۱۴۱۸ق؛ رحلات فی الجزیرة العربیه: جی آر ویلستد، ترجمه: ماجد النجار، هیئة ابوظبی للثقافة و التراث، ۱۴۳۰ق؛ رحلات فی بلاد العرب: عاتق بن غیث بلادی، مکه، دار المکه، ۱۴۰۳ق؛ رحلات قالین الی جزیرة العرب: جورج اوغست قالین، دار الوراق، ۲۰۰۸م؛ رحلة ابن جبیر: محمد بن احمد (م. ۶۱۴ق.) ، بیروت، دار صادر؛ رحلة استکشافیة اثریة الی الجزیرة العربیه: انتونان جوسن و رافائیل سافینیاک، ترجمه: صبا عبدالوهاب الفارس، ریاض، دار الملک عبدالعزیز، ۱۴۲۴ق؛ الرحلة الحجازیه: محمد اللبیب البتنونی (م. ۱۳۲۹ق.) ، مصر، المطبعة الجمالیه؛ الرحلة العیاشیه: عبدالله بن محمد العیاشی، به کوشش الفاضلی و القرشی، ابوظبی، دار السویدی؛ رحلة المکناسی: محمد بن عبدالوهاب المکناسی، به کوشش محمد بوکبوط، بیروت، المؤسسة العربیه، ۲۰۰۳م؛ الرحلة الی المدینة المنوره: مامون محمود یاسین، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق؛ رحلة من الکویت الی الریاض: لویس پلی، ترجمه: احمد ابشن، رواد المشرق العربی؛ روزنامه اطلاعات: سال ۸۵، تهران، مؤسسه اطلاعات، دوشنبه، ۱۵ آذر، ۱۳۸۹ش؛ الروض المعطار: محمد بن عبدالمنعم الحمیری (م. ۹۰۰ق.) ، به کوشش احسان عباس، بیروت، مکتبة لبنان، ۱۹۸۴م؛ سفرنامه ابن بطوطه (رحلة ابن بطوطه): ترجمه: موحد، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۶۱ش؛ سفرنامه حاج علیخان اعتماد السلطنه: به کوشش قاضی عسکر، مشعر، ۱۳۷۹ش؛ سفرنامه حج منصور یعقوب میرزای تبریزی: به کوشش رسول جعفریان، تهران، نشر علم، ۱۳۸۸ش؛ سفرنامه سیف الدوله: سیف الدوله سلطان محمد، به کوشش علی اکبر خداپرست، نشر نی، ۱۳۶۴ش؛ سفرنامه منظوم حج: بانوی اصفهانی، به کوشش رسول جعفریان، تهران، مشعر، ۱۳۸۶ش؛ سفرنامه ناصر خسرو: ناصر خسرو (م. ۴۸۱ق.) ، تهران، زوار، ۱۳۸۱ش؛ السیرة النبویه: ابن هشام (م. ۲۱۳/۲۱۸ق.) ، به کوشش مصطفی السقاء و دیگران، بیروت، دار المعرفه؛ شمال حجاز: حمود بن ضاوی القثامی، العصر الحدیث؛ صورة الارض: محمد بن حوقل النصیبی (م. ۳۶۷ق.) ، بیروت، دار صادر، ۱۹۳۸م؛ ضیوف الرحمن: روبرت بیانکی، ترجمه: سعید محمد الاسعد، ریاض، مکتبة العبیکان، ۱۴۲۸ق؛ العثمانیون فی شمال جزیرة العربیه: مطلق البلوی، بیروت، ۱۴۲۰ق؛ فتوح البلدان: البلاذری (م. ۲۷۹ق.) ، بیروت، دار الهلال، ۱۹۸۸م؛ الفتوح: ابن اعثم الکوفی (م. ۳۱۴ق.) ، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۱۱ق؛ کاروان نور: سازمان حج و زیارت، تهران، ش۲۸، ۱۳۸۸ش؛ کنوز الذهب فی تاریخ حلب: احمد بن ابراهیم العجمی (م. ۸۸۴ق.) ، حلب، دار القلم، ۱۴۱۷ق؛ الکامل فی التاریخ: ابن اثیر (م. ۶۳۰ق.) ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق؛ الکتاب المقدس: بیروت، دار الکتاب المقدس فی الشرق الاوسط، ۱۹۹۳م؛ المدینة بین الماضی و الحاضر: ابراهیم بن علی العیاشی، مدینه، المکتبة العلمیه، ۱۳۹۲ش؛ مراصد الاطلاع: صفی الدین عبدالمؤمن بغدادی (م. ۷۳۹ق.) ، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق؛ مرشد الزوار الی قبور الابرار: موفق الدین بن عثمان (م. ۶۱۵ق.) ، قاهره، الدار المصریة اللبنانیه،؛ ۴۱۵ق؛ مسالک الابصار فی ممالک الامصار: احمد بن یحیی بن فضل الله الحمری (م. ۷۴۹ق.) ، ابوظبی، المجمع الثقافی، ۱۴۲۳ق؛ المسالک و الممالک: ابراهیم الفارسی الاصطخری (م. ۳۴۶ق.) ، به کوشش محمد جابر، مصر، وزارة الثقافة و الارشاد القومی، ۱۳۸۱ق؛ المسالک و الممالک: ابوعبید البکری (م. ۴۸۷ق.) ، به کوشش ادریان فان لیوفن و اندری فیری، دار الغرب الاسلامی، ۱۹۹۲م؛ المسجد النبوی الشریف من العصر العثمانی: محمد هزاع الشهری، قاهره، دار القاهره، ۲۰۰۳م؛ مسیحیون فی مکه: اغسطس رالی، ترجمه: رمزی بدر، لندن، دار الوراق، ۲۰۰۹م؛ المعالم الاثیره: محمد محمد حسن شراب، بیروت، دار القلم، ۱۴۱۱ق؛ معجم البلدان: یاقوت الحموی (م. ۶۲۶ق.) ، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م؛ مکه و مدینه از دیدگاه جهانگردان اروپایی: جعفر الخلیلی، ترجمه: محمد رضا فرهنگ، قم، مشعر، ۱۳۷۶ش؛ ملامح الحیاة الشعبیة فی مدینة عمان: عبدالله رشید، مکتبة قندیل، عمان، ساحة المسجد الحسینی الکبیر، ۱۹۸۳م؛ المناسک و اماکن طرق الحج: ابواسحاق الحربی (م. ۲۸۱ق.) ، به کوشش حمد الجاسر، ریاض، دار الیمامه، ۱۴۰۱ق؛ المواعظ و الاعتبار: المقریزی (م. ۸۴۵ق.) ، به کوشش خلیل المنصور، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛ الموسوعة العربیة العالمیه: ریاض، مؤسسة اعمال الموسوعة للنشر، ۱۴۱۹ق؛ الموسوعة العربیه: هیئة الموسوعة العربیه، دمشق، ۱۹۹۸م؛ میقات حج (فصلنامه): تهران، حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت؛ نخبة الدهر فی عجائب البر و البحر: محمد بن ابی طالب الانصاری (م. ۷۲۷ق.) ، تهران، اساطیر، ۱۳۸۲ش؛ نفحات الحرم: علی الطنطاوی، دمشق، دار الفکر، ۱۴۰۰ق؛ النفحة المسکیة فی الرحلة المکیه: عبدالله بن حسین سویدی، ابوظبی، مجمع الثقافی، ۱۴۲۴ق؛ نهر الذهب فی تاریخ حلب: کامل البالی الحلبی الغزی (م. ۱۳۵۱ق.) ، حلب، دار القلم، ۱۴۱۹ق.
حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله«اردن».