• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کشمش

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



منبع: کشمش

کشمش به معنای انگور خشک شده است.
از آن به مناسبت در باب‌های طهارت، صوم، زکات، تجارت، اطعمه و اشربه و ضمان سخن گفته‌اند.

فهرست مندرجات

۱ - موارد تطبیق
       ۱.۱ - طهارت
       ۱.۲ - صوم
       ۱.۳ - زکات
       ۱.۴ - تجارت
       ۱.۵ - غصب
۲ - پانویس
۳ - منبع


به مواردی از ابواب فقه که در آن عنوان کشمش مطرح شده، در ذیل می‌پردازیم.

۱.۱ - طهارت

به قول مشهور، آب کشمش (آبی که با خیساندن کشمش در آب و فشردن آن گرفته و یا کشمش در آب جوشانده و شیرینی آن با آب مخلوط می‌شود) با جوش آمدن حرام نمی‌شود، بلکه پاک و خوردن آن حلال است.
بعضی قائل به حرمت خوردن آن پس از جوش آمدن شده‌اند. برخی بین کشمش جوشیده با آتش و کشمشی که خود به خود جوشیده تفصیل داده، در فرض نخست قائل به طهارت، لیکن حرمت خوردن و در فرض دوم قائل به نجاست شده‌اند. برخی نیز در صورتی که خود به خود جوش بیاید، قائل به نجاست و حرمت و در غیر آن صورت مانند پختن آن قائل به طهارت و حلّیت شده‌اند.
بنابر قول به نجاست، اگر دو سوم آب کشمش با جوشیدن از بین رود، پاک و حلال می‌شود.
چنانچه کشمش را در روغن سرخ کنند یا در خورشت بیندازند و بجوشانند، بنابر قول به عدم حرمت آن با جوش آمدن، پاک و حلال است. همچنین بنابر قول به حرمت آن در صورت مستهلک شدن در خورشت بسیاری در این فرض هم خوردن آن را حلال دانسته‌اند، اما در صورت مستهلک نشدن، بنابر قول به نجاست آب کشمش با جوشیدن خوردن آن حرام می‌باشد. البته در صورت علم به نجوشیدن، یا شک در جوشیدن، خوردن آن حلال خواهد بود.
[۱۴] نجفی، عبدالنبی، المعالم الزلفی، ص۳۸۹-۳۹۰.


۱.۲ - صوم

افطار با خرما یا کشمش برای روزه‌دار و نیز خوردن آن دو هنگام سحر مستحب است. چنان که در روز عید فطر، افطار کردن با شیرینی خوردن آن ناشتا در آغاز روز) مستحب است و افضل افطار با خرما، کشمش و شکر (شکر سرخ) است.

۱.۳ - زکات

کشمش از غلات چهارگانه متعلق زکات است.
به قول مشهور، زمان تعلق زکات به کشمش، هنگام غوره شدن است، لیکن زمان وجوب پرداخت آن، بعد از چیدن و خشک شدن و رسیدن به حد نصاب است.
پرداخت انگور بابت زکات کشمش جایز نیست، مگر آنکه انگور را به عنوان قیمت آن بپردازد که بنابر جواز پرداخت قیمت از غیر پول رایج جایز خواهد بود.
پرداخت کشمش بابت زکات فطره بعد از خرما افضل از دیگر خوراکی‌ها است.
برخی قدما بر اساس بعضی روایات پرداخت کشمش به عنوان زکات فطره را بر اهل ری و مرو واجب دانسته‌اند.

۱.۴ - تجارت

به قول مشهور، فروختن کشمش انگور و مانند آن به کســی کــه می‌داند از آن شراب می‌سازد، مکروه و فروختن آن برای آنکه از آن شراب درست شود؛ بدین معنا که شراب ساختن در عقد شرط گردد و یا با توافق بر آن فروخته شود حرام و معامله باطل خواهد بود.
خرید و فروش کشمش در برابر انگور با زیادی یکی بر دیگری ربا و حرام است. در صحت فروش کشمش به هم وزن آن اختلاف است.
[۳۶] حلی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعة، ج۵، ص۹۴-۹۵.

در فروختن کشمش به بیع سلم باید نوع کشمش، رنگ، محل تولید و ریز و درشت بودن آن مشخص باشد. به قول مشهور کشمش از خوراکی‌های موضوع حکم احتکار است.

۱.۵ - غصب

اگر کسی انگوری را غصب کند سپس انگور تبدیل به کشمش گردد و از وزن آن کاسته شود، غاصب، ضامن نقصان آن خواهد بود، هر چند از لحاظ قیمت تفاوتی نکرده یا گران‌تر شده باشد. بنابراین، باید مثل آن را به صاحبش بپردازد.


۱. اردبیلی، احمد، مجمع الفائدة، ج۱۱، ص۲۰۲.    
۲. نراقی، احمد بن محمدمهدی، مستند الشیعة، ج۱۵، ص۱۸۳-۱۸۴.    
۳. همدانی، آقا رضا، مصباح الفقیه، ج۷، ص۲۱۰.    
۴. بهبهانی، محمدباقر، الرسائل الفقهیة، ص۶۰.    
۵. قمی، ابوالقاسم، غنائم الایام، ج۱، ص۴۲۶.    
۶. طباطبائی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۱، ص۱۴۸.    
۷. خمینی، سیدروح‌الله، وسیلة النجاة، ص۱۰۷.    
۸. خمینی، سیدروح‌الله، توضیح المسائل مراجع، ج۱، ص۸۱-۸۲.    
۹. طوسی، محمد بن علی، الوسیلة، ص۳۶۵.    
۱۰. خمینی، سیدروح‌الله، کتاب الطهارة، ج۳، ص۲۱۶.    
۱۱. نراقی، احمد بن محمدمهدی، مستند الشیعة، ج۱۵، ص۱۷۸.    
۱۲. همدانی، آقا رضا، مصباح الفقیه، ج۷، ص۲۲۱-۲۲۲.    
۱۳. طباطبائی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۱، ص۱۴۵.    
۱۴. نجفی، عبدالنبی، المعالم الزلفی، ص۳۸۹-۳۹۰.
۱۵. حکیم، سیدمحسن، مستمسک العروة، ج۱، ص۴۳۰.    
۱۶. آملی، محمدتقی، مصباح الهدی، ج۱، ص۴۳۲-۴۳۳.    
۱۷. حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، ج۶، ص۲۳۳.    
۱۸. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۰، ص۱۴۶.    
۱۹. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۰، ص۱۵۶.    
۲۰. نراقی، احمد بن محمدمهدی، مستند الشیعة، ج۶، ص۲۰۷.    
۲۱. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۵، ص۲۲۰.    
۲۲. طباطبائی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۴، ص۶۷.    
۲۳. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۵، ص۲۴۴.    
۲۴. طباطبائی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۴، ص۶۷.    
۲۵. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۵، ص۵۲۱.    
۲۶. طباطبائی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۴، ص۲۱۸-۲۱۹.    
۲۷. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۹، ص۳۴۳.    
۲۸. قاضی، ابن‌براج، المهذب، ج۱، ص۱۷۵.    
۲۹. حلی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعة، ج۳، ص۲۸۴.    
۳۰. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۳۰-۳۱.    
۳۱. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۶، ص۵۰.    
۳۲. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۱۹، ص۲۳۵.    
۳۳. اردبیلی، احمد، مجمع الفائدة، ج۸، ص۴۶۹.    
۳۴. شیخ طوسی، النهایة، ص۳۷۹.    
۳۵. طوسی، محمد بن علی، الوسیلة، ص۲۵۳.    
۳۶. حلی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعة، ج۵، ص۹۴-۹۵.
۳۷. حلی، احمد بن ادریس، کتاب السرائر، ج۲، ص۲۶۲.    
۳۸. حلی، حسن بن یوسف، تحریر الاحکام، ج۲، ص۳۰۸.    
۳۹. حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، ج۱۰، ص۱۸۹-۱۹۰.    
۴۰. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۳، ص۳۷۶.    
۴۱. شهید اول، الدروس الشرعیة، ج۳، ص۲۵۲.    
۴۲. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۲۰، ص۸-۹.    
۴۳. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۴، ص۲۸۴.    
۴۴. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۴۸۱.    
۴۵. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۷، ص۱۴۹.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهم‌السلام)، ج۷، ص۱۲۴.


رده‌های این صفحه : اطعمه و اشربه | تجارت | زکات | صوم | ضمان | طهارت




جعبه ابزار