• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آل یعقوب (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



عنوان آلیعقوب ویژه قرآن است و در کتاب‌های عهدین چنین تعبیری نیست.این عنوان، دوبار در قرآن آمده است.



«آل»، برگرفته شده از اهل است، با این تفاوت که آل به نزدیکان افراد بزرگ و شریف، مانند «آل الله» و «آل سلطان»؛ ولی اهل بر همه اطلاق می‌شود. از سوی دیگر، اهل به زمان و مکان و غیر آن نسبت داده می‌شود؛ مانند اهل فلان شهر؛ ولی آل فلان شهر نمی‌گویند. و آل به کسانی گفته می‌شود که از نظر خویشاوندی یا معنوی با فرد خصوصیتی داشته باشند. و اهل کسانی را گویند که نسبی یا دینی یا چیزی همانند آن، آنها را با یکد یگر جمع و مربوط کند و "آل" به شریف تر و با فضیلت ‌تر‌ ها اضافه می شود، مثل آل الله و آل النبی، اما اهل اضافه شدنش کلی و عمومی است.

آلیعقوب دو بار در قرآن آمده است:
۱. «وکذلِکَ یَجتَبیکَ ربُّکَ و یُعَلِّمُک مِن تَأویلِ الأحادیثِ و یُتِمَّ نِعمَتَه عَلیک و علی ءَالِ یَعقوبَ... ؛ و پروردگار تو، این چنین (یوسف)را برمی‌گزیند و از تعبیر خواب‌ها به تو می‌آموزد و نعمتش را بر تو و خاندان یعقوب تمام می‌کند....»
۲. «یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِن ءَالِ‌یَعقوبَ واجْعَلْهُ ربِّ رضیّاً؛زکریا گفت: خداوندا! پس از جانب خود، جانشینی به من ببخش که) از من ارث بَرَد و از خاندان یعقوب (نیز) ارث بَرَد و او را ای پروردگار من! پسندیده گردان».

۱.۱ - منظور از آل یعقوب در آیه اول

در این‌که مقصود از یعقوب در آیه۶ سوره یوسف، فرزند اسحاق است، اختلافی نیست؛ ولی درباره آلیعقوب از سوی مفسّران چند نظر بیان شده است:
۱. عدّه‌ای بر آنند که آلیعقوب، برادران یوسفند.
[۹] میبدی، کشف‌الاسرار، ج۵‌، ص۸.

و میبدی نام آن‌ها را چنین نقل کرده است: روبین (روبیل) شمعون، لاوی، یهودا، بنیامین، دان، نفتولی یا نفثالی (نفتالی) اوشیر، (اَشر) بشسوخور، کوذ، وزبولون.
[۱۲] میبدی، کشف‌الاسرار، ج۵‌، ص۸.

طبرسی به جای سه نام آخر، ریالون، یشجر و حاد را آورده است.
با توجّه به این که در عهد عتیق نیز همین نام‌ها با اندکی تغییر آمده است،
[۱۴] کتاب مقدّس، اوّل تواریخ ۲، ۳-۱.
این احتمال که منابع اسلامی نیز به نقل از آن منبع این‌نام‌ها را بیان کرده باشند، تقویت می‌شود.
۲. علاّمه طباطبایی، افزون بر برادران یوسف، آن را شامل یعقوب و همسرش نیز دانسته‌است.
به نظر برخی، آلیعقوب، به تمام خانواده یعقوب، شامل فرزندان و غیر فرزندانش گفته می‌شود.
براساس این نظر، آلیعقوب، یوسف را نیز در بر می‌گیرد.
۳. الفرقان، با توجّه به‌این‌که در آیه، آلیعقوب در کنار ابراهیم، اسحاق، یعقوب و یوسف قرار گرفته، اتمام نعمت را به‌رسالت تفسیر کرده، و‌نتیجه می‌گیرد که مقصود‌از آلیعقوب، پیامبران بنی‌اسرائیل از یوسف تا عیسی(علیهما السلام)است.
[۱۸] تهرانی، محمدصادق، الفرقان، ج‌۱۲، ص‌۲۸.
[۱۹] تهرانی، محمدصادق، الفرقان، ج‌۱۳، ص‌۲۸.

۴. آلوسی نیز با بیان این‌که برخی، آلیعقوب را به شخص یعقوب و برخی دیگر به پیروان وی تفسیر کرده‌اند، این‌ دو‌ رأی را بعید می‌شمارد.
۵. گفتۀ دیگر این است که مقصود از «یعقوب» در این عنوان، یعقوب پیامبر (اسرائیل) نیست، بلکه مقصود یعقوب بن ماتان برادر عمران بن ماتان پدر مریم است.

۱.۲ - منظور از آل یعقوب در آیه دوم

برخلاف آیه ۶ سوره یوسفکه درباره یعقوب است، در آیه ۶ سوره مریمدو نظر است.
سدّی، او را فرزند اسحاق دانسته؛ولی کلبی، وی را فرزند ماثان (ماتان) و برادر عمران (پدر مریم) شمرده است؛
البتّه در‌عهد عتیق برادران عَمرام (پدر مریم) چنین ذکر‌شده است: «یصهار، صبرون و عزی‌ئیل»؛
[۲۶] کتاب مقدّس، اوّل تواریخ ۶، ۲.
[۲۷] کتاب مقدّس، اوّل تواریخ ۶، ۳.
بنابراین، با قول مذکور سازگاری ندارد.
طبرسی، همین نظر را ترجیح داده؛ولی میبدی، نظر اوّل را به بیش‌تر مفسّران منسوب کرده است.
[۲۹] میبدی، کشف‌الاسرار، ج‌۶‌، ص‌۹.

کلبی، فرزندان ماثان را سران و پادشاهان بنی اسرائیل دانسته که زکریا علیه السلام سرآمد دانشمندان آنان بود.
طبق رأی نخست، آلیعقوب، همه نژاد یعقوب
[۳۱] میبدی، کشف‌الاسرار، ج‌۶‌، ص‌۹.
[۳۲] تهرانی، محمدصادق، الفرقان، ج‌۱۵، ص‌۲۶۰.
[۳۳] تهرانی، محمدصادق، الفرقان، ج‌۱۶، ص‌۲۶۰.
و طبق رأی دوم، خویشاوندان مادری یحیی استکه به نظر المیزان، زکریا از خداوند خواست تا فرزندش از وی و همسرش ارث بَرَد.
برپایه نقل دیگری در کشّاف، یعقوب بن‌ ماثان، برادر زکریا بوده است.


واژه‌های مرتبط با آلیعقوب:
واژه‌های بنی‌اسرائیل و اَسباط که به ترتیب ۴۱ و دو بار در قرآن به‌کار رفته، از واژگان نزدیک و حتّی براساس برخی آرا، مساوی با آلیعقوب است؛ زیرا در عهد عتیق نیز لقب یعقوب بن اسحاق، «اسرائیل» است.
[۳۷] کتاب مقدّس، پیدایش ۳۲، ۲۸.
[۳۸] کتاب مقدّس، پیدایش ۳۲، ۲۹.
[۳۹] قاموس کتاب مقدّس، ص‌۵۳‌.

قرآن از بنی‌یعقوب و ذرّیّه یعقوب نیز سخن گفته که با بعضی از نظرها در معنای آلیعقوب یک‌سان است: «وَ وَصّی بِها إبرهـیمُ بَنیهِ وَ یَعقُوبُ یَـبَنِیَّ إنَّ اللّهَ اصطَفی لَکُمُ الدِّینَ فَلاتَمُوتُنَّ إلاّ وَ أنتم مُسلِمُون أم کُنتُم شُهَداءَ إذ حَضَرَ یَعقُوبَ الموتُ إذ قال لِبَنِیهِ ما تَعبُدُونَ مِن بَعدِی قالُوا نَعبُد إلـهَکَ... ؛ و ابراهیم و یعقوب، پسران خود را به همان (آیین)سفارش کردند(و هر دو در وصیّتشان چنین گفتند:)ای پسران من! خداوند، برای شما این دین را برگزید؛ پس البته نباید جز مسلمان بمیرید. آیا زمانی‌که یعقوب را مرگ فرا رسید، حاضر بودید هنگامی که به پسران خود گفت: پس از من، چه را خواهید پرستید؟ گفتند: معبود تو و معبود پدرانت‌ابراهیم واسماعیل»، «أُولئِکَ الَّذینَ أنعمَ اللّهُ عَلَیهِم مِن النَّبیّینَ مِن ذُرِّیَّةِ ءادَمَ وَ مِمَّن حَملنا مَعَ نُوح وَ مِن ذُرِّیّةِ إبرهیمَ وَ إسرءِیلَ ؛ آنان، کسانی از پیامبران بودند که خداوند بر ایشان نعمت ارزانی داشت. از فرزندان آدم بودند و از کسانی که همراه نوح (بر کشتی)سوار کردیم و از فرزندان ابراهیم و اسرائیل
بُرسُوی، در ذیل آیه ۸۷ سوره انعام«وَ مِن ءابائِهم وَ ذُرّیّتِهم وَ إخونِهم وَاجتَبَینهم و هَدینهم إلی صِرط مُستقیم ؛ و از پدران و فرزندان و برادرانشان برخی را(بر جهانیان برتری دادیم)و آنان را برگزیدیم و به راه راست راهنمایی کردیم» فرزندان یعقوب و برادران یوسف را از برجسته‌ترین مصادیق ذرّیّه و برادران برگزیده پیامبران یاد کرده است.
[۴۴] برسوی، روح‌البیان، ج‌۳، ص‌۶۲‌.



توصیه‌ها به آلیعقوب که در قرآن ذکر شده است عبارتند از:

۳.۱ - پیروی از آیین توحید

پیروی از آیین توحید، سفارش یعقوب علیه‌السلام به فرزندان خویش:
«و وصی بها ابرهیم بنیه ویعقوب یـبنی ان الله اصطفی لکم الدین فلاتموتن الا وانتم مسلمون؛ابراهيم و يعقوب فرزندان خود را (در بازپسين لحظات عمر) به اين آئين وصيت كردند (و هر كدام به فرزندان خويش گفتند) فرزندان من! خداوند اين آئين پاك را براي شما برگزيده است و شما جز به آئين اسلام (تسليم در برابر فرمان خدا) نميريد.»

۳.۲ - گزینش دین توحیدی

گزینش دین توحیدی از سوی خدا ، منشا سفارش یعقوب علیه‌السّلام به پذیرش آن:
«و وصی بها ابرهیم بنیه ویعقوب یـبنی ان الله اصطفی لکم الدین فلاتموتن الا وانتم مسلمون؛ابراهيم و يعقوب فرزندان خود را (در بازپسين لحظات عمر) به اين آئين وصيت كردند (و هر كدام به فرزندان خويش گفتند) فرزندان من! خداوند اين آئين پاك را براي شما برگزيده است و شما جز به آئين اسلام (تسليم در برابر فرمان خدا) نميريد.»

۳.۳ - تسلیم در برابر دین الهی

تسلیم همیشگی در برابر دین الهی ، سفارش یعقوب علیه‌السّلام به فرزندان خویش:
«و وصی بها ابرهیم بنیه ویعقوب یـبنی ان الله اصطفی لکم الدین فلاتموتن الا وانتم مسلمون؛ابراهيم و يعقوب فرزندان خود را (در بازپسين لحظات عمر) به اين آئين وصيت كردند (و هر كدام به فرزندان خويش گفتند) فرزندان من! خداوند اين آئين پاك را براي شما برگزيده است و شما جز به آئين اسلام (تسليم در برابر فرمان خدا) نميريد.»
«مسلمون» در اینجا به معنای لغوی آن است.

۳.۴ - یکتاپرستی

آل یعقوب ، انسان‌هایی یکتاپرست در زمان حیات یعقوب علیه‌السّلام :
۱. «و وصی بها ابرهیم بنیه ویعقوب یـبنی ان الله اصطفی لکم الدین فلاتموتن الا وانتم مسلمون؛ابراهيم و يعقوب فرزندان خود را (در بازپسين لحظات عمر) به اين آئين وصيت كردند (و هر كدام به فرزندان خويش گفتند) فرزندان من! خداوند اين آئين پاك را براي شما برگزيده است و شما جز به آئين اسلام (تسليم در برابر فرمان خدا) نميريد.»
۲. «م کنتم شهداء اذ حضر یعقوب الموت اذ قال لبنیه ما تعبدون من بعدی قالوا نعبد الـهک والـه ءابائک ابرهیم واسمـعیل واسحـق الـها وحدا ونحن له مسلمون؛آيا شما به هنگامي كه مرگ يعقوب فرا رسيد حاضر بوديد؟ در آن هنگام كه به فرزندان خود گفت پس از من چه چيز را مي‌پرستيد؟ گفتند خداي تو و خداي پدرانت، ابراهيم و اسماعيل و اسحاق، خداوند يكتا و ما در برابر او تسليم هستيم»

۳.۵ - نگران باورهای دینی

یعقوب علیه‌السّلام نگران باورهای دینی آل خویش پس از مرگ خود:
۱. «و وصی بها ابرهیم بنیه ویعقوب یـبنی ان الله اصطفی لکم الدین فلاتموتن الا وانتم مسلمون؛ابراهيم و يعقوب فرزندان خود را (در بازپسين لحظات عمر) به اين آئين وصيت كردند (و هر كدام به فرزندان خويش گفتند) فرزندان من! خداوند اين آئين پاك را براي شما برگزيده است و شما جز به آئين اسلام (تسليم در برابر فرمان خدا) نميريد.»
۲. «‌ام کنتم شهداء اذ حضر یعقوب الموت اذ قال لبنیه ما تعبدون من بعدی قالوا نعبد الـهک والـه ءابائک ابرهیم واسمـعیل واسحـق الـها وحدا ونحن له مسلمون؛آيا شما به هنگامي كه مرگ يعقوب فرا رسيد حاضر بوديد؟ در آن هنگام كه به فرزندان خود گفت پس از من چه چيز را مي‌پرستيد؟ گفتند خداي تو و خداي پدرانت، ابراهيم و اسماعيل و اسحاق، خداوند يكتا و ما در برابر او تسليم هستيم»

۳.۶ - ملازمت بر آیین توحیدی

اطمینان بخشیدن آل یعقوب علیه‌السّلام به پدر خویش در ملازمت بر آیین توحیدی:
«‌ام کنتم شهداء اذ حضر یعقوب الموت اذ قال لبنیه ما تعبدون من بعدی قالوا نعبد الـهک والـه ءابائک ابرهیم واسمـعیل واسحـق الـها وحدا ونحن له مسلمون؛آيا شما به هنگامي كه مرگ يعقوب فرا رسيد حاضر بوديد؟ در آن هنگام كه به فرزندان خود گفت پس از من چه چيز را مي‌پرستيد؟ گفتند خداي تو و خداي پدرانت، ابراهيم و اسماعيل و اسحاق، خداوند يكتا و ما در برابر او تسليم هستيم»


اتمام نعمت از طرف خداوند بر آل یعقوب علیه‌السّلام :
«و کذلک یجتبیک ربک و یعلمک من تاویل الاحادیث و یتم نعمته علیک و علی ءال یعقوب...؛و اينگونه پروردگارت تو را بر مي‌گزيند، و از تعبير خوابها به تو مي‌آموزد، و نعمتش را بر تو و بر آل يعقوب تمام و كامل مي‌كند....»
مفسّران، درباره اتمام نعمت، یک نظر ندارند.
به نظر برخی، اتمام نعمت خداوند این بود که یوسف را از پیامبران، و‌برادرانش را پایدار بر اسلام، و ‌نبوّت را در خاندان برادران قرار دادیا خداوند، آلیعقوب را در دنیا از پیامبران و پادشاهان قرار داده و به تنبُّه آلیعقوب اشاره شده است و در آخرت، به درجات بالای بهشت خواهد رساندیا خداوند، آن‌چه را موجب سعادت آلیعقوب می‌شود، به آنان داده است.
به یوسف، حکومت، نبوّت و حکمت عطا کرد و او را از مخلصان قرار داد و برای آلیعقوب، یافتن یوسف و آمدن یعقوب به همراه خانواده‌اش از بادیه به مصر، و‌زندگی در کنار هم را فراهم ساخت.
فخر رازی، با استناد به دو دلیل، مقصود از اتمام نعمت را نبوّت دانسته است:
۱. نعمت، در حقّ بشر جز با منصب نبوت تمام نمی‌شود؛ چون دیگر نعمت‌های الهی، در مقایسه با نبوّت کوچک و ناچیز است؛ ۲. خداوند، در ادامه آیه می‌گوید: «همان گونه که پیش‌تر بر پدران تو، ابراهیم و اسحاق تمام کرد» و نعمت کاملی که ابراهیم و اسحاق به واسطه آن بر دیگر انسان‌ها برتری داده شدند، نبوّت است.
وی، در ادامه نتیجه می‌گیرد که همه فرزندان یعقوب، پیامبر بوده‌اند و یازده ستاره در خواب یوسف را به یازده انسان دارای فضل و کمال تأویل می‌کند و آن را دلیل دیگری بر پیامبری فرزندان‌یعقوب می‌داند؛ ولی آلوسی، این استدلال را رد کرده، می‌گوید: خواب یوسف فقط بر این دلالت می‌کند که آن‌ها سرانجام هادی مردم شدند و این، مستلزم پیامبر بودن آن‌ها نیست.
وی در پاسخ به این اشکال که برادران یوسف به دلیل گناه‌کار بودن نمی‌توانند پیامبر باشند، می‌گوید: به نظر اشاعره، عصمت از گناه پیش از نبوّت شرط پیامبر شدن نیست.
برخی از مفسّران، نعمت اصلی را نبوّت، و‌اتمام آن بر آلیعقوب را تداوم نبوّت در نسل وی دانسته‌اند؛ به این معنا که خداوند، کسان بسیاری از نسل او را به مقام نبوّت برانگیخته است.
[۵۹] تهرانی، محمدصادق، الفرقان، ج‌۱۳-۱۲، ص‌۲۵.
[۶۰] تهرانی، محمدصادق، الفرقان، ج‌۱۳-۱۲، ص‌۲۸.



یحیی علیه‌السّلام ، وارث آل یعقوب علیه‌السّلام:
«ذکر رحمت ربک عبده زکریآمریم• و انی خفت المولی من وراءی و کانت امراتی عاقرا فهب لی من لدنک ولیا• یرثنی و یرث من ءال یعقوب...• یـزکریا انا نبشرک بغلم اسمه یحیی...؛اين يادي است از رحمت پروردگار تو نسبت به بنده‌ اش زكريا. و من از بستگانم بعد از خودم بيمناكم (كه حق پاسداري از آئين تو را نگاه ندارند) و همسرم نازا است، تو به قدرتت جانشيني به من ببخش. كه وارث من و آل يعقوب باشد... اي زكريا! ما تو را به فرزندي بشارت مي‌دهيم كه نامش يحيي است....»
طبق آیه ۲ همین سوره ، زکریا علیه‌السّلام از خداوند تقاضای جانشینی کرد که وارث او و آل یعقوب علیه‌السّلام بشود. بر اساس آیه ۷، خداوند به او بشارت یحیی علیه‌السّلام را داده است که اجابت دعای زکریا علیه‌السّلام است.


از امام ‌صادق(علیه السلام)نقل شده که یوسف هنگام مرگ، آلیعقوب را که تعداد آن‌ها هشتاد نفر بودند، دور خود جمع کرد و گفت: طولی نخواهد کشید که «قبطیان» بر شما مسلّط شوند و شما را زیر شکنجه سخت قرار دهند تاوقتی که خداوند شما را به وسیله‌مردی از فرزندان لاوی‌بن‌یعقوب که نامش موسی بن عمران است، برهاند.
در عهد عتیق نیز آمده است: یوسف هنگام مرگ به برادران خود گفت: من به‌زودی می‌میرم؛ ولی بدون شک، خداوند شما را از مصر به کنعان سرزمینی که وعده آن را به نسل ابراهیم و اسحاق و یعقوب داده است، خواهد برد.
[۶۴] کتاب مقدس، پیدایش، ۵، ۲۴.
[۶۵] کتاب مقدس، پیدایش، ۵، ۲۵.



معروف‌ترین افراد آل یعقوب که همۀ آن‌ها به مقام نبوت رسیده‌اند و برخی مقام فرمانروایی نیز داشته‌اند، اینانند: یعقوب، یوسف، موسی، هارون، شعیب، داوود، سلیمان، اسباط، زکریا، یحیی و عیسی. مریم بنت عمران، مادر عیسی نیز از آل یعقوب است.


۱. یوسف/سوره۱۲، آیه۶.    
۲. مریم/سوره۱۹، آیه۶.    
۳. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۳۰.    
۴. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج ۱، ص ۳۰    
۵. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج ۱، ص ۳۰    
۶. یوسف/سوره۱۲، آیه۶.    
۷. مریم/سوره۱۹، آیه۶.    
۸. یوسف/سوره۱۲، آیه۶.    
۹. میبدی، کشف‌الاسرار، ج۵‌، ص۸.
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج۵‌، ص۳۲۱.    
۱۱. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج۹، ص۱۲۹‌.    
۱۲. میبدی، کشف‌الاسرار، ج۵‌، ص۸.
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج‌۵‌، ص‌۳۲۳.    
۱۴. کتاب مقدّس، اوّل تواریخ ۲، ۳-۱.
۱۵. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۱، ص‌۸۲‌.    
۱۶. زمخشری، محمود بن عمر، الکشّاف، ج‌۲، ص‌۴۴۵.    
۱۷. آلوسی، شهاب الدین، روح المعانی، ج‌۶، ص‌۳۷۹.    
۱۸. تهرانی، محمدصادق، الفرقان، ج‌۱۲، ص‌۲۸.
۱۹. تهرانی، محمدصادق، الفرقان، ج‌۱۳، ص‌۲۸.
۲۰. آلوسی، شهاب الدین، روح المعانی، ج‌۶، ص‌۳۷۹.    
۲۱. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۱، ص۸۲.    
۲۲. یوسف/سوره۱۲، آیه۶.    
۲۳. مریم/سوره۱۹، آیه۶.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۶‌، ص‌۷۷۶.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۶‌، ص‌۷۷۶.    
۲۶. کتاب مقدّس، اوّل تواریخ ۶، ۲.
۲۷. کتاب مقدّس، اوّل تواریخ ۶، ۳.
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۶‌، ص‌۷۷۶.    
۲۹. میبدی، کشف‌الاسرار، ج‌۶‌، ص‌۹.
۳۰. فخررازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج۲۱، ص۵۱۱.    
۳۱. میبدی، کشف‌الاسرار، ج‌۶‌، ص‌۹.
۳۲. تهرانی، محمدصادق، الفرقان، ج‌۱۵، ص‌۲۶۰.
۳۳. تهرانی، محمدصادق، الفرقان، ج‌۱۶، ص‌۲۶۰.
۳۴. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۱، ص۸۲.    
۳۵. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۴، ص‌۹.    
۳۶. زمخشری، الکشّاف، ج‌۳، ص‌۵‌.    
۳۷. کتاب مقدّس، پیدایش ۳۲، ۲۸.
۳۸. کتاب مقدّس، پیدایش ۳۲، ۲۹.
۳۹. قاموس کتاب مقدّس، ص‌۵۳‌.
۴۰. بقره/سوره۲، آیه۱۳۲.    
۴۱. بقره/سوره۲، آیه۱۳۳.    
۴۲. مریم/سوره۱۹، آیه۵۸.    
۴۳. انعام/سوره۶، آیه۸۷.    
۴۴. برسوی، روح‌البیان، ج‌۳، ص‌۶۲‌.
۴۵. بقره/سوره۲، آیه۱۳۲.    
۴۶. بقره/سوره۲، آیه۱۳۲.    
۴۷. بقره/سوره۲، آیه۱۳۲.    
۴۸. بقره/سوره۲، آیه۱۳۲.    
۴۹. بقره/سوره۲، آیه۱۳۳.    
۵۰. بقره/سوره۲، آیه۱۳۲.    
۵۱. بقره/سوره۲، آیه۱۳۳.    
۵۲. بقره/سوره۲، آیه۱۳۳.    
۵۳. یوسف/سوره۱۲، آیه۶.    
۵۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۵‌، ص‌۳۲۱.    
۵۵. زمخشری، محمود بن عمر، الکشّاف، ج‌۲، ص‌۴۴۵.    
۵۶. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۱، ص۸۲.    
۵۷. آلوسی، شهاب الدین، روح‌ المعانی، ج۶، ص۳۷۹.    
۵۸. فخررازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج‌۱۸، ص‌۹۰.    
۵۹. تهرانی، محمدصادق، الفرقان، ج‌۱۳-۱۲، ص‌۲۵.
۶۰. تهرانی، محمدصادق، الفرقان، ج‌۱۳-۱۲، ص‌۲۸.
۶۱. مریم/سوره۱۹، آیه۲.    
۶۲. مریم/سوره۱۹، آیه۵ - ۷.    
۶۳. عروسی حویزی، عبدعلیبن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج‌۱، ص‌۷۹.    
۶۴. کتاب مقدس، پیدایش، ۵، ۲۴.
۶۵. کتاب مقدس، پیدایش، ۵، ۲۵.



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱، ص۳۹۳، برگرفته از مقاله «آل یعقوب».    
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۲، ص۴۸۷، برگرفته از مقاله «آل یعقوب».    
دانشنامه موضوعی قرآن.    


رده‌های این صفحه : حضرت یعقوب | موضوعات قرآنی




جعبه ابزار