• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

‌شمشیر‌

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





شمشير ابزارى تیز و برنده كه در قديم بيشتر در جنگ به كار مى‌رفته است. از آن به مناسبت در بابهاى صلات، سبق و رمایه، صید و ذباحه، ارث، حدود و قصاص سخن گفته‌اند.






بيرون كشيدن شمشير از نیام در مسجد و آويختن آن در جهت قبله
[۲] مهذب الأحكام ج۵، ص۵۳۲.

و نيز نمازگزاردن مقابل شمشير از نيام‌كشيده شده مکروه است، مگر هنگام بيم از دشمن.
مستحب است امام جمعه هنگام ايراد خطبه‌ها بر شمشير، عصا، كمان و مانند آنها تكيه كند.


انفال چند چیز است: و از آن جمله است: غنیمت ممتاز و برجسته، مانند اسب‌سواری نجیب و لباس گران‌قیمت و شمشیر بُرنده و زره فاخر و مانند این‌ها.


از محرمات احرام «برتن‌کردن اسلحه (است) بنابر احتیاط (واجب) مثل شمشیر و خنجر و تپانچه و مانند این‌ها از چیزهایی که اسباب جنگ محسوب می‌شود مگر به‌خاطر ناچاری.»


اگر زوجین در اثاثیه خانه منازعه نمایند، خواه در وقت زوجیتشان باشد یا بعد از آن، پس در آن چند قول است؛ ارجح آن‌ها این است که آن چیزی که از اثاثیه مربوط به مردان است؛ مانند شمشیر و سلاح و لباس‌های مردان برای مرد می‌باشد و آنچه که مربوط به زنان است؛ مانند لباس‌های زنانه و چرخ‌خیاطی که زن‌ها آن را به کار می‌گیرند و مانند این‌ها مال زن می‌باشد. و آنچه که مربوط به مردان و زنان است بین آن‌ها مشترک می‌باشد.


مسابقه با شمشير با شرط بندی جایز است.
[۹] جواهر الكلام ج۲۸، ص۲۱۹.



حیوانی كه با شمشير شکار شده با رعايت شرايط لازم، حلال است.
امام خمینی در تحریرالوسیله به‌تفصیل موضوع پرداخته و می‌فرماید: از شکاری که به‌وسیله آلت جمادی کشته شده خورده نمی‌شود مگر اینکه به‌وسیله شمشیر یا چاقو یا خنجر و سلاح‌های دیگری که به‌واسطه تیزی می‌برند، کشته شده باشد، یا به‌وسیله نیزه و تیر و خدنگ از چیزهایی که به‌واسطه تیزی سوراخ می‌نمایند، حتی عصایی که در سرش آهن تیزی است. و بین اینکه مانند پیکان باشد که نوک‌تیز بر آن سوار می‌شود یا به‌خودی‌خود به طور برنده یا سوراخ‌کننده ساخته می‌شود فرقی نیست، بلکه بعید نیست که آهن بودن آن معتبر نباشد؛ پس همین که سلاح برنده یا سوراخ‌کننده باشد از هر فلزی حتی از برنج و طلا و نقره، کفایت می‌کند. و احتیاط (مستحب) اعتبار آن است. و بنابر احتیاط (واجب) معتبر است که به طور عادی از آن به‌عنوان سلاح استفاده شود، پس شامل سوزن و خار و سیخ و مانند این‌ها نمی‌شود. و «اگر وسیله شکار، قطعه‌ای از حیوان را جدا کند، پس اگر وسیله حلال‌کننده نباشد مانند تور و طناب مثلاً، قسمتی که در آن سر و محل تذکیه نیست حرام است و قسمت دیگر نیز، درصورتی‌که حیات مستقرش برود، به اینکه حرکتش حرکت مذبوح باشد بنابر احتیاط (واجب) حرام است و اگر حیات مستقرش باقی بماند، با تذکیه حلال می‌شود. و اگر وسیله، حلال‌کننده باشد؛ مانند شمشیر در شکار با همه شرایط، پس اگر حیات مستقر آن - به‌وسیله این قطع نمودن - از هر دو قسمت برود هر دو حلال می‌شوند. و اگر حیات مستقر باقی بماند، قسمتی که دارای سر و محل تذکیه نیست حرام و میته می‌باشد، چه زمان برای تذکیه باشد یا نه؛ و اما قسمت دیگر درصورتی‌که زمان برای تذکیه وسعت نداشته باشد حلال است و اگر وسعت داشته باشد، فقط با ذبح حلال می‌شود.
همچنین «هر چه که ذبح و نحر آن متعذر باشد - خواه به جهت سرپیچی و امتناع نمودن آن و خواه به جهت اینکه در جایی واقع شده که انسان نمی‌تواند به موضع تذکیه آن دسترسی پیدا کند تا ذبح یا نحرش نماید، مانند اینکه به چاه بیفتد یا در جای تنگی واقع شود و ترس مردن آن باشد - جایز است که با شمشیر یا کارد یا نیزه یا غیر آن‌ها از چیزهایی که آن را زخم می‌زند و به قتل می‌رساند، آن را مجروح نماید و خوردن آن حلال است؛ اگرچه موضع جرح، مصادف موضع تذکیه نباشد و شرط بودن ذبح و نحر و همچنین روبه‌قبله بودن ساقط می‌شود. البته رعایت بقیّه شرایط از قبیل تسمیه و شرایط ذابح و ناحر واجب است. و اما آنچه که در آلت جمادی شکار گذشت در این وسیله معتبر می‌باشد.


بنابر قول مشهور، شمشير يكى از چهار چيزى است كه واجب است به عنوان حبوه از ترکه میت به پسر بزرگ‌تر داده شود.
[۱۵] مهذب الأحكام ج۳۰، ص۱۲۲.

از ترکه، لباس بدن و انگشتر و شمشیر و مصحف میت به‌عنوان حبوه به پسر بزرگ‌تر داده می‌شود. و «در لباس‌ها بین اینکه پوشیده شده باشد یا جهت پوشیدن خیاطی شده باشد؛ اگرچه آن را نپوشیده باشد و بین اینکه یکی باشد یا متعدد فرقی نیست، چنان که در یکی بودن و متعدد بودن مصحف و انگشتر و شمشیر اگر مستعمل باشد یا جهت استفاده آماده شده باشد فرقی نیست.» و «اسلحه - به جز شمشیر - و رحل و راحله بنابر اقوی از حبوه نمی‌باشد؛ و احتیاط در آن‌ها به مصالحه نمودن، جداً مطلوب است.»


شمشير از آلات اجراى بعضى حدود، مانند حد زنا با محارم و حدّ لواط و نيز از آلات قصاص به شمار مى‌رود.


۱. العروة الوثقی ج‌۲، ص۴۰۹.    
۲. مهذب الأحكام ج۵، ص۵۳۲.
۳. المبسوط ج۱، ص۸۶.    
۴. جواهر الکلام ج۱۱، ص۳۳۱.    
۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۴۷، کتاب الصلاة، البحث فی صلاة الجمعة، القول فی شرائط صلاة الجمعة، مسالة۱۴.    
۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۳۸۸، کتاب الخمس، القول فی الانفال.    
۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۵۳، کتاب الحج، القول فی تروک الاحرام، الرابع و العشرون.    
۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۶۲، کتاب القضاء، القول فی احکام الید، مسالة۶.    
۹. جواهر الكلام ج۲۸، ص۲۱۹.
۱۰. جواهر الکلام ج۳۶، ص۱۱.    
۱۱. تحریر الوسیلة ج۲، ص۱۳۸.    
۱۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۴۷، کتاب الصید و الذباحة، القول فی الصید، مسالة۶.    
۱۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۵۰، کتاب الصید و الذباحة، القول فی الصید، مسالة۱۴.    
۱۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۶۱، کتاب الصید و الذباحة، القول فی الذباحة، مسالة۱۹.    
۱۵. مهذب الأحكام ج۳۰، ص۱۲۲.
۱۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۱۰، کتاب المواریث، المقصد الاوّل فی میراث الانساب‌، الخامس.    
۱۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۱۰، کتاب المواریث، المقصد الاوّل فی میراث الانساب‌، مسالة۲.    
۱۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۱۰، کتاب المواریث، المقصد الاوّل فی میراث الانساب‌، مسالة۳.    
۱۹. جواهر الکلام ج۴۲، ص۲۹۶.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۴، ص۷۲۷-۷۲۸.    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






جعبه ابزار