یَغْتَب (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یَغْتَب:(وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً) «یَغْتَب» از مادّه
غيبة (به کسر غین و سکون یاء) به معنای بدگوئى در پشت سر ديگرى است.
در حديثى از
امام صادق (علیهالسلام) مىخوانيم: «
غیبت آن است كه درباره
برادر مسلمانت چيزى را بگويى كه
خداوند پنهان داشته و امّا چيزى كه ظاهر است مانند تندخويى و عجله داخل در غيبت نيست، اما بهتان اين است كه چيزى را بگويى كه در او وجود ندارد. با توجه به آيه مورد بحث آبروى برادر مسلمان همچون
گوشت تن اوست و ريختن اين آبرو از طريق غيبت و افشاى اسرار پنهانى همچون خوردن گوشت تن اوست و تعبير به «
مرده» براى آن است كه «غيبت» در غياب افراد صورت مىگيرد، كه همچون مردگان قادر بر دفاع از خويشتن نيستند. و اين ناجوانمردانهترين ستمى است كه ممكن است
انسان درباره برادر خود روا دارد.
به موردی از کاربرد «یَغْتَب» در قرآن، اشاره میشود:
(يا أَيُّها الَّذينَ آمَنوا اجْتَنِبوا كَثيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسوا وَ لا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُموهُ وَ اتَّقوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوّابٌ رَّحيمٌ) «اى كسانى كه
ایمان آوردهايد! از بسيارى از گمانها بپرهيزيد، چرا كه بعضى از گمانها گناه است؛ و هرگز در كار ديگران
تجسس نكنيد؛ وهيچ يک از شما ديگرى را غيبت نكند، آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! به
یقین همه شما از اين
امر کراهت داريد؛ تقواى الهى پيشه كنيد كه خداوند توبهپذير و مهربان است.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
کلمه غيبت - به طورى كه در
مجمع البیان معنا كرده - عبارت است از اينكه در غياب كسى عيبى از او بگويى كه
حکمت و وجدان بيدار تو را از آن
نهی كند.
البته فقهاء اين كلمه را به خاطر اختلافى كه در مصاديقش از حيث وسعت دارد، به عبارتهاى مختلفى
تفسیر كردهاند كه برگشت همه آن عبارتها به اين است كه در غياب كسى درباره او چيزى بگويى كه اگر بشنود ناراحت شود. و به همين جهت بدگويى دنبال سر فردى كه تظاهر به
فسق مىكند را
جزء غيبت نشمردهاند، (چون اگر بشنود كه دنبال سرش چنين گفتهاند ناراحت نمىشود). و
شارع اسلام از اين جهت از غيبت نهى فرموده كه غيبت اجزاى مجتمع بشرى را يكى پس از ديگرى فاسد مىسازد، و از صلاحيت داشتن آن آثار صالحى كه از هر كسى توقعش مىرود ساقط مىكند، و آن آثار صالح عبارت است از اينكه هر فرد از افراد جامعه با فرد ديگر بياميزد و در
کمال اطمينان خاطر و سلامتى از هر خطرى با او يكى شود، و ترسى از ناحيه او به
دل راه ندهد، و او را انسانى
عادل و
صحیح بداند، و در نتيجه با او مانوس شود. نه اينكه از ديدن او بيزار باشد و او را فردى
پلید بشمارد.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «یغتب»، ج۳، ص ۳۷۸.