یَسْتَعْتِبُونْ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یَسْتَعْتِبُونْ، یُسْتَعْتَبُونَ: (وَ لا هُمْ یُسْتَعْتَبُونَ) از مادّه
«اسْتَعتاب» در اصل از
«عتاب» گرفته شده است که: به معنای
ملامت کردن و اظهار خشونت با دیگری است. بنابراین
«استعتاب» مفهومش این است که: شخص گنهکار از صاحب
حق، طلب عتاب کند، یعنی خود را در برابر سرزنشهای او قرار میدهد تا خشم صاحب حق فرو بنشیند و رضایت بدهد. به همین دلیل بعضی
«استعتاب» را به معنای
«استرضاء» یعنی «رضایت طلبیدن» و تقاضای
عفو گرفتهاند، در حالی که حقیقت مفهوم آن رضایت طلبیدن نیست، بلکه لازمه مفهوم آن است و هنگامی که به «باب افعال» برده میشود به معنای زائل کردن و صرفنظر از سرزنش است.
در «
لسان العرب»، تصریح شده است: معنای باب «استفعال» آن نیز همچون باب «افعال» است،
لذا این تعبیر در موارد «استرضاء» یعنی رضایت طلبیدن و
توبه کردن نیز به کار میرود، و در سوره
«روم» به همین معنا آمده است، یعنی در قیامت، آنها توانایی بر «توبه و جلب رضایت» پروردگار ندارند.
(وَيَوْمَ نَبْعَثُ مِن كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا ثُمَّ لاَ يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ وَلاَ هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ) (به خاطر بياور روزى را كه از هر
امّتی گواهى بر آنان بر مىانگيزيم؛ سپس به آنان كه
کفر ورزيدند، اجازه سخن گفتن داده نمىشود؛ بلكه اعضاى آنها گواهى مىدهند؛ و اجازه عذرخواهى و تقاضاى عفو نيز به آنان نمىدهند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: در مجمع البيان از
زجاج نقل مىكند كه گفته: عتب به معناى
غضب و
حزن است، وقتى گفته مىشود: فلانى بر فلانى عتب كرد معنايش اين است كه غم او را خورد، و اگر برگردد و دلجوئيش كند مىگويند عاتبه ، و اسم اين ماده عتبى است، يعنى برگشتن معتوب عليه به چيزى كه مايه رضايت عاتب باشد، و كلمه استعتب به معناى از او خواست كه دلجويى كند مىباشد، اين بود نقل كلام زجاج.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(فَيَوْمَئِذٍ لَّا يَنفَعُ الَّذِينَ ظَلَمُوا مَعْذِرَتُهُمْ وَلَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ) (آن روز عذرخواهى ستمكاران سودى به حالشان ندارد، و آنها توانايى بر جلب رضايت
پروردگار نمىيابند و توبه آنان پذيرفته نمىشود.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: استعتاب به معناى طلب عتبى است، و عتبى به معناى از بين بردن عتاب است، و معناى آيه اين است كه: آن روز معذرت خواهى از
ظلم سودى به حالشان ندارد، و از ايشان نمىخواهند تا عتاب را از خود زايل كنند.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(فَإِن يَصْبِرُوا فَالنَّارُ مَثْوًى لَّهُمْ وَإِن يَسْتَعْتِبُوا فَمَا هُم مِّنَ الْمُعْتَبِينَ) (دوزخ جايگاه آنهاست؛ خواه
صبر كنند يا نكنند و اگر تقاضاى عفو كنند، مورد عفو قرار نمىگيرند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: در مجمع در معناى جمله يستعتبوا گفته مصدر استعتاب به معناى طلب عتبى يعنى رضايت است، در نتيجه استعتاب به معناى استرضا، و اعتاب كه كلمه معتبين جمع اسم فاعل از آن است به معناى ارضا است، و اصل اعتاب در نزد
عرب به اين معنا بوده كه پوستى را كه درست دباغى نشده، دوباره دباغى كنند، تا اصلاح شود، سپس اين كلمه را بطور استعاره در هر عملى كه باعث عطف نظر و توجه و علاقه و الفت كسى انجام شود استعمال كردند، اين بود گفتار صاحب مجمع.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «یَسْتَعْتِبُونْ، یُسْتَعْتَبُونَ»، ص۶۴۷.