یَخوضونَ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یَخوضونَ:(يَخوضونَ في آياتِنا) «یَخوضونَ» از مادّۀ «
خوض» (بر
وزن حوض) و همانطور كه «
راغب» در كتاب «مفردات» مىگويد در اصل به معنى وارد شدن تدريجى در
آب و راه رفتن (و شنا كردن) در آن است، ولى بعدا به عنوان
کنایه به معنى «
ورود يا شروع به كارها يا سخنان زشت و بد» آمده است.
بنابر اين، اين واژه در
قرآن مجید بيشتر به «وارد شدن در مطالب
باطل و بىاساس» اطلاق شده است.
به موردی از کاربرد «یَخوضونَ» در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ إِذا رَأَيْتَ الَّذينَ يَخوضونَ في آياتِنا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى يَخوضواْ في حَديثٍ غَيْرِهِ وَ إِمّا يُنسِيَنَّكَ الشَّيْطانُ فَلا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظّالِمينَ) «هرگاه كسانى را ديدى كه آيات ما را
استهزا مىكنند، از آنها روى بگردان تا به سخن ديگرى بپردازند. و اگر
شیطان تو را به فراموشى افكند، پس از ياد آورى با اين گروه ستمكار منشين.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
(وَ إِذا رَأَيْتَ الَّذينَ يَخوضونَ في آياتِنا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى يَخوضواْ في حَديثٍ غَيْرِهِ) راغب در مفردات خود مىگويد: خوض در
لغت به معناى در
آب داخل شدن و از آن عبور كردن است، و به طور
استعاره در ساير امور هم استعمال مىشود، و در قرآن بيشتر در امورى استعمال شده كه دخول در آن زشت و مذموم است از قبيل غور در
باطل و
ذکر آيات
حق پروردگار و
استهزاء نسبت به آن.
و مراد از اينكه فرمود: از آنان اعراض كن، اين است كه با آنان در عملشان شركت نكرده و اگر در ميان آنان است، از ايشان جدا شود يا به نحو ديگرى اعراض نمايد.
و اينكه
نهی از شركت را مقيد به:
(حَتَّى يَخوضوا في حَديثٍ غَيْرِه) نمود براى اين بود كه دلالت كند بر اينكه مطلق مشاركت و همنشينى با آنان مورد نهى نيست، و مجالستى كه غرض از آن پيروى و يا اقامه حق و يا
دعوت به آن بوده باشد
جایز است، تنها مجالستى مورد نهى است كه در آن مجالست خوض در آيات خداوند بشود.
از اينجا به خوبى معلوم مىشود كه در اين كلام نوعى ايجاز
حذف به كار رفته و تقدير آن چنين است:
«و اذا رأيت الذين يخوضون فى آياتنا يخوضون فيها فاعرض عنهم» وقتى كسانى را كه در آيات ما خوض و استهزاء مىكنند، مىبينى كه مشغول خوض كردن هستند، از آنان اعراض كن و جملهاى كه شبيه جمله
صله (يخوضون) است از جهت اينكه حاجتى به ذكر آن نبوده، حذف شده است.
و اما معناى آيه اين است كه: وقتى مىبينى اهل خوض و استهزاء كنندگان به آيات خدا را كه سرگرم كار ناستوده خود هستند از آنان روى بگردان و در حلقه و مجلس آنان وارد مشو، تا به سخنان ديگرى بپردازند و در مطالب ديگرى بحث و كنجكاوى كنند.
البته اگر ديدى كه به بحث ديگرى پرداختند ميتوانى به حلقهشان درآيى.
مکارم شیرازی در
تفسیر نمونه میفرمایند:
آیه مورد بحث ناظر به
وضع مشركان و بتپرستان است و به يكى ديگر از مسائل مربوط به آنها
اشاره مىكند و به
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) مىگويد:
«هنگامى كه مخالفان لجوج و بىمنطق را مشاهده مىكنى كه آيات خدا را استهزاء مىكنند، از آنها روى بگردان تا از اين كار
صرف نظر كنند و به سخنان ديگر بپردازند.»
گرچه در اين جمله روى سخن به پيغمبر (صلیاللهعلیهوآله) است، ولى مسلما اين حكم اختصاصى به او ندارد و تمام مؤمنان را شامل مىشود،
فلسفه اين حكم نيز روشن است زيرا اگر مسلمانان در مجالس آنها شركت مىكردند، آنها براى
انتقام گرفتن و ناراحت ساختن ايشان به سخنان
باطل و نارواى خود ادامه مىدادند، اما هنگامى كه با بىاعتنايى از كنار آنها بگذرند طبعا سكوت خواهند كرد و به مسائل ديگر خواهند پرداخت، زيرا تمام
هدف آنها ناراحت ساختن پيامبر (صلیاللهعلیهوآله) و مسلمين بود.
در آيه ۴۵
سوره مدثر مىخوانيم كه دوزخيان مىگويند:
(وَ كُنّا نَخوضُ مَعَ اَلْخائِضينَ) «ما پيوسته با اهل باطل همنشين و همصدا مىشديم.»
هر صدايى از هر گوشهاى بر
ضد حق بلند مىشد و هر مجلسى براى ترويج باطل تشكيل مىشد و ما با خبر مىشديم، با آنها همراهى مىكرديم و همرنگ جماعت مىشديم، سخنان آنها را تصديق مىكرديم و بر تكذيب و انكار آنها صحه مىگذارديم و از استهزا و سخريه آنها نسبت به حق
لذت مىبرديم.
اصولا «خوض در باطل» معنى وسيع و گستردهاى دارد كه هم شامل ورود در مجالس كسانى مىشود كه آيات خدا را به باد استهزا مىگيرند، تبليغات ضد اسلامى مىكنند،
بدعت مىگذارند، يا شوخیهاى ركيک مىكنند و يا گناهانى را كه انجام دادهاند به عنوان
افتخار يا
تلذّذ نقل مىكنند و همچنين شركت در مجالس
غیبت و
تهمت و
لهو و
لعب و مانند آنها، ولى در آيه مورد بحث بيشتر نظر بر مجالسى است كه براى تضعيف
دین خدا و استهزاى مقدسات و ترويج
کفر و
شرک و بىدينى تشكيل مىشود.
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «یخوضون»، ج۱، ص ۷۴۸.