کمیت بن زید اسدی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کمیت
بن زید بن خیس
اسدی کوفی از شاعران برجسته
شیعه که سرودههایش درباره
اهلبیت و
مرثیه امام حسین (علیهالسلام) معروف است.
کنیه او «ابوالمستهل» و اهل
کوفه بود.
آشنایی با چهرههای پرفروغ مدافعان
اهلبیت و پیروان فضیلت، الهامبخش زندگی بر مدار پاکیهاست. آن چه در این بخش از «اسوهها» میخوانید، گذری بر زندگی یکی از شاعران مکتبی و مدافعان خاندان رسالت است که پیوسته با مشعل
هنر و
ادب و
شعر خویش، «راه حق» را نشان میداد و از عقیده و
ایمان راستین
دفاع میکرد و با
باطل میجنگید و سلاحش شعرش بود؛ یعنی «کمیت
اسدی».
کمیت در سال ۶۰ هجری در
قبیله «بنیاسد» از قبایل معروف،
شجاع،
مؤمن و پیشتاز در
اسلام و
تشیع بودند که در اطراف
کوفه سکونت داشتند. به دنیا آمد.
کمیت، از کودکی دارای
نبوغ و تیزهوشی و روحیه بزرگ و جسور بود و به مسائل ادبی و ذوقی و
شعر علاقه داشت و در دوران جوانی به سبب سرودههایش میان مردم و در محفل بزرگان ادب مطرح بود و با علاقه در مجالس ادبی شاعران آن روزگار شرکت میکرد و
ادب میآموخت و با ظرایف شعری آشنا میشد و با شاعران بزرگی هم چون «
فرزدق» در ارتباط بود. او خطیبی
فقیه و ادیبی شجاع بود. برخی گفتهاند بیش از ۵۰۰۰ بیت شعر سروده است و دیوان شعری هم از او باقی است.
کمیت از شعرائی بود که به
مدح ائمه اطهار (علیهمالسلام) میپرداخت و از مشهورترین اشعار او به «هاشمیات» میتوان اشاره کرد.
هاشمیات قصائدی بوده است که در مدح اهلبیت و هاشمیین سروده شده است.
از ابعاد گوناگونی میتوان به حیات پربار کمیت
اسدی نگریست، اما بارزترین جنبه شخصیت او، بُعد ادبی و شعر مکتبی اوست. وی شعر را ابزاری برای تبیین حقایق و دفاع از خطّ
ولایت و
مبارزه با ستمگران و افشای
ظلم حاکمان به کار میبرد و «عقیده مکتبی» و «باورهای شیعی» در سرودههای او موج میزد.
«کمیت»، دوران سه
امام معصوم را درک کرد؛
امام سجاد،
امام باقر و
امام صادق (علیهمالسّلام) و دل و جان و زبان خود را وقف ترویج مکتب ائمه و نشر فضایل
خاندان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) کرد.
امامان نیز عنایت خاصی به او داشتند و از او حمایت و
ستایش میکردند. وقتی قصیده معروفش «من لقلب متیم مستهام» را در محضر امام سجاد (علیهالسّلام) خواند، حضرت فرمود: «ما از پاداش خدمت تو ناتوانیم، اما
خداوند از اجر سروده تو ناتوان نیست. خدایا! کمیت را از کرم خویش محروم مگردان». آنگاه دستور داد تا مبلغی به عنوان صله و تشویق به او دادند، همراه با لباسی که با بدن مطهّر امام متبرّک شده و امام در آن
نماز خوانده بود.
یکی از سرودههای معروف او قصیده «هاشمیات» است. این شعر بلند، خیلی سریع در زمان خود شاعر پخش شد و همهجا مطرح گشت، چرا که ستمها و زشتیهای امویان را برملا ساخته بود و به سبب آن از سوی حاکمان اموی تحت تعقیب بود و برای سر او جایزه تعیین کرده بودند.
در جایی از این قصیده معروف، با اشاره به گرایش اعتقادی خود به اهل بیت، میگوید:
«در عشقورزی به آلمحمد، انگشتنما شدهام
گروهی مرا به سبب دوستی با خاندان رسول،
تکفیر میکنند.
اما تکفیر و عیبجویی آنان در نظرم هیچ است.»
شهید مطهری درباره کمیت
اسدی چنین مینویسد: «کمیت
اسدی را میدانید کیست؟ دلم میخواهد شما اشعار کمیت
اسدی را با همین اشعار محتشم که هزار تا خواب برایش نقل میکنند مقایسه کنید و ببینید آن کجا و این کجا؟ کمیت
اسدی دارد با اشعارش
مکتب حسین (علیهالسّلام) را نشان میدهد. کمیت
اسدی با همان اشعارش از یک سپاه بیشتر برای
بنیامیه ضرر داشت. این مرد، کی بود؟ یک روضهخوان بود، اما چه روضهخوانی؟ شعری میگفت که تکان میداد
دنیا را، تکان میداد دستگاه
خلافت وقت را... این مرد به خاطر همین اشعار و همین نوع مرثیهخوانی چه سختیها کشید و چه روزگارها دید و به چه وضع او را کشتند.»
از ویژگیهای بارز کمیت
اسدی، حرکت او در خط اهلبیت بود. گرچه پیش از او هم شاعرانی بودند که در راستای فرهنگ اهلبیت، شعر را در خدمت عقیده ناب به ولایت به کار گرفته بودند، ولی برخی از ایشان سابقه خوبی نداشتند، یا سرانجام نیکی نیافتند و به راههای دیگر لغزیدند. اما «کمیت»، چه در سابقه و چه در لاحقه، پروندهای روشن و شخصیتی بارز و قابل دفاع داشت و به همین دلیل
امامان شیعه از او تقدیر میکردند. مرحوم
علامه امینی (رحمةاللهعلیه) بهطور مفصّل درباره او و اشعارش سخن گفته و از این که صلههای شخصیتهای
بنیهاشم را برای شعرش قبول نمیکرد و سرودههای خود را ادای دین به ساحت حق و عترت میدانست، یاد کرده و آن را نشانه علوّ
همت،
صدق در عقیده، خلوص در ولاء، قوّت در ایمان، سلامت در
باور و رسوخ در دین و ثبات در راه
اسلام میداند و نقل میکند که به امام سجاد (علیهالسّلام) گفت: من تو را از این حیث مدح و ستایش کردم تا نزد
پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برایم وسیله نجات باشد.
یک بار در
مدینه، خدمت امام محمدباقر (علیهالسّلام) رسید و قصیده خود را که در ستایش اهلبیت و امامان و مرثیهای در رثای امام حسین (علیهالسّلام) بود برای حضرت خواند. حضرت او را مورد
تفقّد و عنایت قرار داد و دعایش کرد و فرمود: «تا وقتی که از اهلبیت و حق دفاع میکنی،
روحالقدس پشتیبان و تاییدکننده تو باد!»
این شاعر مورد توجه و عنایت خاص ائمه بوده است. از خود او روایت شده است که میگوید: بر امام
صادق (علیهالسّلام) وارد شدم، حضرت فرمود: به خدای کمیت اگر مالی نزدمان بود به تو میدادیم اما همان مطلبی را که رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) به
حسان فرمود ما نیز همان را در مورد تو میگوئیم، آن حضرت فرمود: «پیوسته روحالقدس با توست تا زمانی که با اشعارت از ما دفاع کنی» در نوبتی دیگر که شعری درباره امام
صادق (علیهالسّلام) و فضایل او سروده بود و برای امام خواند، حضرت خواست برای صله، چیزی به او عطا کند، ولی کمیت نپذیرفت و گفت: «به خدا سوگند، سروده من در مدح شما برای درهم و دینار نیست و در برابر آن مزدی نمیگیرم، چرا که برای
رضای خدا و رسول گفتهام».
این خط روشن و نورانی تا آخر حیات کمیت
اسدی استمرار داشت. بارها در ستایش بزرگان هاشمی و شهدای آلالله شعر سرود و همه خطرات آن را به جان خرید. حتی درباره «
زید بن علی» فرزند امام سجاد (علیهالسّلام) که بر ضدّ امویان
قیام کرد و به
شهادت رسید، شعر گفت، خوبیهای آن شهید را ستود و از خباثتهای آلامیه نکوهش کرد و بهدلیل همین شعر هم از سوی
حجّاج بن یوسف، مورد تعقیب و آزار قرار گرفت.
یک بار در «
منا» خدمت امام
صادق (علیهالسّلام) رسید و یکی از اشعارش را که در مدح اهلبیت بود خواند و چون به مقطعی رسید که حوادث جانسوز
کربلا و
مظلومیت شهدای عاشورا را باز میگفت، امام با چشمانی گریان دست به
دعا برداشت و از
خداوند خواست که
گناهان گذشته و آینده او را ببخشاید و او را مورد لطف و عنایت و
رضایت خویش قرار دهد.
آنچه تاکنون از کمیت
اسدی گفته شد، بُعد شعری و حمایت او از خاندان رسالت به زبان شعر و ادب بود. برخی از جهات دیگر که کمیت را شخصیتی برجسته، دوستداشتنی، ستودنی و اسوه قرار داده، عبارت از اینهاست:
۱. حافظ قرآن بودن؛
۲.
فقیه و دینشناس بودن؛
۳. سخنوری و شیوایی گفتار و بیان داشتن؛
۴. نسّابه بودن و آگاهی از علم تبارشناسی؛
۵. خوشنویسی و کتابت زیبا داشتن؛
۶. مهارت در
علم کلام و
جدل با مخالفان؛
۷. مهارت در تیراندازی و تکسواری؛
۸.
شجاعت و بیباکی؛
۹.
کرم و سخاوتمندی. «کمیت
اسدی، حدیث حریت، صحّی.»
این خصلتهای نیک، او را از دیگران ممتاز ساخته بود و نشاندهنده غنای فکر و
روح این مدافع حریم ولایت بود.
علامه امینی پس از اشاره به فضایل کمیت، مینویسد: اینها گوشهای از کرامات و فضایل کمیت
اسدی است که اگر آنها را با کلمات و سرودههای او بیفزاییم، به روشنی روحیات خاص او به دست میآید و نشانه رفتار کریمانه و جلوههای روحانی اوست. نمونههای
مکارم اخلاق،
فقه و ژرفاندیشی، ادب و هنر،
عفاف و خویشتنداری، بزرگواری و حماسه، همت بلند و
فصاحت و
بلاغت، اخلاق نیکو و قوّت قلب، دین خالص و تشیع ناب و استقامت در راه عقیده، همه از فضایل او به شمار میآید.
قبیله بنیاسد همیشه افتخار میکردند و میگفتند: ما را فضیلتی است که در جهان بینظیر است و آن این که هیچ خانهای را نمییابید مگر آن که برکتِ وراثت کمیت در آن مشهود است، چرا که
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) درباره او (در رؤیایی که دیده بود) فرمود: ای کمیت! تو و ایل و تبارت پیوسته در
برکت باشید.
مرحوم سیدمحسن امین، درباره این شاعر مکتبی و بلند آوازه میگوید:
«کمیت، شاعری است شیعی، که تشیعش عمیق، شعرش خردورزانه، جدلهایش متین و استوار و دلیلهایش محکم است. شاعری است که خطی روشن دارد که پیوسته در پی آن است و فکری دینی دارد که در راه آن اندیشه مقدس پیکار میکند و مسلک سیاسی خاصی دارد که به خاطر آن با حکومتهای جور مبارزه میکند و دیدگاههای خود را با صراحت و حریت بیان میدارد، بیآنکه دچار
ترس و
توریه و سازشکاری شود. از نخستین کسانی است که با زبان شعر و برهان ادب، در دفاع از علویان و احتجاج درباره مذهب حق به میدان آمد و از حقوق غصبشده آنان سخن گفت....»
تعبیر دیگری از زبان یکی از محققان برجسته درباره فضایل این شاعر عقیده و مکتب و مدافع ارزشهای اسلامی و شیعی: «کمیت مجاهد، کمیت
حافظ قرآن، کمیت شاعر اهلبیت رسول، کمیت
عالم ثقه و آگاه از رموز آموزشی تشیع، ناصر فکر اسلامی و ستایشگر اولیای خدا بود و مردم را به ناموس
حکومت در
اسلام و تشکیل اجتماع فاضل و رهبران آسمانی توجه میداد و در این کار، تنها
خشنودی خدا را در نظر داشت....»
به حق از زبان کمیت
اسدی میتوان چنین گفت:
من مستم و سودازده آلمحمد
چون بهتر از ایشان به جهان یار نباشد
خشنودی و قهر و غضبم در ره آنهاست
میگویم و پروایم از اغیار نباشد
جز پیروی آلمحمد ننمایم
این است طریق من و انکار نباشد
بر قافله نوع بشر در همه عالم
جز آلعلی قافله سالار نباشد
کمیت
اسدی، شاعری فراتر از مرزها بود. گاهی اشعار او پیش از خودش سرزمینها و دلها را فتح میکرد و آفاق را در مینوردید و زبان به زبان در میان شیعیان مطرح میشد و این یکی از بزرگترین موفقیتهای او در سرودن شعر مکتبی و موضعدار بود. گفتهاند که در
کوفه، هر کس شعر کمیت را نمیدانست، او را
شیعه نمیدانستند.
عمر پر برکت و پرفراز و نشیب کمیت
بن زید اسدی، پایانی پر افتخار داشت و به
شهادت انجامید. گزارش شهادتش را از زبان صاحبِ «الغدیر» بخوانیم: «کمیت در سال شصت هجری، در همان سال شهادت سبط شهید،
امام حسین (علیهالسّلام) تولد یافت و در سال ۱۲۶ هجری در زمان خلافت
مروان به شهادت رسید. در دنیا خوشبخت زیست و عمری خداپسند و حیاتی سعادتمندانه داشت و همه حیاتش را در راهی که خدا برایش برگزیده بود گذراند و تا توانست به هدایتگری مردم پرداخت و به برکت دعای
امام زین العابدین (علیهالسّلام) شربت شهادت نوشید.»
ماموران خلیفه، کمیت را آنقدر زدند تا از او
خون جاری شد و جان باخت. در لحظه جان دادن هم علاقه خود را به «آلمحمد» ابراز میکرد. پسر کمیت به نام «
مستهلّ» میگوید: هنگام وفات پدرم شاهد جان دادن او بودم. آخرین نفسها را میکشید، بیهوش میشد و چون به هوش میآمد، سه بار گفت: «اللّهم آلمحمد». آن گاه مرا سفارش کرد که پس از مرگم مرا در جایی به نام «
مکران» در کوفه به خاک بسپار، و آن جایگاه، هنوز هم مقبره در گذشتگان بنی
اسد است.
و چنین بود آغاز و فرجام مردی با ایمان و شاعری مبارز و شیعهای راستین، که جان بر سر عقیده نهاد و الگوی پاکان و اسوه نیکان گشت. درود خدا بر او باد.
پایگاه اطلاعرسانی حوزه، برگرفته از مقاله «کمیت بن زید اسدی کوفی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۴/۲۹. سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «شاعران عصر اهل بیت»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۴/۲۷.