کلمات حبشی قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلمات حبشی قرآن به کلماتی از
قرآن ، به لغت مردم
حبشه اطلاق میشود.
زبان حبشی یکی از زبانهای سامی است که مدتهای مدیدی در حبشه به کار میرفت؛ ولی امروزه جنبه تکلمی آن از میان رفته و در حکم
زبان ادبی و تحریری در آمده است.
کلمات حبشی قرآن به عقیده
جلال الدین سیوطی در کتاب المکتفی و نیز دیگر صاحبنظران به این ترتیب است.
۱. شطر: جانب و طرف: (فول وجهک شطر المسجد الحرام)؛ «پس روی خود را به سوی
مسجدالحرام کن»
در
آیات ۱۴۹ و ۱۵۰ این
سوره نیز کلمه «شطر» تکرار شده است؛
۲. جبت:
شیطان و
کاهن : (یؤمنون بالجبت والطاغوت)
؛
۳. حوب:
گناه : (انه کان حوبا کبیرا)
؛
۴. اواه: موقن یا رحیم: (ان ابراهیم لاواه حلیم)
؛
۵. ابلعی: به
گلو فرو ببر: (وقیل یا ارض ابلعی ماءک ویا سماء اقلعی وغیض الماء وقضی الامر)
؛
۶. متکئا:
ترنج : (فلما سمعت بمکرهن ارسلت الیهن واعتدت لهن متکا)
؛
۷. طوبی:
بهشت : (الذین آمنوا وعملوا الصالحات طوبی لهم وحسن مآب)
؛
۸. سکر:
سرکه : (ومن ثمرات النخیل والاعناب تتخذون منه سکرا ورزقا حسنا)
؛
۹. طه: ای محمد، ای مرد: (طه ما انزلنا علیک القرآن لتشقی)
؛
۱۰. حرم: (بنا به
قرائت اهل
کوفه )
واجب است: (و حرم علی قریة…)
؛
۱۱. سجل: رجل و مرد: (یوم نطوی السماء کطی السجل للکتب).
(درباره اصل این کلمه و معنای آن، وجوه دیگری نیز گفته شده است)؛
۱۲. مشکوة: چراغدان: (الله نور السماوات والارض مثل نوره کمشکاة فیها مصباح…)
؛
۱۳. اوبی:
تسبیح کن: (یا جبال اوبی معه والطیر)
؛
۱۴. عرم: سد: (فارسلنا علیهم سیل العرم)
؛
۱۵. منساة:
عصا : (تاکل منساته)
؛
۱۶. یس: ای مرد، ای
انسان : (یس والقرآن الحکیم)
؛
۱۷. اواب: تسبیح کننده: (انه اواب)
؛
۱۸. کفلین: دوچندان: (یؤتکم کفلین من رحمته)
؛
۱۹. ناشئة اللیل:
شب زنده داری: (ان ناشئة اللیل هی اشد وطءا واقوم قیلا)
؛
۲۰. منفطر: شکافته: (السماء منفطر به)
؛
۲۱. قسوره: شیر: (فرت من قسورة)
؛
۲۲. یحور: برمی گردد: (انه ظن ان لن یحور)
؛
۲۳. سینین: نیکو: (وطور سینین)
؛
۲۴. ارائک: تختها: (علی الارائک)
؛
۲۵. یصدون: فریاد کشند: (ولما ضرب ابن مریم مثلا اذا قومک منه یصدون)
؛
۲۶. دری: روشنایی بخش: (کانها کوکب دری)
؛
۲۷. غیض: نقصان یافت، کم شد: (وغیض الماء وقضی الامر).
فرهنگنامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله «کلمات حبشی قرآن».