کسب و کار در سیره نبوی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اقتصاد یکی از ابعاد مهم زندگی
بشر و از پایههایی است که
جامعه انسانی بر آن شکل گرفته است. این
مقوله و اهمیت آن در سامان یافتن جامعه
مسلمان مدینه، از نظر
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دور نماند و از نخستین روزهای استقرار در این شهر آن را مورد توجه قرار داد.
اقتصاد یکی از ابعاد مهم زندگی بشر و از پایههایی است که جامعه انسانی بر آن شکل گرفته است. فعالیتهای اقتصادی و اشتغال مفید افراد یک
جامعه از مهم ترین عوامل شکل گیری یک جامعه سالم و کارآمد محسوب میشود.
این
مقوله و اهمیت آن در سامان یافتن جامعه
مسلمان مدینه، از نظر
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دور نماند و از نخستین روزهای استقرار در این شهر آن را مورد توجه قرار داد. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در جهت ساماندهی به وضعیت اقتصادی مدینه، در کنار دیگر اقدامات، در جهت بالا بردن اهمیت کار و کسب درآمد، نیز اقداماتی انجام داد.
نوشته حاضر در پییافتن جایگاه کار و کسب در دیدگاه و
سیره عملی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است. این موضوع در چند بخش مورد بررسی قرار گرفته است:
۱-
ترغیب مسلمانان به
کسب و
کار از سوی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم).
۲-
منع مسلمین از
مفاسد اقتصادی، چون
ربا،
احتکار و غش در
معامله.
۳ -
اهتمام در جهت
اشتغال مسلمین.
۴- فعالیتهای اقتصادی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم).
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از فرصتهای مناسب برای نشان دادن اهمیت کسب
معاش، استفاده کرده و همواره این مسئله را متذکر میشد که «کُلُوا مِنْ کَدِّ اَیْدِیکُم»،
(از دسترنج خود بخورید) و پاکیزهترین کسب را کار با دست، و
خرید و فروش مشروع دانست.
ایشان با این بیان که
داود پیامبر (علیهالسلام) از دست رنج خود امرار معاش میکرد، مردم را از استفاده از دست رنج دیگران منع نمود.
عدهای از
اصحاب رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پس از
نزول آیههای دو و سه
سوره طلاق که
خداوند رزق و روزی
بندگان با تقوا را
ضمانت کرده است، درهای خانههای خود را بسته و برای
عبادت به سوی
مسجد آمدند و گفتند خدای تعالی روزی ما را
کفالت کرده است. این خبر به رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رسید، آنان را احضار کرده و فرمود: «بدانید که اگر چنین کنید هرگز دعایتان مستجاب نخواهد شد و روزی به شما نخواهد رسید؛ مگر آن که خودتان در
طلب برآیید و تلاش کنید.»
زمانی که فردی برای طلب کمک نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آمد، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به او مقداری پول داده و دستور داد تا ریسمانی بخرد و به هیزم کشی همت گمارد تا از دست رنج خود استفاده کند و افزود: «اگر یک نفر از شما بر دوش خویش هیزم کشی کند، بهتر از آن است که از کسی چیزی بخواهد.
هنگامی که باخبر شد، دستان
سعد بن معاذ از شدت کار پینه بسته است، دستانش را بوسید و فرمود:
آتش جهنم هیچ گاه این دست را نخواهد سوزاند، این دستی است که
خدا و پیامبرش آن را دوست دارند. هر کس از دست رنج خود استفاده کند، خداوند با نظر
رحمت به آن نگاه میکند.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) کاشتن
نهال و
بذر را؛ حتی اگر پس از رویش، غذای پرندگان و چرندگان را تامین کند، دارای
اجر و
پاداش و
صدقه گناهانش میداند،
همچنین تاکید میکند اگر فردی زمینی دارد که توان کشت و زرع بر آن را ندارد، باید آن را به برادر خود واگذار کند، تا وی به
زراعت بپردازد.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) کسب درآمد از راههای مشروع را پسندیده دانسته و همواره مردم را از گرفتار شدن در مفاسد اقتصادی، هشدار میداد.
وی
غشّ (اصطلاحی فقهی است که در مورد مخلوط نمودن جنس نامرغوب و مرغوب در
معاملات، استفاده میشود.) در
معامله را ناصحیح دانسته، از فروش
شیر مخلوط با
آب برحذر داشت
و فرمود: «مَنْ غَشَّ مُسْلِماً فِی شِرَاءٍ اَوْ بَیْعٍ فَلَیْسَ مِنَّا»،
(هر کس در خرید و فروش غشّ کند، از ما نیست). ایشان
احتکار را نیز منع کرده
و محتکر را
ملعون دانست
و فرمود: «هر کس کالایی را چهل روز احتکار کند، تا به قیمت بالاتری بفروشد، اگر تمام پولی را که از این راه کسب کرده صدقه دهد،
کفاره گناهش نخواهد شد».
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) همچنین مردم را از
ربا خواری اکیدا منع کرده
و ضمن این که
گناه آن را بسیار بزرگ دانست،
فرمود: «شَرُّ الْکَسْبِ کَسْبُ الرِّبَا».
(بدترین کسبها، رباست). او هشدار داد که
خداوند درون رباخوار را از آتش جهنم مملو خواهد کرد و تا هنگامیکه یک
قیراط تقریبا معادل ۵/۷ مثقال.
از این پول نزد او باشد، پیوسته مورد
لعنت خدا و
ملائکه قرار میگیرد.
وی رباخواری را ساقط اعلام کرده
و هر جا میدید معاملهای بر اساس
ربا صورت گرفته آن را به هم میزد.
او
تاجر امین و راستگو را همراه پیامبران و شهیدان در
روز قیامت اعلام کرد.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) علاوه بر
تشویق مردم به اشتغال به کار و کسب، امکانات لازم را تا جایی که ممکن بود، برای این کار فراهم میکرد.
او برای از بین بردن
فقر در
مدینه و ایجاد اشتغال برای
مهاجر و
انصار، میان ایشان به منظور
مساقات و
مزارعه قرارداد میبست. تا مهاجران بدون
زمین به کار گماشته شده و بازدهی زمینهای انصار نیز بالاتر رود. همچنین لغو انحصار
تجارت توسط پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) منجر شد، کشاورزان و پیشهوران در فعالیتهای اقتصادی شرکت کرده و با
عقد قرارداد
مضاربه و تهیه سرمایه به تجارت بپردازند.
واگذاری املاک آباد و بایر به مردم به منظور آباد نگهداشتن یا آباد کردن، از دیگر اقدامات پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود. این املاک که تحت شرایط خاص واگذار میشد،
اقطاع نام داشت.
به موجب این عمل فعالیتهای اقتصادی از جمله ساخت واحد مسکونی،
بازار و احیا اراضی
موات رونق یافت و تعداد زیادی از مردم مدینه به کار مشغول شدند.
از دیگر اقدامات پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در راه اشتغال زایی ایجاد بازار بود. از آنجا که کنترل بازارهای مدینه در دست
یهود بود، ایشان بازار دیگری برای
مسلمانان در نظر گرفته و در
مسجدالنبی مکانی تعیین کرد و اعلام نمود مالیاتی از آن گرفته نخواهد شد.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نه تنها مسلمانان را به داشتن شغل تشویق میکرد، بلکه خود نیز به کار و کسب اشتغال داشت.
از پیش از
بعثت، گزارشهایی موجود است که از اشتغال ایشان به شبانی و تجارت خبر میدهد. او در اطراف
مکه شبانی میکرد و گفته شده است از
پدر، دایهاش و
عبدالمطلب شترانی برای او به جای مانده بود.
ابوهریره میگوید، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرمود، خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نکرده است؛ مگر اینکه
چوپان گوسفند بوده است، یکی از اصحاب گفت آیا شما هم چوپان گوسفند بودهاید؟ پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود، آری من در مقابل
اجرت کمی برای اهل مکه چوپانی میکردم.
او همچنین ضمن این که به چوپانی
حضرت موسی (علیهالسّلام) و
داود (علیهالسّلام) اشاره میکند، میگوید: «من نیز چوپان گوسفندان خانوادهام در
اجیاد بودم». (مکانی در مکه)
از دیگر مشاغل پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تجارت بود. او از کودکی گاه عموی خود را در سفرهای تجاریاش همراهی میکرد.
هنگامیکه شانزده ساله بود با عمویش
زبیر در سفرهای تجاری به
یمن و
شام میرفت و با سرمایه دیگران به تجارت مشغول میشد.
خدیجه بنت خویلد که بانویی محترم و بازرگان بود، وقتی
صداقت و پاکی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را شنید کسی پیش او فرستاد و پیشنهاد نمود که به منظور بازرگانی با سرمایه وی مسافرتی به شام نماید و
تعهد نمود که حق الزحمه بیشتری به آن حضرت خواهد پرداخت و خدمت کار خود
میسره را هم همراه او خواهد نمود. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) این پیشنهاد را پذیرفت و همراه کالاهای بازرگانی خدیجه و میسره به شام رفت و
سود زیادی به دست آورد.
امامهادی (علیهالسّلام) حضرت رسول (علیهالسّلام) و دیگر پدران خود را کسانی معرفی میکند که با دستهای خود کار میکردند.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در
زمین کشاورزی به کشت و کار مشغول میشد.
در نتیجه اقدامات پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در راستای ساماندهی اوضاع اقتصادی به خصوص با افزوده شدن بر تعداد مهاجران مکی به مدینه، جامعه تازه تاسیس مسلمان، شرایط اقتصادی تا حد زیادی بهبود یافت و
احکام اسلامی در معاملات مردم راه یافت.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «کسب و کار در سیره پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۵/۲۳.