• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کرسی (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





کُرْسی (به ضم کاف و سکون راء) از واژگان قرآن کریم به معنای سریر و تخت است. مراد از کرسی حکومت و قیومیّت و سلطه و تدبیر خدا است و ظهور بعضی روایات در آنست که کرسی مانند عرش هر دو موجود خارجی و از عالم غیبند، و از بعضی روایات ظاهر می‌شود که کرسی قائم به عرش است و آنچه در عالم جاری می‌شود از عرش به کرسی و از کرسی به عالم می‌رسد. آیه ۲۵۵ سوره بقره مشهور به آیة الکرسی است، و از صدر اسلام، حتی در زمان حضرت رسول (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) چنانکه از روایات شیعه و اهل سنت به‌دست می‌آید به این نام معروف شده است. این آیه توحید خالص و قدرت و قیومیّت خداوند را در جهان به بهترین وجهی روشن و بیان می‌کند توجه به الفاظ و معانی آن از توضیح درباره آن بی‌نیاز می‌کند و چون دارای این مقام و عظمت است لذا درباره حفظ و خواندن و توجه به معانی آن بیشتر توجّه شده و فضائلی درباره آن نقل گردیده است.



کُرْسی سریر و تخت است. راغب گفته: کرسیّ در تعارف عامّه اسم چیزیست که بر آن می‌نشینند.
در قاموس و اقرب گوید: کرسی به ضمّ و کسر کاف به معنی سریر است.


(وَ لَقَدْ فَتَنَّا سُلَیْمانَ وَ اَلْقَیْنا عَلی‌ کُرْسِیِّهِ‌ جَسَداً ثُمَّ اَنابَ‌) «سلیمان را امتحان کردیم و بر سریر او جسدی‌ انداختیم، سپس انابه نمود».
(یَعْلَمُ ما بَیْنَ اَیْدِیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا یُحِیطُونَ بِشَیْ‌ءٍ مِنْ عِلْمِهِ اِلَّا بِما شاءَ وَسِعَ‌ کُرْسِیُّهُ‌ السَّماواتِ وَ الْاَرْضَ وَ لا یَؤُدُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ‌) ( آينده و گذشته بندگان را مى‌داند؛ و كسى از علم او آگاه نمى‌گردد؛ جز به مقدارى كه او بخواهد. اوست كه به همه چيز آگاه است؛ [و علم و دانش محدود ديگران، پرتوى از علمِ بى‌پايان و نامحدود اوست] تخت حكومت او، آسمان‌ها و زمین را دربرگرفته؛ و نگاهدارى آن دو [آسمان و زمين‌]، او را خسته نمى‌كند، و اوست بلند مرتبه و با عظمت).
کرسیّ و سریر خدا که به سموات و ارض محیط است چیست؟ می‌شود گفت: مراد از کرسی حکومت و قیومیّت و سلطه و تدبیر خدا است چنانکه در صدر آیه فرموده: (هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ...) و اگر صدر آیه را تا (وَسِعَ‌ کُرْسِیُّهُ‌...) به دقت مطالعه کنیم این مطلب روشن خواهد شد؛ مخصوصا با در نظر گرفتن‌ (وَ لا یَؤُدُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ‌) یعنی: «نگهداری و تدبیر آسمان‌ها و زمین خدا را خسته نمی‌کند و او والامقام و بزرگ است».
به قول بعضی مراد از کرسی، علم است و می‌شود (وَ لا یُحِیطُونَ بِشَیْ‌ءٍ مِنْ عِلْمِهِ‌) را به آن قرینه گرفت، بنا بر نظر اول، این آیه نظیر آیات‌ (وَ لِلَّهِ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْاَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما) (و حكومت آسمان‌ها و زمين و آنچه در ميان آنهاست، از آن اوست) است. و آن از مراتب علم خداست؛ المیزان نیز آن را احاطه سلطنت الهی و ربوبیت و از مراتب علم خدا و سعه را به معنی حفظ کلّ شی‌ء گفته است.
محمد عبده آن را علم الهی می‌داند.


ظهور بعضی روایات در آنست که کرسی مانند عرش هر دو موجود خارجی و از عالم غیبند، چنانکه در «عرش» مشروحا نقل و بیان شد، از بعضی روایات ظاهر می‌شود که کرسی قائم به عرش است و آنچه در عالم جاری می‌شود از عرش به کرسی و از کرسی به عالم می‌رسد. (روایت حنّان بن سدیر از امام صادق (علیه‌السّلام) در «عرش»)
و از برخی از آنها روشن می‌شود وسعت کرسی بیشتر از عرش است چنانکه در تفسیر عیاشی و غیره نقل شده است.
۱- «عَنِ الصَّادِقِ عَلَیْهِ السَّلَامُ: قَالَ: السَّمَاوَاتُ وَ الْاَرْضُ وَ جَمِیعُ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِی‌ الْکُرْسِیِ‌».
۲- «عَنْ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ: قَالَ: «قَالَ اَبُو ذَرٍّ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا اَفْضَلُ مَا اُنْزِلَ عَلَیْکَ؟ قَالَ: آیَةُ الْکُرْسِیِ‌. مَا السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْاَرَضُونَ السَّبْعُ فِی‌ الْکُرْسِیِ‌ اِلَّا کَحَلْقَةٍ مُلْقَاةٍ بِاَرْضٍ بَلَاقِعَ وَ اِنَّ فَضْلَهُ عَلَی الْعَرْشِ کَفَضْلِ الْفَلَاتِ عَلَی الْحَلَقَةِ».
به صریح این حدیث فضل و فزونی کرسیّ بر عرش مانند بزرگی بیابان بر یک حلقه آهن است.
۳- «عَنْ زُرَارَةَ: قَالَ: سَاَلْتُ اَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ‌ «وَسِعَ‌ کُرْسِیُّهُ‌» السَّمَاوَاتُ وَ الْاَرْضُ وَسِعَ‌ الْکُرْسِیَ‌ اَوِ الْکُرْسِیُ‌ وَسِعَ السَّمَاوَاتِ وَ الْاَرْضَ؟ قَالَ لَا بَلِ‌ الْکُرْسِیُ‌ وَسِعَ السَّمَاوَاتِ وَ الْاَرْضَ، وَ الْعَرْشُ وَ کُلُّ شَیْ‌ءٍ خَلَقَ اللَّهُ فِی‌ الْکُرْسِیِ‌».
این روایت نیز نظیر سابق است.
در کافی باب العرش و الکرسیّ نیز این روایات و نظائرشان ذکر شده است؛ ایضا توحید صدوق باب ۵۲.
گفته شد که: ظهور روایات در موجود خارجی بودن کرسی است مگر آنکه کسی آنها را به عنایتی تاویل کند. (و اللّه العالم)
در توحید صدوق باب ۵۲ از حفض بن غیاث نقل شده: «سَاَلْتُ اَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ‌ وَسِعَ‌ کُرْسِیُّهُ‌ السَّماواتِ وَ الْاَرْضَ‌ قَالَ: عِلْمُهُ».


(اللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لا تَاْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ، لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْاَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ‌ اِلَّا بِاِذْنِهِ یَعْلَمُ ما بَیْنَ اَیْدِیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا یُحِیطُونَ بِشَیْ‌ءٍ مِنْ عِلْمِهِ اِلَّا بِما شاءَ وَسِعَ‌ کُرْسِیُّهُ‌ السَّماواتِ وَ الْاَرْضَ وَ لا یَؤُدُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ‌) (هيچ معبودى جز خداوندِ يگانه زنده و پاينده نيست، خداوندى كه قائم به ذات خويش است، و موجودات ديگر، قائم به او. هيچ گاه خواب سبك و سنگينى او را فرا نمى‌گيرد؛ و لحظه‌اى از تدبير جهان هستى، غافل نمى‌ماند؛ آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين است، از آن اوست. كيست كه در نزد او، جز به فرمانش شفاعت كند؟! آينده و گذشته بندگان را مى‌داند؛ و كسى از علم او آگاه نمى‌گردد؛ جز به مقدارى كه او بخواهد. اوست كه به همه چيز آگاه است؛ (و علم و دانش محدود ديگران، پرتوى از علمِ بى‌پايان و نامحدود اوست) تخت حكومت او، آسمان‌ها و زمين را دربرگرفته؛ و نگاهدارى آن دو [آسمان و زمين‌]، او را خسته نمى‌كند و اوست بلند مرتبه و با عظمت).
این آیه مشهور به آیة الکرسی است، از صدر اسلام، حتی در زمان حضرت رسول (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) چنانکه از روایات شیعه و اهل سنت به‌دست می‌آید به این نام معروف شده است.
این آیه توحید خالص و قدرت و قیومیّت خداوند را در جهان به بهترین وجهی روشن و بیان می‌کند توجه به الفاظ و معانی آن از توضیح درباره آن بی‌نیاز می‌کند و چون دارای این مقام و عظمت است لذا درباره حفظ و خواندن و توجه به معانی آن بیشتر توجّه شده و فضائلی درباره آن نقل گردیده است. در تفسیر برهان از امام صادق (علیه‌السّلام) منقول است:
۱- «قَالَ اِنَّ لِکُلِّ شَیْ‌ءٍ ذِرْوَةً وَ ذِرْوَةُ الْقُرْآنِ آیَةُ الْکُرْسِیِ‌ مَنْ قَرَاَهَا مَرَّةً صَرَفَ اللَّهُ عَنْهُ اَلْفَ مَکْرُوهٍ مِنْ مَکَارِهِ الدُّنْیَا وَ اَلْفَ مَکْرُوهٍ مِنْ مَکَارِهِ الْآخِرَةِ، اَیْسَرُ مَکْرُوهِ الدُّنْیَا الْفَقْرُ وَ اَیْسَرُ مَکْرُوهِ الْآخِرَةِ عَذَابُ الْقَبْرِ وَ اِنِّی لَاَسْتَعِینُ بِهَا عَلَی صُعُودِ الدَّرَجَةِ».
این حدیث در برهان از تفسیر عیاشی نقل شده و در نسخه ما از عیاشی زیادتی در حدیث هست که وجه آن را ندانستیم لذا آن را بدون زیادت از برهان نقل کردیم.
یعنی: «برای هر چیز نخبه‌ای هست و نخبه قرآن و قله قرآن آیة الکرسی است، هر که یک بار آن را بخواند خداوند هزار ناگواری از ناگواری‌های دنیا و هزار ناگواری از ناگواری‌های آخرت را از او بگرداند، آسان‌ترین ناگواری دنیا فقر و سهل‌ترین ناگواری آخرت عذاب قبر است و من به امید ارتقاء درجه و مقامم آن را می‌خوانم».
۲- «قَالَ اَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ اَلَا اُخْبِرُکُمْ بِمَا کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَقُولُ اِذَا آوَی اِلَی فِرَاشِهِ؟ قُلْتُ: بَلَی قَالَ: کَانَ یَقْرَاُ آیَةَ الْکُرْسِیِ‌ وَ یَقُولُ بِسْمِ اللَّهِ آمَنْتُ بِاللَّهِ وَ کَفَرْتُ بِالطَّاغُوتِ اللَّهُمَّ احْفَظْنِی فِی‌ مَنَامِی وَ فِی یَقَظَتِی».
از امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) در امالی شیخ نقل شده: از روزی که کلام رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) را درباره آیة الکرسی شنیدم هیچ شب نخوابیدم مگر اینکه آن را خواندم.


۱. قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۶، ص۱۰۰.    
۲. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۴، ص۹۹.    
۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۷۰۶.    
۴. فیروزآبادی، قاموس المحیط، ج۲، ص۲۴۶.    
۵. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۴، ص۵۳۸.    
۶. ص/سوره۳۸، آیه۳۴.    
۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۲۰۴.    
۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۳۱۰.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۷۴۱.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۱۰۳.    
۱۱. بقره/سوره۲، آیه۲۵۵.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۲.    
۱۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۳۳۵.    
۱۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲، ص۵۱۳.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۲۸.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۱۰۹.    
۱۷. مائده/سوره۵، آیه۱۸.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۱۱.    
۱۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۲۵۲.    
۲۰. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۵، ص۴۱۱.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۲۷۳.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۲۶۰.    
۲۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۳۳۶.    
۲۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲، ص۵۱۳.    
۲۵. شیخ صدوق، التوحید، ج۱، ص۳۲۱.    
۲۶. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی‌، ج۱، ص۱۳۷.    
۲۷. شیخ کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۱۸.    
۲۸. شیخ صدوق، التوحید، ص۳۲۷، باب۵۲.    
۲۹. شیخ صدوق، التوحید، ص۳۲۷، باب۵۲.    
۳۰. بقره/سوره۲، آیه۲۵۵.    
۳۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۲.    
۳۲. حسینی بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۲۷.    
۳۳. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی‌، ج۱، ص۱۳۶.    
۳۴. حسینی بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۲۷.    
۳۵. شیخ طوسی، الامالی، ص۵۰۹.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "کرسی"، ج۶، ص۱۰۰.    






جعبه ابزار