• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کُرْسی (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





کُرْسی (به ضّم کاف و سکون راء) از واژگان نهج البلاغه به معنای تخت و سرير است. این کلمه یک بار در نهج‌ البلاغه آمده است.



کُرْسی به معنای تخت و سرير است. راغب گويد: كرسىّ در تعارف عامه اسم چيزى است كه مردم بر آن مى‌نشينند. و در قاموس و اقرب آن را سرير معنى كرده است. بعضى كرسى را حكومت خدا معنى كرده‌اند، و از روايات معلوم مى‌شود كه عرش و كرسىّ هر دو موجود خارجى‌اند و از عالم غیب مى‌باشند به قاموس قرآن‌ رجوع كنيد.


حضرت علی (علیه‌السلام) آن‌جا كه فرموده: «الْحَمْدُ لله الْكَائِنِ قَبْلَ أَنْ يَكُونَ كُرْسِيٌّ أَوْ عَرْشٌ أَوْ سَمَاءٌ أَوْ أَرْضٌ أَوْ جَانٌّ أَوْ إنْسٌ» (ستايش ويژه خداوندى است كه همواره بوده، پيش از آن‌كه «كرسى» يا «عرش»، «آسمان» يا «زمین»، «جن» يا «انس» موجود شوند.) از اين معلوم مى‌شود كه كرسىّ يک شى‌ء مخلوق است.


این کلمه یک بار در نهج‌ البلاغه آمده است.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۲، ص۸۹۸.    
۲. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۴، ص۹۹.    
۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، دار القلم، ص۷۰۶.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، دار القلم، ص۷۰۶.    
۵. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیه و الشوارد، ج۴، ص۵۳۸.    
۶. الفیروز آبادی، مجد الدین، القاموس المحیط، ج۲، ص۲۴۶.    
۷. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۶، ص۱۰۰.    
۸. السید الشریف الرضی، نهج البلاغه ت الحسون، ص۴۰۷، خطبه ۱۸۲.    
۹. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ص۱۲۷، خطبه ۱۷۷.    
۱۰. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۲۶۲، خطبه ۱۸۲.    
۱۱. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص۸۸.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۴۰۵، خطبه ۱۸۲.    
۱۳. السید الشریف الرضی، نهج البلاغه ت الحسون، ص۴۰۷، خطبه ۱۸۲.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «کرسی»، ج۲، ص۸۹۸.    






جعبه ابزار