چشمه در توفان نوح (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
همان طور که در
قرآن کریم آمده است شکافته شدن
زمین و جوشش چشمه ها به
اراده الهی، اجرا کننده
عذاب خداوند بودند.
با
قدرت خداوند و جوشش چشمه ها و ادغام شدن آن با باران
شدید،
توفان نوح علیه السلام پدید آمده است.
•کذبت قبلهم قوم نوح...(پيش از آنان
قوم نوح (نيز) به
تکذیب پرداختند و بنده ما را دروغزن خواندند و گفتند ديوانهاى است و (بسى)
آزار كشيد)
«
سنّت قرآن بر اين است كه، در بسيارى از موارد بعد از
انذار کفار و مجرمان، شرحى از سرگذشت اقوام پيشين و عاقبت دردآلود آنها را بيان مىكند، تا به اينها بفهماند كه، اگر به راه نادرست خويش ادامه دهند، سرنوشتى بهتر از آنان ندارند.
در اين
سوره نيز، به دنبال بحثى كه در آيات گذشته آمد، اشارات كوتاه، و در عين حال پر معنى، به سرگذشت پنج
قوم سركش از
اقوام پيشين مىكند كه، نخستين آنها قوم «نوح» عليه السلام است، مىفرمايد:
«پيش از آنها قوم «
نوح» عليه السلام، پيامبر خود را تكذيب كردند» «كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ».
«آرى، آنها بنده ما «نوح» عليه السلام را
تکذیب كردند و گفتند: او مرد ديوانهاى است! و سپس با انواع آزارها و شكنجهها او را از ادامه رسالتش منع كردند»...
خلاصه، او را از هر طريق توانستند آزار دادند، اما او دست از
تبلیغ و هدایت برنداشت.
قابل توجه اين كه، در اين آيه، تكذيب دو بار ذكر شده، ظاهراً به اين جهت كه دفعه اول به صورت سربسته، و بار دوم شرح آن است.»
«بعضى از مفسرین گفتهاند: مراد از تکذیب اول تکذیب مطلق
پیامبران، و مراد از تکذیب دوم تکذیب خصوص نوح است ، چون از آیه شریفه (کذبت قوم نوح المرسلین) بر مى آید که
قوم نوح مطلق پیامبران را تکذیب مىکردند، بنابر این معناى آیه مورد بحث این است که قوم نوح همه رسولان را تکذیب مىکردند، و در نتیجه نوح را هم تکذیب کردند، وسخن توجیه خوبى است . بعضى دیگر گفتهاند: مراد از این که با حرف (فاء) تکذیب دوم را متفرع بر تکذیب اول کرد، این است که اشاره کند به تکذیب قوم نوح یکى پس از دیگرى و در تمامى طول زمان دعوت آن جناب بوده، هر قرنى که از آنان منقرض مى شد و قرنى دیگر روى کار مىآمد، آنها نیز وى را تکذیب مىکردند. لیکن این معنا از ظاهر آیه بعید است. نظیر این توجیه در دورى از ظاهر آیه گفتار بعضى دیگر است که گفته اند: مراد از تکذیب اول ، قصد تکذیب، و از تکذیب دوم، خود تکذیب است.»
•
ففتحنا ابوب السماء بماء منهمر (پس درهاى آسمان را به آبى ريزان گشوديم.)
«در
مجمع البیان مى گوید: کلمه ((همر)) مصدر
ثلاثی مجرد است و به معناى ریختن
اشک و باران به شدت ، و انهمار به معناى انصباب و روان شدن است. و (
فتح آسمان (جو بالاى سر) به آبى منهمر و روان) کنایه اى تمثیلى از شدت ریختن
آب و جریان متوالى باران، گویى
باران در پشت
آسمان انبار شده، و نمىتوانسته پایین بریزد همین که درب آسمان باز شده به شدت هر چه تمامتر فرو ریخته است.»
«پس از آن اشاره گويا و تكاندهندهاى به كيفيت
عذاب آنها كرده مىفرمايد:
«ما به دنبال اين درخواست نوح درهاى آسمان را گشوديم، و بارانى
شديد و پى در پى فرو باريد»
تعبير به «گشودن درهاى آسمان»، تعبير بسيار زيبائى است كه، به هنگام
نزول بارانهاى
شديد به كار مىرود، همان گونه كه در
فارسی نيز مىگوئيم:
«گوئى درهاى آسمان باز شده و هر چه آب است فرو مىبارد».
«مُنْهَمِر» از ماده «همر» (بر وزن صبر) به معنى فرو ريختن
شديد اشک يا
آب است، اين تعبير، در مورد دوشيدن
پستان حیوانات تا آخرين قطره نيز به كار مىرود.
عجب اين كه، در بعضى از گفتههاى مفسران آمده است: آنها سالها گرفتار
خشکسالی بودند و در انتظار
باران، كه ناگهان بارانى فرو باريد، اما بارانى مرگزا، نه احياگر.»
•وفجرنا الارض عیونـا فالتقی الماء علی امر قد قدر (و از زمين چشمهها جوشانيديم تا آب (زمين و آسمان) براى امرى كه مقدر شده بود به هم پيوستند.)
« کلمه (تفجیر) به معناى شکافتن است ، و (تفجیر زمین) به این معنا است که
زمین را بشکافند تا آب از آن بجوشد. و کلمه عیون جمع عین است، و عین، آن آبى را گویند که از زمین بجوشد و مانند
چشم جانداران بچرخد و به همین مناسبت این کلمه در
لغت هم به معناى
چشم است و هم چشمه).»
«ما زمین را چشمه هاى شکافته شده کردیم که از تمامى شکافهایش آب جوشیدن گرفت (فالتقى الماء) در نتیجه آب آسمان و آب زمین بهم متصل شدند، و در به کرسى نشاندن امرى که
تقدیر شده بود دست به دست هم دادند، یعنى به همان مقدارى که خدا خواسته بود بدون کم و زیاد، و بدون تندى و کندى این معاضدت را انجام دادند.
بنابراین، کلمه (ماء) اسم جنسى است که در اینجا آب آسمان و آب زمین از آن
اراده شده، و به همین جهت نفرمود: (ماءان - دو آب)، و مراد از (امرى مقدر شده بود) آن صفتى است که خدا براى
طوفان مقدر کرده بود.»
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «چشمه در توفان نوح».