رسول
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«رسول» به معنای
فرستاده و
پیامبر و پیامآور است.
«رسول» به معنای فرستاده و
پیامبر و پیامآور است، و چنانکه
راغب میگوید:
گاه به سخن و پیامی که برده میشود، رسول گفته میشود، چنانکه بر شخصی که
رسالت را تحمل میکند نیز رسول گفته میشود و رسول و رُسُل بر
انبیا و
ملائکه اطلاق میشود و بر کسی که برای انجام کاری فرستاده شده باشد، نیز رسول گفته میشود، چنانکه در
قرآن مجید میفرماید: «تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا وَهُمْ لا یُفَرِّطُونَ؛
فرستادگان ما جان او را میگیرند و آنها (در نگاهداری حساب
عمر و اعمال بندگان) کوتاهی نمیکنند»
موارد اطلاقات آن، اعم است از امری که رسول برای آن ارسال شده، محبوب کسانی باشد که بهسوی آنها فرستاده شده یا مکروه آنها باشد.
بنابر آنچه گفته شد، میتوان گفت: فرق
نبی و رسول این است که در مفهوم نبی، رسالت و پیامآوری نیست، نه به این معنا که نبی، رسول نباشد؛ بلکه شخصی را رسول و نبی میگویند؛ از این لحاظ که خبردهنده و خبرداده شده از
خدا و حقایق غیبی و
احکام و اموری است که به او
وحی میشود، به او نبی میگویند. و از لحاظ اینکه
فرستاده و حاصل رسالت و مامور به
تبلیغ است، به او رسول گفته میشود. بنابراین ممکن است در قسمتی از خبرهایی که میدهد پیامآور نباشد و خبردهنده و نبیّ باشد، مثل بسیاری از خبرهایی که
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در غیر قرآن مجید از گذشته و آینده و امور غیبی و اوضاع
بهشت و
جهنم و صنوف فرشتگان و امثال آن دادهاند، که این خبرها بهعنوان پیام از سوی خدا برای مردم بیان نشده؛ بلکه خبرهایی است که پیامآور از سوی خدا و شخصی که با عالم غیب ارتباط و اتصال دارد، از آن خبر میدهد.
امّا رسالت همهجا با نبوّت توام است و به همان حیثیتی که رسالت اطلاق میشود، نبوّت هم اطلاق میگردد و وجه صحّت حمل رسول، وجه صحّت حمل نبی بر صاحب رسالت میباشد. بنابراین مفهوم نبی و نبوّت اعم از رسول و رسالت است؛ امّا لزومی ندارد که مثل اعم و اخص مطلق، اعم دو مصداق داشته باشد؛ بلکه میتوان گفت: نبی و رسول مصداقاً واحدند و نبی بر غیر رسول اطلاق نمیشود، هرچند اطلاق آن بر رسول به لحاظ جهتی است که اعم از رسالت است.
و اگر این جهت را که نبی و رسول مصداقاً واحدند، قبول نکنیم و گفته شود: چون بر بعضی از
انبیای بنیاسرائیل با اینکه رسالت و پیامی برای
قوم نداشتند، نبی اطلاق شده است، بنابراین هر رسولی نبی است و هر نبیای رسول نیست.
پاسخش این است که: به هر صورت، اطلاق نبی بر رسول به لحاظ همان حیثیتی است که بر نبی غیرمرسل اطلاق میشود.
علاوهبراین، نکته دیگری که محتمل است از
آیه شریفه: «فَبَعَثَ اللّٰهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ؛
خداوند،
پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت و
بیم دهند»
استفاده شود، این است که خدا انبیا را مبعوث فرمود؛ یعنی پس از آنکه دارای مقام و منصب نبوّت (هرچند به معنای خبرداده شده و اسم مفعولی باشد) شدند، آنها را برانگیخت و به رسالت فرستاد. بنابراین امکان دارد به این نحو واقع شده باشد که پیغمبران قبل از رسالت به مقام نبوّت نایل شده باشند، مگر در مواردی که تصریح به نحو دیگر شده باشد. و در آنچه گفته شد، فرقی نیست بین اینکه نبی مشتق از «نبا» باشد یا اینکه مشتق از «نبوّت» به معنای بلندی رتبه و علوّ شان باشد، و بنابر تمام وجوهی که گفته شد، و وجوه و احتمالات دیگر «
خاتمالنبیین» به معنای خاتم تمام انبیا و رسل میباشد، به خلاف «
خاتمالمرسلین» که صراحت «خاتمالنبیین» را ندارد.
ممکن است گفته شود: برحسب بعضی وجوهی که در فرق این دو کلمه گفته شده است، فقط دلالت بر ختم رسالت و پایان سفارت بین خدا و
خلق دارد و لذا «خاتمالنبیین» بهصراحت دلالت بر پایان نبوّت و رسالت دارد، هرچند گفته شود: نبی بر کسی که بهواسطه
خواب از خدا خبر میدهد، نیز اطلاق میشود؛ چون پرواضح است که مقصود این نیست که نبی فقط بر کسی که از خواب خبر میدهد، اطلاق میشود؛ بلکه مقصود این است که اطلاق نبی بر کسی که بهواسطه مشاهده فرشته، یا تلقی مستقیم وحی، یا همه وسایط ممکن، از خدا خبر میدهد، صحیح است. و در قرآن و
حدیث و
شعر و کل
لسان عرب بسیار است و بر کسی که فقط از خواب خبر میدهد، نیز مجوّز استعمال دارد. و اگر در موردی استعمال شد که قرینهای بر اراده خصوص این معنا بود، مخالف
لغت و
اصطلاح نمیباشد.
پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله صافی گلپایگانی، برگرفته از مقاله «رسول»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۳/۲۳.