• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

پسران بنی اسرائیل (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در آیات مختلف قرآن کریم که بحث قوم بنی اسرائیل و فرعونیان مطرح شده، آمده است فرعونیان پسران بنی اسرائیل را ذبح می کردند.



پسران بنی اسرائیل، به دست فرعونیان ذبح می شدند.
۱. وإذ أنجينكم مّن ءال فرعون يسومونكم سوء العذاب يقتّلون أبنآءكم ....
۲. وإذ قال موسى‌ لقومه اذكروا نعمة اللّه عليكم إذ أنجيكم مّن ءال فرعون يسومونكم سوء العذاب ويذبّحون أبنآءكم ....
۳. إنّ فرعون علا فى الأرض وجعل أهلها شيعا يستضعف طّآفة مّنهم يذبّح أبناءهم ....
۴. ولقد أرسلنا موسى‌ بايتنا وسلطن مّبين‌• إلى‌ فرعون وهمن وقرون فقالوا سحر كذّاب‌• فلمّا جاءهم بالحقّ من عندنا قالوا اقتلوا أبناء الّذين ءامنوا معه ....

۵. وإذ نجّينكم مّن ءال فرعون يسومونكم سوء العذاب يذبّحون أبناءكم ....(و (نیز به یاد آورید) آن زمان که شما را از چنگال فرعونیان رهایی بخشیدیم؛ که همواره شما را به بدترین صورت آزار می‌دادند: پسران شما را سر می‌بریدند؛ و زنان شما را (برای کنیزی) زنده نگه می‌داشتند. و در اینها، آزمایش بزرگی از طرف پروردگارتان برای شما بود.)

۱.۱ - تفسیر آیه فوق

قرآن مخصوصا برای مجسم ساختن عذاب فرعونیان نسبت به بنی اسرائیل تعبیر به" یسومون" کرده (" یسومون" فعل مضارع از ماده" سوم" است که در اصل به معنی دنبال چیزی رفتن می‌باشد و از آنجا که فعل مضارع معمولا معنی دوام و استمرار را می‌بخشد، در می‌یابیم که بنی اسرائیل به طور مداوم تحت شکنجه فرعونیان بوده‌اند). با چشم خود می‌دیدند که پسران بی گناهشان را سر می‌برند، و از سوی دیگر دخترانشان را به کنیزی می‌بردند، و از این گذشته خودشان نیز دائما تحت شکنجه بودند، بردگان و خدمتگزاران و کارگران قبطیان و دار و دسته فرعون محسوب می‌شدند.
مهم این است که قرآن، این جریان را یک آزمایش سخت و عظیم، برای بنی اسرائیل می‌شمرد (یکی از معانی" بلاء" آزمایش است) و به راستی تحمل اینهمه ناملایمات، آزمایش سختی بوده است. این احتمال نیز وجود دارد که" بلاء" در اینجا به معنی مجازات باشد، زیرا بنی اسرائیل پیش از آن، قدرت و نعمت فراوان داشتند، و کفران کردند، و خدا آنها را مجازات کرد. احتمال سومی در تفسیر این جمله نیز از سوی بعضی از مفسران ذکر شده است که" بلاء" به معنی نعمت باشد، یعنی نجات از چنگال فرعونیان نعمتی بزرگ برای شما بود.
واذ قال موسی لقومه اذکروا نعمة الله علیکم اذ انجـیکم من ءال فرعون... ویذبحون ابنآءکم...(و (به خاطر بیاور) هنگامی را که موسی به قومش گفت: «نعمت خدا را بر خود به یاد داشته باشید، زمانی که شما را از (چنگال) آل فرعون رهایی بخشید! همانها که شما را به بدترین وجهی عذاب می‌کردند؛ پسرانتان را سر می‌بریدند، و زنانتان را (برای خدمتگاری) زنده می‌گذاشتند؛ و در این، آزمایش بزرگی از طرف پروردگارتان برای شما بود!»)


ان فرعون علا فی الارض وجعل اهلها شیعا یستضعف طـائفة منهم یذبح ابناءهم...(فرعون در زمین برتری‌جویی کرد، و اهل آن را به گروه‌های مختلفی تقسیم نمود؛ گروهی را به ضعف و ناتوانی می‌کشاند، پسرانشان را سر می‌برید و زنانشان را (برای کنیزی و خدمت) زنده نگه می‌داشت؛ او به یقین از مفسران بود!) " علو" در زمین کنایه از ستمگری و بلندپروازی است. و کلمه" شیع" جمع" شیعه" و به معنای فرقه است، در مجمع البیان گفته: " کلمه" شیع" به معنای فرقه‌ها است، و هر فرقه یک شیعه است، و اگر شیعه نامیدند، بدین جهت است که بعضی بعض دیگر را پیروی می‌کنند" . و گویا مراد از اینکه فرمود: " فرعون اهل زمین را شیعه شیعه کرد"، این باشد که اهل زمین را- که گویا منظور از آنان اهل مصر باشد، و الف و لام در" الارض" برای عهد بوده باشد- از راه القای اختلاف و تفرقه افکنی دسته دسته کرد، تا کلمه آنان متفق نشود، و یک دل و یک جهت نباشند، تا نتوانند بر او بشورند، و علیه او قیام نموده و امور را بر او دگرگون سازند، آن طور که عادت همه ملوک است، که چون می‌خواهند قدرت خود را گسترش داده و سلطنت خود را تقویت کنند، این نقشه را به کار می‌برند. و کلمه" یستحیی" از" استحیاء" است، که به معنای زنده نگاه داشتن است.


کشته شدن پسران بنی اسرائیل، امتحانی بزرگ و سخت برای آنان بود.
۱. واذ نجینـکم من ءال فرعون... یذبحون ابناءکم... و فی ذلکم بلاء من ربکم عظیم.
۲. واذ انجینـکم من ءال فرعون یسومونکم سوء العذاب یقتلون ابنآءکم ویستحیون نسآءکم وفی ذلکم بلآء من ربکم عظیم. ((به خاطر بیاورید) زمانی را که از (چنگال) فرعونیان نجاتتان بخشیدیم! آنها که پیوسته شما را شکنجه می‌دادند، پسرانتان را می‌کشتند، و زنانتان را (برای خدمتگاری) زنده می‌گذاشتند؛ و در این، آزمایش بزرگی از سوی خدا برای شما بود.)
۳. واذ قال موسی لقومه اذکروا نعمة الله علیکم اذ انجـیکم من ءال فرعون یسومونکم سوء العذاب ویذبحون ابنآءکم ویستحیون نسآءکم وفی ذلکم بلاء من ربکم عظیم. از ظاهر آیه بر می‌آید که جمله" و فی ذلکم" اشاره به شکنجه‌هایی باشد که بنی اسرائیل از آل فرعون می‌دیدند. بعضی از مفسرین گفته‌اند: این آیه خطاب به اسرائیلی‌های زمان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم است، و برایشان منت می‌گذارد آن رفتاری را که خداوند با پدران ایشان در زمان فرعون کرده بود، و لیکن مناسب تر با سیاق کلام این است که خطاب به همان بنی اسرائیل زمان فرعون بوده باشد که چنان نعمت بزرگی را از یاد برده و نجات از آن بلای عظیم را فراموش کردند، و از این قبیل خطاب‌ها یعنی خطاب به مردمی که در زمان خطاب وجود نداشته‌اند در قرآن یافت می‌شود.


کشتن پسران بنی اسرائیل، از راههای پیشگیری سقوط نظام فرعونی در دیدگاه فرعون، هامان و قارون بود.
ولقد ارسلنا موسی بـایـتنا وسلطـن مبین• الی فرعون وهـمـن وقـرون فقالوا سـحر کذاب• فلما جاءهم بالحق من عندنا قالوا اقتلوا ابناء الذین ءامنوا معه واستحیوا نساءهم وما کید الکـفرین الا فی ضلـل. از سیاق آیات استفاده می‌شود که این قتلها نقشه آنان بوده است، لذا می‌فرماید: «و ما کید الکافرین الا فی ضلال» .


تضعیف و نابود کردن پیروان موسی علیه‌السّلام انگیزه فرعونیان، از کشتار گسترده پسران بنی اسرائیل بود.
وقال الملا من قوم فرعون اتذر موسی وقومه لیفسدوا فی الارض ویذرک وءالهتک قال سنقتل ابنآءهم...(و اشراف قوم فرعون (به او) گفتند: «آیا موسی و قومش را رها می‌کنی که در زمین فساد کنند، و تو و خدایانت را رها سازد؟!» گفت: «بزودی پسرانشان را می‌کشیم، و دخترانشان را زنده نگه می‌داریم (تا به ما خدمت کنند)؛ و ما بر آنها کاملاً مسلّطیم!»)از این تعبیر به خوبی استفاده می‌شود که فرعون بعد از شکست در برابر موسی ع مدتی او و بنی اسرائیل را آزاد گذارد (البته آزادی نسبی) و آنها نیز بیکار ننشستند و به تبلیغ آئین موسی ع پرداختند تا آنجا که قوم فرعون از نفوذ و پیشرفت آنها بیمناک شدند، و نزد فرعون آمدند و او را تشویق به شدت عمل در برابر موسی و بنی اسرائیل کردند. آیا این دوران آزادی نسبی بخاطر ترس و وحشتی بود که در دل فرعون از معجزه کوبنده موسی ع به وجود آمد؟ و یا اختلافی بود که میان مردم مصر و حتی قبطیان درباره موسی ع و آئین او پیدا شده بود، و جمعی به او تمایل پیدا کرده بودند، و فرعون مشاهده می‌کرد، نمی‌تواند در چنین شرائطی دست به کار شود و شدت عمل به خرج دهد؟هر دو احتمال به ذهن فرعون نزدیک است و ممکن است هر دو تواما چنین اثری در فکر فرعون گذارده باشد. به هر حال فرعون با اخطار اطرافیان، تشویق به شدت عمل در برابر بنی اسرائیل شد و در پاسخ هواخواهانش چنین گفت: " بزودی پسران آنها را به قتل می‌رسانیم و نابود می‌کنیم و زنانشان را (برای خدمت) زنده می‌گذاریم، و ما بر آنها تسلط کامل داریم.
فلما جاءهم بالحق من عندنا قالوا اقتلوا ابناء الذین ءامنوا معه...(و هنگامی که حق را از سوی ما برای آنها آورد، گفتند: «پسران کسانی را که با موسی ایمان آورده‌اند بکشید و زنانشان را (برای اسارت و خدمت) زنده بگذارید!» امّا نقشه کافران جز در گمراهی نیست (و نقش بر آب می‌شود).)


خدا به بنی اسرائیل، با افزایش پسران آنان امداد رسانی کرد.
وقضینآ الی بنی اسرءیل... (ما به بنی اسرائیل در کتاب (تورات) اعلام کردیم که دوبار در زمین فساد خواهید کرد، و برتری‌جویی بزرگی خواهید نمود.) ثم رددنا لکم الکرة علیهم وامددنـکم بامول وبنین وجعلنـکم اکثر نفیرا.(سپس شما را بر آنها چیره می‌کنیم؛ و شما را به وسیله داراییها و فرزندانی کمک خواهیم کرد؛ و نفرات شما را بیشتر (از دشمن) قرارمی‌دهیم.)در مجمع البیان گفته است که: کلمه: " کرة" به معنای" برگشتن" و هم به معنای" دولت" است، و" نفیر" به معنای" نفر و عدد رجال" است، و زجاج در معنای آن گفته است: ممکن هم هست که" نفیر" جمع" نفر" باشد، هم چنان که در جمع" عبد"، " عبید" و در جمع" ضان" (گوسفند)، " ضئین" و در جمع معز (بز) معیز و در جمع کلب (سگ) کلیب هم می‌گویند، و" نفر" انسان و" نفر"- با سکون- و" نفیر" و" نافرة" به معنای گروهی است که او را یاری می‌کنند، و با او کوچ می‌کنند. و معنای آیه روشن است، و ظاهرش این است که بنی اسرائیل به زودی به دولت سابق خود بازگشته و بعد از عذاب بار اول بر دشمنان مسلط می‌شوند، و از چنگ استعمار رهایی می‌یابند و به تدریج و در برهه‌ای از زمان این برگشتن صورت خواهد گرفت، زیرا امداد شدنشان به اموال و فرزندان و بالا رفتن آمارشان به زمان قابل توجهی احتیاج دارد.


اسارت پسران بنى اسرائيل در زمان طالوت، انگيزه آنان در پيكار عليه متجاوزان:
ألم تر إلى الملإ من بنى إسرءيل من بعد موسى‌ إذ قالوا لنبىّ لّهم ابعث لنا ملكا نّقتل فى سبيل اللّه قال هل عسيتم إن كتب عليكم القتال ألّاتقتلوا قالوا وما لنا ألّانقتل فى سبيل اللَّه وقد أخرجنا من ديرنا وأبنائِنا ...• و قال لهم نبيهم ان الله قد بعث لكم طالوت ملكا ....


۱. اعراف/سوره۷، آیه۱۴۱.    
۲. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۶.    
۳. قصص/سوره۲۸، آیه۴.    
۴. غافر/سوره۴۰، آیات۲۳- ۲۵.    
۵. بقره/سوره۲، آیه۴۹.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۱، ص۲۴۸.    
۷. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۶.    
۸. قصص/سوره۲۸، آیه۴.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۶۰.    
۱۰. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج‌۱۶، ص۷.    
۱۱. بقره/سوره۲، آیه۴۹.    
۱۲. اعراف/سوره۷، آیه۱۴۱.    
۱۳. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۶.    
۱۴. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۸، ص۳۰۲.    
۱۵. غافر/سوره۴۰، آیه۲۳ - ۲۵.    
۱۶. اعراف/سوره۷، آیه۱۲۷.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۶، ص۳۰۸.    
۱۸. غافر/سوره۴۰، آیه۲۵.    
۱۹. اسراء/سوره۱۷، آیه۴.    
۲۰. اسراء/سوره۱۷، آیه۶.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۲۲۰.    
۲۲. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۳، ص۵۲.    
۲۳. بقره/سوره۲، آیه۲۴۶.    
۲۴. بقره/سوره۲، آیه۲۴۷.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۳۴۲، برگرفته از مقاله «پسران بنی اسرائیل».    
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۷، ص۲۱۳، برگرفته از مقاله «پسران بنی اسرائیل».    


رده‌های این صفحه : بنی اسرائیل | پسر | موضوعات قرآنی




جعبه ابزار