• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

وَقَع (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





وَقَع:(وَقَعَ أَجْرُهُ عَلى اللّهِ)
«وَقَع» مصدرش «وقوع» و معنى آن برحسب مورد و مقام متفاوت است، مثلا در آيۀ مورد بحث به معنى «لازم و ثابت و پابرجا شدن» است.



به موردی از کاربرد «وَقَع» در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - وَقَع (آیه ۱۰۰ سوره نساء)

(وَ مَن يُهاجِرْ في سَبيلِ اللّهِ يَجِدْ في الأَرْضِ مُراغَمًا كَثيرًا وَسَعَةً وَ مَن يَخْرُجْ مِن بَيْتِهِ مُهاجِرًا إِلَى اللّهِ وَ رَسولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلى اللّهِ وَ كانَ اللّهُ غَفورًا رَّحيمًا)
«و هركس كه در راه خدا هجرت كند، مناطق امن فراوان و امكانات وسيعى در زمین مى‌يابد. و هركس از خانه خود بعنوان مهاجرت به سوى خدا و پیامبر او، خارج شود، سپس مرگش فرارسد، پاداش او بر خداست؛ و خداوند، آمرزنده و مهربان است.»


۱.۲ - وَقَع - در المیزان و مجمع‌البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرمایند:
(فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ) تعبيرى است كنايه‌اى (و نكته آن رساتر بودن کنایه است از تصريح) و مى‌فهماند كه در نزد خداى عزوجل اجرى است جميل و ثوابى است جزيل، كه بطور حتم و صد در صد بنده مهاجر آن اجر را دريافت خواهد كرد، و خداى سبحان به الوهيت خود كه هيچ چيزى برايش گران و ناتوان كننده نيست، پاداش آنان را مى‌دهد.
آرى، هيچ چيزى كه او اراده كند، برايش ممتنع نيست، وعده خود را خلف نمى‌كند.


۱.۳ - وَقَع - در تفسیر نمونه

مکارم شیرازی در تفسیر نمونه می‌فرمایند:
اين آیه درباره كسى است كه به قصد مهاجرت براى خاطر خدا و پیامبر او از خانه خويش بيرون مى‌رود و جان خود را در اين راه از دست مى‌دهد، در اين صورت پاداش چنين كسى بر خدا، لازم و ثابت و حتمى شده است (فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اَللّٰهِ‌).
و كلمه «واقعة» كه به‌طور سربسته اشاره به مسله رستاخيز و يكى از نام‌هاى قیامت است براى اين است كه وقوعش حتمى و ثابت است:
(إذا وَقَعَتِ اَلْواقِعَةُ‌)
يكى ديگر از معانى وقوع «فرود آمدن و نزول (عذاب)» است، چنان‌كه در آيه ۵۱ سوره یونس مى‌خوانيم:
(أَ ثُمَّ إِذا ما وَقَعَ آمَنْتُمْ بِهِ آلْآنَ‌)
«آيا پس از نزول و فرود آمدن عذاب، همان دم به آن ايمان مى‌آوريد؟»
و يا در آيه ۷ سوره طور آمده است:
(إِنَّ عَذابَ رَبِّكَ لَواقِعٌ‌)
«(قسم به اين امور كه) البته عذاب خدا (بر كافران) واقع خواهد شد.» كه در اين آيه «واقع» اسم فاعل به معنى «فرود آينده و حتمى» است.
ديگر از معانى وقوع، «به زمين افتادن براى سجده كردن» است.
(فَقَعوا لَهُ ساجِدينَ‌)
«پس سجده‌كنان برابر او (آدم) بيفتيد.»
گاهى به معنى «افكندن و ايجاد كردن» آمده است، مانند:
(إِنَّما يُريدُ اَلشَّيْطانُ أَنْ يوقِعَ بَيْنَكُمُ اَلْعَداوَةَ وَ اَلْبَغْضاءَ في اَلْخَمْرِ وَ اَلْمَيْسِرِ)
«جز اين نيست كه شیطان مى‌خواهد با شراب و قمار ميان شما دشمنى و كينه افكند.»


۱. نساء/سوره۴، آیه۱۰۰.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۸۸۰.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۴، ص۴۰۷.    
۴. نساء/سوره۴، آیه۱۰۰.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ج۱، ص۹۴.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۸۴.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۵۳.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۱۰.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۵۲.    
۱۰. واقعه/سوره۵۴، آیه۱.    
۱۱. یونس/سوره۱۰، آیه۵۱.    
۱۲. طور/سوره۵۲، آیه۷.    
۱۳. حجر/سوره۱۵، آیه۲۹.    
۱۴. مائده/سوره۵، آیه۹۱.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌ ط-دار الکتب الاسلامیه، ج۲۳، ص۱۹۹-۲۰۰.    



• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «وقع»، ج۴، ص ۷۰۷.


رده‌های این صفحه : لغات سوره نساء | لغات قرآن




جعبه ابزار