• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

وقع (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





وَقَع (به فتح واو و قاف) و وُقوع (به ضم واو) از واژگان قرآن کریم به معنای ثبوت و سقوط است.



وَقَع و وُقُوع به معنای ثبوت و سقوط است. واقعه در شدائد و ناگواریها به کار رود. این دو معنی در قاموس و اقرب نیز گفته شده است.
[۶] شرتونی، سعید، اقرب الموارد.
آن را وجوب نیز معنی کرده‌اند و هر سه معنی مورد تصدیق قرآن مجید است.


(وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً اِلَی اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ‌ اَجْرُهُ عَلَی اللَّهِ‌) «هر که از خانه خود در حال هجرت بسوی خدا و رسول خارج شود، سپس مرگ او را دریابد پاداش او بر خدا حتمی و ثابت است.»در مجمع نقل شده: چون آیات هجرت نازل شد مردی از مسلمانان بنام جندب بن ضمره که در مکه بود آیات را شنیده، گفت: به خدا من از آنان نیستم که قدرت مهاجرت نداشته باشم، راه را بلدم و در بدن نیرو دارم، با آنکه به شدت مریض بود به فرزندانش گفت: به خدا یک شب هم در مکه نخواهم ماند می‌ترسم در آن بمیرم. پسرانش او را به سریری گذاشته و به دوش کشیدند، چون به «تنعیم» رسید وفات کرد آیه، فوق در ماجرای او نازل گردید.
(وَ وَقَعَ‌ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ بِما ظَلَمُوا) «وعده عذاب به آنها در اثر ظلمشان ثابت و حتمی گردید.»
(وَ یُمْسِکُ السَّماءَ اَنْ‌ تَقَعَ‌ عَلَی الْاَرْضِ اِلَّا بِاِذْنِهِ‌) «آسمان را باز می‌دارد از اینکه به زمین بیفتد.»
(فَاِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی‌ فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ‌) «چون او را پرداختم و از روحم در آن دمیدم سجده‌کنان برای او بیفتید.» «قعوا» فعل امر جمع است.
(اِذا وَقَعَتِ‌ الْواقِعَةُ) «آنگاه که حادثه مهیب واقع و حادث شود.» (لَیْسَ‌ لِوَقْعَتِها کاذِبَةٌ) «در وقوع آن دروغی نیست.» واقعه چنانکه از راغب نقل شده و در مجمع نقل فرموده به معنای حادثه شدید است.شاید اطلاق این لفظ به علت ثبوت و حتمی بودن قیامت باشد. وقعة به معنای وقوع و ظهور و آمدن است.
(فَلا اُقْسِمُ‌ بِمَواقِعِ‌ النُّجُومِ) «قسم به مواضع ستارگان.» (وَ اِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِیمٌ‌) «و اگر بدانید آن سوگند بزرگی است.» مواقع به معنای مواضع است که محل ایستادن نجوم باشد.
(وَ رَاَی الْمُجْرِمُونَ النَّارَ فَظَنُّوا اَنَّهُمْ‌ مُواقِعُوها) «گناه‌کاران آتش را می‌بینند و یقین می‌کنند که در آن خواهند افتاد.» مراد از «مواقعون» ساقط شوندگانند.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۷، ص۲۳۴.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۸۸۰.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۴، ص۴۰۷.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۸۸۰.    
۵. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، ج۳، ص۹۶.    
۶. شرتونی، سعید، اقرب الموارد.
۷. نسا/سوره۴، آیه۱۰۰.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۵۳.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۸۴.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۷۲.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۱۰.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۷۱.    
۱۳. نمل/سوره۲۷، آیه۸۵.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۳۹۸.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۵۷۱.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۴۰۶.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۱۴۶.    
۱۸. حج/سوره۲۲، آیه۶۵.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۴۰۳.    
۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۵۷۰.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۶۸.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۱۶.    
۲۳. حجر/سوره۱۵، آیه۲۹.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۱۵۴.    
۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۲۲۷.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۱۱۴.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۸۴.    
۲۸. واقعه/سوره۵۶، آیه۱.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۱۵.    
۳۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۱۹۵.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۵۷.    
۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۱۳۴.    
۳۳. واقعه/سوره۵۶، آیه۲.    
۳۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۱۵.    
۳۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۱۹۶.    
۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۵۷.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۱۳۴.    
۳۸. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۸۸۰.    
۳۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۵۷.    
۴۰. واقعه/سوره۵۶، آیه۷۵.    
۴۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۳۶.    
۴۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۲۳۶.    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۷۶.    
۴۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۱۷۹.    
۴۵. واقعه/سوره۵۶، آیه۷۶.    
۴۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۳۶.    
۴۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۲۳۶.    
۴۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۷۶.    
۴۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۱۸۱.    
۵۰. کهف/سوره۱۸، آیه۵۳.    
۵۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۳۳۱.    
۵۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۴۶۱.    
۵۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۳۵۷.    
۵۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۸۵.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «وقع»، ج۷، ص۲۳۴.    






جعبه ابزار