وَفّی (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وَفّی:(وَ إِبْراهيمَ الَّذي وَفَّى) «وَفّی» از مادۀ «توفية» (از
باب تفعیل) به معنى «
بذل و اداى كامل» است.
به موردی از کاربرد «وَفّی» در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ إِبْراهيمَ الَّذي وَفَّى) «و نيز از آنچه در كتب
ابراهیم، همان كسى كه وظيفه خود را بطور كامل ادا كرد.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
كلمه
توفیه كه
مصدر فعل وفی است به معناى آن است كه
حق صاحب
حق را تمام و كمال بپردازى، و توفيه
ابراهیم (علیهالسلام) اين بود كه آن جناب هر حق بندگى كه به عهده داشت تمام و كامل ادا كرد و به بهترين
وجه هم ادا كرد.
مکارم شیرازی در
تفسیر نمونه میفرمایند:
در آيه ۵۷
سوره آل عمران مىخوانيم:
(وَ أَمّا اَلَّذينَ آمَنوا وَ عَمِلوا اَلصّالِحاتِ فَيُوَفّيهِمْ أُجورَهُمْ) «و امّا آنها كه
ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، خداوند پاداش آنها را بهطور كامل خواهد داد.»
«وفاى به عهد» در اصل از همين ماده است: وفي بالعهد وفاء. «پيمان را كامل كرد و آن را انجام داد.»
در آيه ۲۰
سوره رعد مىخوانيم:
(اَلَّذينَ يوفونَ بِعَهْدِ اَللّٰهِ وَ لا يَنْقُضونَ اَلْميثاقَ) «آنها كه به
عهد الهى وفا مىكنند و پيمان را نمىشكنند.» اين آيه شامل وفا به پيمانهايى كه انسانها با يکديگر مىبندند نيز مىشود.
و يا در آيه ۱۷۷
سوره بقره مىخوانيم:
(وَ اَلْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذٰا عٰاهَدُوا) «وفاكنندگان به هنگامى كه عهد بستند، وفا مىكنند» در اين آيه، «موفون»
اسم فاعل از
باب افعال به معنى «وفاكنندگان» است و «اوفى»
اسم تفضیل است:
(ثُمَّ يُجْزٰاهُ اَلْجَزٰاءَ اَلْأَوْفىٰ) «سپس به او (به انسان در برابر عملش) جزاى كافى داده خواهد شد.»
منظور از «جزاء اوفى» در آيه، جزايى است كه درست به اندازۀ عمل باشد، البته اين منافات با تفضل الهى در مورد اعمال نيك به ده برابر، يا صدها و هزاران برابر ندارد و اينكه بعضى از مفسران، «جزاء اوفى» را به معنى پاداش بيشتر در مورد حسنات گرفتهاند صحيح به نظر نمىرسد، زيرا اين آيه، گناهان را نيز شامل مىشود، بلكه گفتگوى اصلى آيه، در مورد وزر و گناه است.
در آيۀ ۴۰
سوره بقره به جملۀ «اوفوا» برمىخوريم كه از مادۀ «ايفاء» (از باب افعال) گرفته شده به معنى «كامل و تمام كردن بدون كموكاست» است، خداوند به
بنی اسرائیل خطاب كرده، مىفرمايد:
(وَ أَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ) «و به پيمانى كه با من بستهايد وفا كنيد تا من نيز به پيمان شما وفا كنم.»
آيه فوق خطاب به بنى اسرائيل است و آنگونه كه از آيات
قرآن استفاده مىشود، منظور از اين وفاى به عهد، همان پرستش خداوند يگانه، نيكى به
پدر و
مادر، بستگان، يتيمان، مستمندان، خوشرفتارى با مردم، برپا داشتن
نماز، اداى
زکات، دورى از اذيت و آزار و خونريزى و از همه مهمتر،
ایمان به انبيا و تقويت آنان بوده است و شاهد اين سخن آيه ۸۳ و ۸۴
سوره بقره و نيز آيه ۱۲
سوره مائده است.
جملۀ «يستوفون» در آيه ۲
سوره مطففین، از
باب استفعال (استيفاء) به معنى «چيزى را بهطور تمام و كامل گرفتن» است، چنانكه دربارۀ كمفروشان آمده است: «آنها كسانى هستند كه وقتى مىخواهند براى خود كيل كنند، حق خود را بهطور كامل مىگيرند»
(اَلَّذينَ إِذا اِكْتالوا عَلَى اَلنّاسِ يَسْتَوْفونَ) امّا هنگامى كه مىخواهند براى ديگران كيل يا وزن كنند كم مىگذارند.
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «وفی»، ج۴، ص ۶۹۵.