وَسْم (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وَسْم (بر
وزن فلس؛ به فتح واو) از
واژگان نهجالبلاغه به معنای علامت گذاشتن است.
چند مورد از این مادّه در
نهجالبلاغه آمده است.
وَسْم به معنای علامت گذاشتن است.
«
وَسَم الشَّىء وَسما.» يعنى آن را علامت گذارى كرد.
علامت را «سمه» گويند.
«توسّم»
طلب علامت شىء و تعريف آن است.
برخی از مواردی که در
نهجالبلاغه به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
درباره
رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) فرمود:
«مَأْخوذاً عَلَى النَّبِيّينَ ميثَاقُهُ، مَشْهورَةً سِماتُهُ، كَريماً مِيلادُهُ.» «كسى كه از همه
پیامبران براى بشارت به آمدنش پيمان گرفته شده بود، نشانه هايش مشهور و ميلادش پسنديده بود.»
سماة جمع سمه به معنى علامتهاست.
بعد از
قتل طلحه و
زبیر به اهل
بصره فرموده:
«ما زِلتُ أَنْتَظِرُ بِكُمْ عَواقِبَ الغَدْرِ، وَ أَتَوَسَّمُكُمْ بِحِلْيَةِ الـمُغْتَرّينَ، سَتَرَني عَنْكُمْ جِلْبابُ الدّينِ.» يعنى «پيوسته منتظر عواقب
غدر شما بودم و شما را با زيور مغروران تخمين مىزدم، تا اينكه عمل به ظاهر
دین كه داشتيد مرا از شما مستور و غافل كرد.»
«اتوسّمكم» به معنى
خیال مىكردم و تخمين مىزدم و تفرّس مىكردم است گويند:
«
تَوَسّم الشَّىء: تَخَيّله و تَفَرّسه.»
موسم: محلّ
اجتماع، اكثر استعمال آن
وقت اجتماع براى عمل
حجّ است، آن فقط يکبار در «نهج البلاغه» آمده است. به حضرت
خبر دادند كه
معاویه عدّهاى
جاسوس در موسم حج به
مکّه فرستاده است لذا به
قثم بن عباس فرماندار مكّه نوشت:
«أَمّا بَعْدُ، فَإِنَّ عَيْني بِالْمَغْرِبِ كَتَبَ إِلَيَّ يُعْلِمُني أَنَّهُ وُجِّهَ إِلَى المَوْسِمِ أُناسٌ مِنْ أَهْلِ الشّامِ... فَأَقِمْ عَلَى ما في يَدَيْكَ قِيامَ الْحازِمِ الصَّلِيبِ.» «جاسوس من در
مغرب (
شام) به من اطلاع داده كه در موسم حجّ عدهاى از اهل شام به موسم فرستاده شده در كارت محكم و با احتياط باش.»
چند مورد از این مادّه در
نهجالبلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «وسم»، ج۲، ص۱۱۳۶.