وعد (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وَعْد (بر وزن فلس؛ به فتح واو و سکون عین) از
واژگان قرآن کریم به معنای وعده، عهد و قول و قرار است. این واژه دارای مشتقاتی است که در آیات
قرآن به کار رفته است؛ مانند:
مُواعَدَة (به ضم میم و فتح واو و عین و دال) به معنای وعده،
تَواعُد (به فتح تاء و واو و ضم عین) به معنای وعده در
خیر و
اِتِّعاد (به کسر همزه و تاء مشدده و فتح عین) به معنای وعده در
شر،
ایعاد (به کسر همزه و فتح عین) به معنای وعده در شرّ،
مَوْعِد (به فتح میم و کسر عین) و
مَوْعِدة (به فتح میم و کسر عین) به معنای
اسم زمان و
مکان و
میعاد (به کسر میم و فتح عین) به معنای وعده.
وَعْد به معنای وعده، نويد، عهد، پيمان، قول و قرار است.
راغب گوید: وعد در وعده خیر و شر هر دو بکار رود گویند: «وَعَدْتُهُ بنفع و ضرّ». .. ولی
وعید فقط در وعده شرّ گفته میشود. فعل آن «اوعد ایعادا» است.
نگارنده گوید: دلیل قول راغب استعمال
قرآن مجید است.
(وَ یَقُولُونَ سُبْحانَ رَبِّنا اِنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولًا) (و مىگويند: «منزّه است پروردگار ما، كه وعدههايش به
یقین انجام شدنى است!»)
این «وعد» در خیر است.
(فَقالَ تَمَتَّعُوا فِی دارِکُمْ ثَلاثَةَ اَیَّامٍ ذلِکَ وَعْدٌ غَیْرُ مَکْذُوبٍ) ((اما) آنها آن (
ناقه) را از پاى در آوردند! و (
صالح به آنها) گفت: «(مهلت شما تمام شد!) سه روز در خانههايتان بهرهمند گرديد؛ (و بعد از آن،
عذاب الهی فرا خواهد رسيد؛) اين وعدهاى است كه
دروغ نخواهد بود!»)
این «وعد» در شرّ و اشاره به وعده عذاب نسبت به
قوم صالح (علیهالسّلام) است.
ایضا
(وَ نادی اَصْحابُ الْجَنَّةِ اَصْحابَ النَّارِ اَنْ قَدْ وَجَدْنا ما وَعَدَنا رَبُّنا حَقًّا فَهَلْ وَجَدْتُمْ ما وَعَدَ رَبُّکُمْ حَقًّا) (و بهشتيان دوزخيان را صدا مىزنند كه: «آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود، همه را حق يافتيم؛ آيا شما هم آنچه را پروردگارتان به شما وعده داده بود حق يافتيد؟!»)
فعل اوّل در وعده خیر و دوم در وعده شرّ و عذاب است.
ایضا آیه
(کُلٌّ کَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَ وَعِیدِ) (هر يک از آنها فرستادگان الهى را تكذيب كردند و وعده عذاب درباره آنان تحقّق يافت!)
(و قالَ لا تَخْتَصِمُوا لَدَیَّ وَ قَدْ قَدَّمْتُ اِلَیْکُمْ بِالْوَعِیدِ) ((
خداوند) مىگويد: «نزد من
جدال و مخاصمه نكنيد؛ من پيشتر به شما هشدار دادهام (و اتمام حجّت كردهام)!)
و نظائر آن که در باره شرّ و عذاب میباشد.
مُواعَدَة (به ضم میم و فتح واو و عین و دال) به معنای وعده است و هم برای مفرد باشد و هم بین الاثنین چنانکه در
اقرب الموارد گفته است.
(وَ اِذْ واعَدْنا مُوسی اَرْبَعِینَ لَیْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ) «آنگاه که به
موسی چهل
شب را وعده کردیم که در
میقات باشد و الواح
تورات را دریافت کند، سپس شما گوساله را برای
عبادت اخذ کردید.» مواعده در آیه بین الاثنین نیست و به معنای وعده است.
تَواعُد (به فتح تاء و واو و ضم عین) و
اِتِّعاد (به کسر همزه و تاء مشدده و فتح عین) بین الاثنین است به قولی تواعد در خیر و اتعاد در شرّ است.
(وَ لَوْ تَواعَدْتُمْ لَاخْتَلَفْتُمْ فِی الْمِیعادِ) «اگر با همدیگر وعده کرده بودید در وعده اختلاف میکردید.»
ایعاد (به کسر همزه و فتح عین) ظاهرا در شرّ است گویند: «اَوْعَدَهُ اِیعَاداً تهدّده» یعنی او را تهدید کرد «اَوْعَدَهُ السّجن».
(وَ لا تَقْعُدُوا بِکُلِّ صِراطٍ تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ) «ننشینید در هر راهی که مردم را میترسانید و از راه خدا باز میدارید.»
ظاهر آنست که قوم
شعیب (علیهالسّلام) در سر راه مؤمنان مینشسته و آنها را
تهدید میکردهاند.
مَوْعِد (به فتح میم و کسر عین) و
مَوْعِدة (به فتح میم و کسر عین)
مصدر میمی به معنای وعد و
اسم زمان و
مکان است مثل
(فَاَخْلَفْتُمْ مَوْعِدِی) «در وعده و عهد من تخلّف کردید.»
(قالُوا ما اَخْلَفْنا مَوْعِدَکَ بِمَلْکِنا) «گفتند: ما از پیش خود وعده تو را تخلّف نکردیم.»
موعدة در آیه
(وَ مَنْ یَکْفُرْ بِهِ مِنَ الْاَحْزابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ) «هر که از دستههای کفر به آن
کفر ورزد وعدهگاه و مکان او
آتش است.»
به معنای مکان است و در آیه
(اِنَ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ) (موعد آنها
صبح است؛)
مراد زمان است.
میعاد (به کسر میم و فتح عین) به معنای وعده است.
طبرسی فرموده: میعاد به معنای وعده است چنان که میقات به معنای وقت. در کتب لغت مواعده و وقت وعده نیز گفتهاند.
(اِنَّ اللَّهَ لا یُخْلِفُ الْمِیعادَ) «خداوند به وعدهاش تخلّف نمیکند.»
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «وعد»، ج۷، ص۲۲۶.