• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

هُدْی (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: هدی (ابهام‌زدایی).


هُدی‌ (به ضم‌ هاء و فتح دال) و هَدی‌ (به فتح‌هاء و دال) و هِدایَت (به کسر‌ هاء و یاء) از واژگان قرآن کریم به معنای ارشاد و راهنمایی از روی لطف و خیرخواهی است.
مشتقات هُدی‌ که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
لا یَهْدِی (به فتح یاء و سکون هاء) به معنای نمی‌کند؛
اَهْدِکَ (به فتح الف، سکون هاء و کسر دال) به معنای هدایت کنم؛
اَهْدِکُمْ‌ (به فتح الف و سکون هاء) به معنای راهنمایی کنم؛
یَهْدِی (به فتح یاء و سکون هاء) به معنای هدایت می‌کند؛
لَتَهْدِی‌ (به فتح تاء و سکون هاء) به معنای هدایت می‌کنی؛
لَنَهْدِیَنَّهُمْ‌ (به فتح نون و سکون هاء) به معنای هدایت‌شان خواهیم کرد؛
اهْدِنَا (به کسر الف، سکون هاء و کسر دال) به معنای هدایت کن؛
هَدَیْناهُ‌ (به فتح هاء و دال) به معنای هدایت کردیم؛
الْهُدی‌ (به ضم هاء) به معنای هدایت ترجیح دادند؛
فَهَدی‌ (به فتح فاء و هاء) به معنای هدایت نمود؛
اهتَدی (به کسر الف، سکون هاء و فتح تاء) به معنای هدایت یابد؛
اهتَدَوا (به فتح تاء و دال) به معنای هدایت یافته‌اند؛
یَهتَدی (به فتح یاء و تاء) به معنای هدایت شده؛
یَهْتَدِی‌ (به فتح یاء و سکون هاء) به معنای هدایت می‌شود؛
اِهْتِدَاء (به کسر همزه و سکون‌ هاء) به معنای هدایت یافتن و قبول هدایت؛
هَدِیَّة (به فتح‌ هاء و کسر دال) به معنای لطف و مرحمت از بعضی به بعضی‌؛
فَاهْدُوهُمْ‌ (به فتح فاء و سکون‌ هاء) به معنای هدایت‌شان نمایید، است.

فهرست مندرجات

۱ - معنای هُدی‌
۲ - کاربردها
       ۲.۱ - فَهَدی‌ (آیه ۳ سوره اعلی)
       ۲.۲ - فَاهْدُوهُمْ‌ (آیه ۲۳ سوره صافات)
       ۲.۳ - الْهُدی‌ (آیه ۱۷ سوره فصلت)
       ۲.۴ - هَدی‌ (آیه ۳۰ سوره اعراف)
       ۲.۵ - یَهْدِی (آیه ۲۱۳ سوره بقره)
       ۲.۶ - اهْتَدی‌ (آیه ۱۰۸ سوره یونس)
       ۲.۷ - اهتَدَوا (آیه ۱۷ سوره محمد)
       ۲.۸ - اهْتَدی‌ (آیه ۱۳۵ سوره طه)
       ۲.۹ - اهتَدَوا (آیه ۷۶ سوره مریم)
       ۲.۱۰ - اهْتَدی‌ (آیه ۹۲ سوره نمل)
       ۲.۱۱ - اهْتَدی‌ (آیه ۱۰۸ سوره یونس)
       ۲.۱۲ - اهتَدَوا (آیه ۱۳۷ سوره بقره)
       ۲.۱۳ - اهْتَدی‌ (آیه ۳۰ سوره نجم)
       ۲.۱۴ - اهتَدَوا (آیه ۲۰ سوره آل عمران)
       ۲.۱۵ - اهْتَدی‌ (آیه ۸۲ سوره طه)
۳ - تفسیر آیات هدایت
       ۳.۱ - هدایت عامه و تکوینی‌
              ۳.۱.۱ - هَدی‌ (آیه ۵۰ سوره طه)
              ۳.۱.۲ - فَهَدی‌ (آیه ۳ سوره اعلی)
       ۳.۲ - هدایت تشریعی و خاصه‌
              ۳.۲.۱ - الْهُدی‌ (آیه ۱۷ سوره فصلت)
              ۳.۲.۲ - هَدی‌ (آیه ۳۰ سوره اعراف)
              ۳.۲.۳ - یَهْدِی (آیه ۲۱۳ سوره بقره)
              ۳.۲.۴ - هَدَیْناهُ‌ (آیه ۱۰ سوره بلد)
              ۳.۲.۵ - هَدَیْناهُ‌ (آیه ۳ سوره انسان)
       ۳.۳ - تعدیه هدایت‌
              ۳.۳.۱ - اهْدِنَا (آیه ۶ سوره فاتحه)
              ۳.۳.۲ - یَهْدِی (آیه ۹ سوره اسراء)
              ۳.۳.۳ - لَتَهْدِی‌ (آیه ۵۲ سوره شوری)
              ۳.۳.۴ - لَنَهْدِیَنَّهُمْ‌ (آیه ۶۹ سوره عنکبوت)
              ۳.۳.۵ - یَهْدِی (آیه ۹ سوره اسراء)
              ۳.۳.۶ - یَهْدِی (آیه ۵۲ سوره شوری)
              ۳.۳.۷ - یَهْدِی (آیه ۵۶ سوره قصص)
              ۳.۳.۸ - اَهْدِکُمْ‌ (آیه ۳۸ سوره غافر)
              ۳.۳.۹ - اَهْدِکَ (آیه ۴۳ سوره مریم)
       ۳.۴ - اشکال و جواب
       ۳.۵ - عدم هدایت
              ۳.۵.۱ - لا یَهْدِی (آیه ۲۵۸ سوره بقره)
              ۳.۵.۲ - لا یَهْدِی (آیه ۲۶۴ سوره بقره)
              ۳.۵.۳ - لا یَهْدِی (آیه ۱۰۸ سوره مائده)
              ۳.۵.۴ - لا یَهْدِی (آیه ۵۲ سوره یوسف)
۴ - تفسیر آیات عدم هدایت
       ۴.۱ - الْهَدْی‌ (آیه ۱۹۶ سوره بقره)
       ۴.۲ - بِهَدِیَّةٍ (آیه ۲۷ سوره نمل)
۵ - پانویس
۶ - منبع


هُدی‌ و هَدی‌ و هِدایَت به معنای ارشاد و راهنمایی از روی لطف و خیرخواهی است.
در صحاح و قاموس در معنای هدی (به ضمّ اوّل) گفته: «الْهُدَی‌: الرّشاد و الدّلالة» یعنی هدی به معنی هدایت یافتن و هدایت کردن است ولی دیگران فقط دلالت گفته‌اند.
در مجمع گفته: هدایت در لغت به معنی ارشاد و دلالت بر شی‌ء است.
به قول راغب آن دلالت و راهنمایی از روی لطف است.
اهْتِدَاء به معنای هدایت یافتن و قبول هدایت است‌.
هَدِیَّة چنان‌که از مفردات بدست می‌آید از آن هدیّه گویند که لطف و مرحمتی است از بعضی به بعضی‌.
هَدْی‌ (بر وزن فلس) به معنای قربانی مخصوص بیت‌اللّه الحرام و قربانی حج است و غیر آن اضحیه نامیده می‌شود. به نظر می‌آید علّت این تسمیه آن است که قربانی احترام و اکرامی است نسبت به کعبه که در هدی و هدایت معنای اکرام و لطف هست و یا به جهت آنست که به کعبه و حرم سوق داده می‌شود مثل «هَدَی‌ العروس الی بعلها» که به معنای بردن و سوق دادن عروس به شوهرش است.


به مواردی از هُدی‌ که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - فَهَدی‌ (آیه ۳ سوره اعلی)

(الَّذِی خَلَقَ فَسَوَّی- وَ الَّذِی قَدَّرَ فَهَدی‌)
(همان خداوندی که آفرید و موزون ساخت. و همان کس که‌اندازه‌گیری کرد و هدایت نمود.)


۲.۲ - فَاهْدُوهُمْ‌ (آیه ۲۳ سوره صافات)

(فَاهْدُوهُمْ‌ اِلی‌ صِراطِ الْجَحِیمِ‌)
(و به سوی راه دوزخ هدایت‌شان نمایید.)
راغب درباره‌ (فَاهْدُوهُمْ‌ اِلی‌ صِراطِ الْجَحِیمِ‌) و غیر آن گوید: بر سبیل تحکّم است.


۲.۳ - الْهُدی‌ (آیه ۱۷ سوره فصلت)

(وَ اَمَّا ثَمُودُ فَهَدَیْناهُمْ‌ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمی‌ عَلَی‌ الْهُدی‌)
(امّا ثمود را هدایت کردیم، ولی آنها نابینایی و گمراهی را بر هدایت ترجیح دادند.)


۲.۴ - هَدی‌ (آیه ۳۰ سوره اعراف)

(فَرِیقاً هَدی‌ وَ فَرِیقاً حَقَّ عَلَیْهِمُ الضَّلالَةُ)
(جمعی را هدایت کرده؛ و جمعی که شایستگی نداشته‌اند، گمراهی بر آنها مسلّم شده است.)


۲.۵ - یَهْدِی (آیه ۲۱۳ سوره بقره)

(وَ اللَّهُ‌ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ اِلی‌ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ‌)
(و خدا، هر کس را بخواهد، به راه راست هدایت می‌کند.)


۲.۶ - اهْتَدی‌ (آیه ۱۰۸ سوره یونس)

(فَمَنِ‌ اهْتَدی‌ فَاِنَّما یَهْتَدِی‌ لِنَفْسِهِ‌)
(هر کس در پرتو آن هدایت یابد، به نفع خود هدایت می‌شود.)


۲.۷ - اهتَدَوا (آیه ۱۷ سوره محمد)

(وَ الَّذینَ اهتَدَوا زادَهُم هُدًی وَ آتاهُم تَقواهُم)
(کسانی که هدایت یافته‌اند، خداوند بر هدایتشان می‌افزاید و روح تقوا به آنان می‌بخشد.)


۲.۸ - اهْتَدی‌ (آیه ۱۳۵ سوره طه)

(فَسَتَعلَمونَ مَن اَصحابُ الصِّراطِ السَّوِیِّ وَ مَنِ اهتَدی)
(به زودی خواهید دانست چه کسی از اصحاب صراط مستقیم و چه کسی هدایت یافته است»!)


۲.۹ - اهتَدَوا (آیه ۷۶ سوره مریم)

(وَ یَزیدُ اللَّهُ الَّذینَ اهتَدَوا هُدًی)
(و خداوند بر هدایتشان می‌افزاید.)


۲.۱۰ - اهْتَدی‌ (آیه ۹۲ سوره نمل)

(فَمَنِ اهتَدی فَاِنَّما یَهتَدی لِنَفسِهِ)
(هرکس هدایت شود به سود خود هدایت شده است.)


۲.۶ - اهْتَدی‌ (آیه ۱۰۸ سوره یونس)

(فَمَنِ اهتَدی فَاِنَّما یَهتَدی لِنَفسِهِ)
(هرکس هدایت شود به سود خود هدایت شده است.)


۲.۱۲ - اهتَدَوا (آیه ۱۳۷ سوره بقره)

(فَاِن آمَنوا بِمِثلِ ما آمَنتُم بِهِ فَقَدِ اهتَدَوا)
(اگر آن‌ها به مانند آن‌چه شما به آن ایمان آورده‌اید ایمان بیاورند، هدایت یافته‌اند.)


۲.۱۳ - اهْتَدی‌ (آیه ۳۰ سوره نجم)

(وَ هُوَ اَعلَمُ بِمَنِ اهتَدی)
(و همچنین هدایت یافتگان را از همه بهتر می‌شناسد.)


۲.۱۴ - اهتَدَوا (آیه ۲۰ سوره آل عمران)

(فَاِن اَسلَموا فَقَدِ اهتَدَوا)
(اگر در برابر فرمان و منطق حق، تسلیم شوند، هدایت می‌یابند.)


۲.۱۵ - اهْتَدی‌ (آیه ۸۲ سوره طه)

(وَ اِنّی لَغَفّارٌ لِمَن تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحًا ثُمَّ اهتَدی)
(و من هر که را توبه کند و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد، سپس هدایت شود، می‌آمرزم.)



در اینجا چند مطلب تفسیری بررسی می‌شود:

۳.۱ - هدایت عامه و تکوینی‌

هدایت تکوینی و عمومی آن است که خداوند بوسیله عقل، فهم، فکر، وجدان و غرائز که در وجود انسان و حیوانات نهاده آن‌ها را به راه‌های زندگی و تدبیر و اداره امور خویش هدایت و رهبری فرموده است یک مورچه و موریانه مثلا به نظام زندگی خود و راه‌های آن همان‌طور آشناست که انسان متمدن آشناست و بلکه در بعضی از چیزها از انسان آشناتر است.
ولی انسان گذشته از راه‌های زندگی به راه‌های خوب و بد، عدل و ظلم، کمک و آزار و غیره نیز تکوینا هدایت شده است گر چه این چیزها به احتمال نزدیک به یقین در جنبندگان دیگر نیز هست ولی ما پی نبرده‌ایم.

۳.۱.۱ - هَدی‌ (آیه ۵۰ سوره طه)

(قالَ رَبُّنَا الَّذِی اَعْطی‌ کُلَّ شَیْ‌ءٍ خَلْقَهُ ثُمَ‌ هَدی‌)
(گفت: «پروردگار ما همان کسی است که به هر موجودی، آنچه را لازمه آفرینش او بوده داده؛ سپس هدایت کرده است.» )
این آیه جواب موسی (علیه‌السّلام) است به فرعون ظاهرا مفعول‌ «هَدی‌» همان‌ («کُلَّ شَیْ‌ءٍ») و تقدیر آن («ثمّ هدی کلّ شی‌ء») است اگر خلق در آیه بمعنی تقدیر و‌ اندازه‌گیری باشد منظور آنست که: خدا هر چیز را‌ اندازه گرفت و هر چیز را باندازه خویش و طریق زندگی و بقایش هدایت نمود در این‌صورت آیه مثل‌:

۳.۱.۲ - فَهَدی‌ (آیه ۳ سوره اعلی)

(وَ الَّذِی قَدَّرَ فَهَدی‌)
(و همان کس که‌اندازه‌گیری کرد و هدایت نمود.)
خواهد بود، و اگر اعطاء خلق بمعنی آفریدن باشد معنا این می‌شود که خدا هر چیز را آفرید و به راههای زندگی و سعادت و شقاوت و کمال وجود رهبری فرمود. لفظ («کُلَّ شَیْ‌ءٍ») شامل همه موجودات حتی جمادات نیز می‌باشد در این صورت باید گفت: همه آن‌ها شعور دارند و به راه‌های کمال خویش هدایت شده‌اند و این عجیب نیست زیرا همه موجودات خدا را به زبانی تسبیح می‌کنند که ما بآن واقف نیستیم‌.
(وَ اِنْ مِنْ شَیْ‌ءٍ اِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ‌)
(و هیچ موجودی نیست، جز آن‌که، تسبیح و حمد او می‌گوید؛ ولی شما تسبیح آن‌ها را نمی‌فهمید؛ او دارای حلم و آمرزنده است.) چیزی که خدایش را تسبیح می‌کند قهرا هدایت هم شده است.
آیه‌ (الَّذِی خَلَقَ فَسَوَّی- وَ الَّذِی قَدَّرَ فَهَدی‌)
(همان خداوندی که آفرید و موزون ساخت. و همان کس که‌اندازه‌گیری کرد و هدایت نمود.)
این آیه که گذشت نظیر این آیه است.
ظاهرا مراد از («عهد اللّه») در بعضی آیات قرآن همان هدایت تکوینی است که فرمود:
(الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ‌)
(همان کسانی که پیمان خدا را، پس از محکم ساختن آن، می‌شکنند.)
و در محلّ خود گفته شده: عهد هدایت تکوینی و میثاق که محکم کردن عهد است، هدایت تشریعی است که عهد تکوینی بوسیله عهد تشریعی محکم شده است.

۳.۲ - هدایت تشریعی و خاصه‌

هدایت تشریعی و خاصه‌ همان است که به وسیله انبیاء (علیهم‌السّلام) نسبت به بشر انجام گرفته است‌:

۳.۲.۱ - الْهُدی‌ (آیه ۱۷ سوره فصلت)

(وَ اَمَّا ثَمُودُ فَهَدَیْناهُمْ‌ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمی‌ عَلَی‌ الْهُدی‌)
(امّا ثمود را هدایت کردیم، ولی آن‌ها نابینایی و گمراهی را بر هدایت ترجیح دادند.)


۳.۲.۲ - هَدی‌ (آیه ۳۰ سوره اعراف)

(فَرِیقاً هَدی‌ وَ فَرِیقاً حَقَّ عَلَیْهِمُ الضَّلالَةُ)
(جمعی را هدایت کرده و جمعی که شایستگی نداشته‌اند، گمراهی بر آن‌ها مسلّم شده است.)


۳.۲.۳ - یَهْدِی (آیه ۲۱۳ سوره بقره)

(وَ اللَّهُ‌ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ اِلی‌ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ‌)
(و خدا، هر کس را بخواهد، به راه راست هدایت می‌کند.)
از خاصّ بودن آن‌ها می‌فهمیم که منظور هدایت خاص و هدایت تشریعی است.


۳.۲.۴ - هَدَیْناهُ‌ (آیه ۱۰ سوره بلد)

(وَ هَدَیْناهُ‌ النَّجْدَیْنِ‌)
(و او را به راه خیر و شر هدایت کردیم.)


۳.۲.۵ - هَدَیْناهُ‌ (آیه ۳ سوره انسان)

(اِنَّا هَدَیْناهُ‌ السَّبِیلَ اِمَّا شاکِراً وَ اِمَّا کَفُوراً)
(ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد و پذیرا گردد یا ناسپاس.)
در این دو آیه‌ اخیر شاید هر دو هدایت منظور باشد.


۳.۳ - تعدیه هدایت‌

در صحاح گوید تعدیه آن بدو مفعول مثل «هَدَیْتُهُ‌ الطّریق» لغت اهل حجاز است ولی دیگران با «الی» تعدیه می‌کنند مثل «هَدَیْتُهُ‌ الی الطّریق»
در مصباح و اقرب الموارد نیز اوّلی را لغت اهل حجاز دانسته و گویند: در لغت دیگران با «الی» و لام باشد مثل«هَدَاهُ‌ للطّریق و الی الطّریق»
در قاموس هر سه را نقل و بلغت حجاز اشاره نکرده است.
همچنین طبرسی ذیل آیه‌ (یَهْدِی بِهِ کَثِیراً) (گروه بسیاری را هدایت می‌کند.) هدایت در مواضعی با «الی» متعدی شده است.
نگارنده گوید: نمونه مواضع سه گانه به قرار ذیل است:

۳.۳.۱ - اهْدِنَا (آیه ۶ سوره فاتحه)

(اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ‌)
(ما را به راه راست هدایت کن.)


۳.۳.۲ - یَهْدِی (آیه ۹ سوره اسراء)

(اِنَّ هذَا الْقُرْآنَ‌ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ اَقْوَمُ‌)
(این قرآن، به راهی که استوارترین راه‌هاست، هدایت می‌کند.)


۳.۳.۳ - لَتَهْدِی‌ (آیه ۵۲ سوره شوری)

(وَ اِنَّکَ‌ لَتَهْدِی‌ اِلی‌ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ‌)
(و به یقین تو به سوی راه راست هدایت می‌کنی.)
در کشاف ذیل‌ اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ‌ گوید: هدی در اصل با لام و الی متعدی می‌شود.
طبرسی در جوامع الجامع آن‌را پذیرفته است.


۳.۳.۴ - لَنَهْدِیَنَّهُمْ‌ (آیه ۶۹ سوره عنکبوت)

قول بعضی که گفته‌اند اگر هدایت به نفسه متعدی باشد به معنای ایصال به مطلوب است و جز به خدا نسبت داده نمی‌شود مثل‌:
(وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ‌ سُبُلَنا)
(و آن‌ها که در راه ما با خلوص نیت جهاد کنند، قطعاً به راه‌های خود، هدایت‌شان خواهیم کرد.)


۳.۳.۲ - یَهْدِی (آیه ۹ سوره اسراء)

و اگر به حرف باشد به معنی ارائة الطریق است و آن گاهی به قرآن نسبت داده مثل‌:
(اِنَّ هذَا الْقُرْآنَ‌ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ اَقْوَمُ‌)
(این قرآن، به راهی که استوارترین راه‌هاست، هدایت می‌کند.)


۳.۳.۶ - یَهْدِی (آیه ۵۲ سوره شوری)

گاهی به پیغمبر مثل:
(وَ اِنَّکَ‌ لَتَهْدِی‌ اِلی‌ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ‌)
(و به یقین تو به سوی راه راست هدایت می‌کنی.)
چنان‌که سید شریف جرجانی در حاشیه کشاف از بعضی نقل کرده، مبنای صحیحی ندارد.


۳.۳.۷ - یَهْدِی (آیه ۵۶ سوره قصص)

به این قول استدلال کرده و گفته‌اند: درباره رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آمده‌:
(اِنَّکَ لا تَهْدِی‌ مَنْ اَحْبَبْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ‌ یَهْدِی مَنْ‌ یَشاءُ)
(تو نمی‌توانی هر کس را که دوست داری هدایت کنی؛ ولی خداوند هرکس را بخواهد و شایسته باشد هدایت می‌کند.)
هدایت نفی شده از آن حضرت ایصال به مطلوب است و گرنه ارائه طریق از کارهای آن حضرت است. ولی ظاهرا مراد نفی استقلال در هدایت است یعنی: بدون مدد خدا نتوانی کسی را هدایت کنی ولی خدا در هدایت مستقل است‌.


۳.۳.۸ - اَهْدِکُمْ‌ (آیه ۳۸ سوره غافر)

ایضا در انسان نیز متعدی به نفسه آمده مثل قول مؤمن آل فرعون‌:
(یا قَوْمِ اتَّبِعُونِ‌ اَهْدِکُمْ‌ سَبِیلَ الرَّشادِ)
(ای قوم من! از من پیروی کنید تا شما را به راه صواب، راهنمایی کنم.)


۳.۳.۹ - اَهْدِکَ (آیه ۴۳ سوره مریم)

قول ابراهیم (علیه‌السّلام):
(فَاتَّبِعْنِی‌ اَهْدِکَ‌ صِراطاً سَوِیًّا)
(بنابراین از من پیروی کن، تا تو را به راه راست هدایت کنم.)


۳.۴ - اشکال و جواب

درباره: (اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ‌)
(ما را به راه راست هدایت کن)
اشکال کرده‌اند به این‌که طلب هدایت از کسی که هدایت شده تحصیل حاصل است حال آن‌که همه در نماز و غیر نماز از خدا طلب هدایت کرده و می‌گوییم:(اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ‌)؟
در جواب گفته‌اند: این سؤال از شخص هدایت یافته طلب زیادت هدایت است چنان‌که فرموده:
(وَ یَزِیدُ اللَّهُ الَّذِینَ‌ اهْتَدَوْا هُدیً‌)
(و کسانی که پذیرای هدایت شوند، خداوند بر هدایت‌شان می‌افزاید.) ایضا گفته‌اند مراد پیوسته بودن در هدایت است.
در کشاف و جوامع الجامع از علی (علیه‌السّلام) نقل شده: «اهْدِنَا: ثَبِّتْنَا» یعنی ما را در راه راست پایدار و ثابت گردان.
در جواب دیگر گفته‌اند: ما را در آینده هدایت کن چنان‌که در گذشته کرده‌ای. ناگفته نماند: هدایت یکی از فیوضات الهی است که هر آن بواسطه علل قابل قطع است و ادامه آن بسته به افاضه خدا است نظیر روشن بودن لامپ که محتاج بادامه جریان برق است و هر آن که جریان برق قطع شود روشن بودن لامپ امکان ندارد لذا طلب هدایت از خدا هر آن و برای هر کس لازم است چون در هر لحظه که خدا دست باز دارد هدایت قطع شده و شخص در ضلالت خواهد افتاد.
(یَسْئَلُهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْاَرْضِ کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَاْنٍ‌)
(تمام کسانی که در آسمان‌ها و زمین هستند از او تقاضا می‌کنند و او هر روز در شان و کاری است.)
(وَ ما تَشاؤُنَ اِلَّا اَنْ یَشاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِینَ‌)
(و شما اراده نمی‌کنید مگر این‌که خداوندی که پروردگار جهانیان است، اراده کند!) این سخن نظیر آن است که‌ از علی (علیه‌السّلام) نقل شد.


۳.۵ - عدم هدایت

راجع به بعض اصناف انسان آمده که خدا هدایت‌شان نمی‌کند مثل:

۳.۵.۱ - لا یَهْدِی (آیه ۲۵۸ سوره بقره)

(فَبُهِتَ الَّذِی کَفَرَ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ‌)
(به این صورت، آن مرد کافر، مبهوت و وامانده شد. و خداوند، گروه ستمکاران را هدایت نمی‌کند.)


۳.۵.۲ - لا یَهْدِی (آیه ۲۶۴ سوره بقره)

(لا یَقْدِرُونَ عَلی‌ شَیْ‌ءٍ مِمَّا کَسَبُوا وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ‌)
(آن‌ها از کاری که انجام داده‌اند، چیزی بدست نمی‌آورند و خداوند، گروه کافران را هدایت نمی‌کند.)


۳.۵.۳ - لا یَهْدِی (آیه ۱۰۸ سوره مائده)

(وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اسْمَعُوا وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقِینَ‌)
(از مخالفت خدا بپرهیزید و گوش فرا دهید. و خداوند، گروه فاسقان را هدایت نمی‌کند.)


۳.۵.۴ - لا یَهْدِی (آیه ۵۲ سوره یوسف)

(اَنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی کَیْدَ الْخائِنِینَ‌)
(و خداوند مکر خائنان را هدایت نمی‌کند.)


از این آیات روشن می‌شود که خدا ظالمان، کافران، فاسقان و خائنان را هدایت نمی‌کند حال آن‌که هدایت باید شامل حال آن‌ها شود و این‌که خدا هدایت‌شان نمی‌کند یعنی چه؟
به نظر نگارنده: چنان‌که از ما قبل جمله‌های‌ (لا یَهْدِی) استفاده می‌شود منظور آن است که خداوند کافران را در کفرشان هدایت نمی‌کند یعنی کفر برای آنان مایه نجات نمی‌شود به عبارت دیگر: ظلم و فسق و خیانت راهی است بر خلاف حق و در آن هدایت نیست بلکه ضلالت و شقاوت است.
مثلا در آیه اول خواندیم:
(فَبُهِتَ الَّذِی کَفَرَ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ‌)
(به این صورت، آن مرد کافر، مبهوت و وامانده شد. و خداوند، گروه ستمکاران را هدایت نمی‌کند.)
چرا کافر مبهوت و مغلوب شد؟ به علت آن‌که در مقابله با ابراهیم (علیه‌السّلام) ظلم می‌کرد و در ظلم هدایت نیست، ظلم بی‌راهه است و خدا در بی‌راهه هدایت قرار نداده است.
و در آیه‌ (وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اسْمَعُوا وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقِینَ‌)
(از مخالفت خدا بپرهیزید و گوش فرا دهید. و خداوند، گروه فاسقان را هدایت نمی‌کند.)
یعنی متقی و حق‌شنو باشید هدایت در آن است ولی در فسق هدایت نیست و خدا فاسقان را در فسق‌شان هدایت نمی‌کند زیرا فسق راه ضلالت است نه هدایت.
ولی این مخالف با آن نیست که خداوند به طریق عموم همه را هدایت و راهنمائی کند چنان‌که فرموده:
(وَ اَمَّا ثَمُودُ فَهَدَیْناهُمْ‌ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمی‌ عَلَی‌ الْهُدی‌)
(امّا ثمود را هدایت کردیم، ولی آن‌ها نابینایی و گمراهی را بر هدایت ترجیح دادند.)
(وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ‌ الْهُدی‌)
(هدایت از سوی پروردگارشان برای آن‌ها آمده است.)
(اِنَّا هَدَیْناهُ‌ السَّبِیلَ اِمَّا شاکِراً وَ اِمَّا کَفُوراً)
(ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد و پذیرا گردد یا ناسپاس.) در این آیات انسان بماهو انسان در نظر است که مورد هدایت و راهنمایی خداست.


۴.۱ - الْهَدْی‌ (آیه ۱۹۶ سوره بقره)

(فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْی‌)
«سرهای خویش را نتراشید تا قربانی بمحلّش برسد.»
واحد آن هدیه است مثل تمر و تمره و جمع آن هدی بر وزن فعیل است چنان‌که در مجمع گفته است.


۴.۲ - بِهَدِیَّةٍ (آیه ۲۷ سوره نمل)

(وَ اِنِّی مُرْسِلَةٌ اِلَیْهِمْ‌ بِهَدِیَّةٍ فَناظِرَةٌ بِمَ یَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ‌)
«من تحفه‌ای به آن‌ها خواهم فرستاد تا ببینم فرستادگان با چه بر می‌گردند.»


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۷، ص۱۴۵.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۸۳۵.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۱، ص۴۷۲.    
۴. جوهری، ابونصر، الصحاح تاج اللغة وصحاح العربیة، ج۶، ص۲۵۳۳.    
۵. فیروز آبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۴، ص۴۰۳.    
۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۶۵.    
۷. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۸۳۵.    
۸. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۸۴۰.    
۹. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۵، ص۶۰۳.    
۱۰. اعلی/سوره۸۷، آیه۲- ۳.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۱.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۴۴۱.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۶۵.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۲.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۲۰.    
۱۶. صافات/سوره۳۷، آیه۲۳.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۶.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۱۹۶.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۳۰.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۶۶.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۸۸.    
۲۲. صافات/سوره۳۷، آیه۲۳.    
۲۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۸۳۵.    
۲۴. فصلت/سوره۴۱، آیه۱۷.    
۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۷۸.    
۲۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۵۷۲.    
۲۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۷۷.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۳۴.    
۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۲.    
۳۰. اعراف/سوره۷، آیه۳۰.    
۳۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۵۳.    
۳۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۹۲.    
۳۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۷۴.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۸۴.    
۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۶۳۵.    
۳۶. بقره/سوره۲، آیه۲۱۳.    
۳۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۳.    
۳۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۱۹۴.    
۳۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۱۲۹.    
۴۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۲۸۳.    
۴۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۴۴.    
۴۲. یونس/سوره۱۰، آیه۱۰۸.    
۴۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۰۸.    
۴۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۱۹۷.    
۴۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۱۳۳.    
۴۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۳۷۷.    
۴۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۲۱۱.    
۴۸. محمد/سوره۴۷، آیه۱۷.    
۴۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۰۸.    
۵۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۳۵۶.    
۵۱. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۲۳۶.    
۵۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۶۵.    
۵۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۵۴.    
۵۴. طه/سوره۲۰، آیه۱۳۵.    
۵۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۲۱.    
۵۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۳۳۶.    
۵۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۲۴۰.    
۵۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۹۳.    
۵۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۶۰.    
۶۰. مریم/سوره۱۹، آیه۷۶.    
۶۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۱۰.    
۶۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۱۳۹.    
۶۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۰۲.    
۶۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۲۰۱.    
۶۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۸۱۶.    
۶۶. نمل/سوره۲۷، آیه۹۲.    
۶۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۸۵.    
۶۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۵۷۹.    
۶۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۴۰۴.    
۷۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۱۵۲.    
۷۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۷۱.    
۷۲. یونس/سوره۱۰، آیه۱۰۸.    
۷۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۲۱.    
۷۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۱۹۷.    
۷۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۱۳۳.    
۷۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۳۷۷.    
۷۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۲۱۱.    
۷۸. بقره/سوره۲، آیه۱۳۷.    
۷۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۱.    
۸۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ص۴۷۱.    
۸۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ص۳۱۲.    
۸۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۷۸.    
۸۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ص۴۰۶.    
۸۴. نجم/سوره۵۳، آیه۳۰.    
۸۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۲۷.    
۸۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۶۵.    
۸۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۴۱.    
۸۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۴۰۰.    
۸۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۶۹.    
۹۰. آل عمران/سوره۳، آیه۲۰.    
۹۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۲.    
۹۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۵.    
۹۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۷۱۹.    
۹۴. طه/سوره۲۰، آیه۸۲.    
۹۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۱۷.    
۹۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۲۶۱.    
۹۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۸۷.    
۹۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۵۵.    
۹۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۹.    
۱۰۰. طه/سوره۲۰، آیه۵۰.    
۱۰۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۱۴.    
۱۰۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۲۳۱.    
۱۰۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۶۶.    
۱۰۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۳۵.    
۱۰۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۲.    
۱۰۶. اعلی/سوره۸۷، آیه۳.    
۱۰۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۱.    
۱۰۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۴۴۱.    
۱۰۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۶۵.    
۱۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۲.    
۱۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۲۰.    
۱۱۲. اسراء/سوره۱۷، آیه۴۴.    
۱۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۸۶.    
۱۱۴. اعلی/سوره۸۷، آیه۲- ۳.    
۱۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۱.    
۱۱۶. بقره/سوره۲، آیه۲۷.    
۱۱۷. رعد/سوره۱۳، آیه۲۵.    
۱۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵.    
۱۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۵۲.    
۱۲۰. فصلت/سوره۴۱، آیه۱۷.    
۱۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۷۸.    
۱۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۵۷۲.    
۱۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۷۷.    
۱۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۳۴.    
۱۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۲.    
۱۲۶. اعراف/سوره۷، آیه۳۰.    
۱۲۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۵۳.    
۱۲۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۹۲.    
۱۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۷۴.    
۱۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۸۴.    
۱۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۶۳۵.    
۱۳۲. بقره/سوره۲، آیه۲۱۳.    
۱۳۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۳.    
۱۳۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۱۹۴.    
۱۳۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۱۲۹.    
۱۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۲۸۳.    
۱۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۴۴.    
۱۳۸. بلد/سوره۹۰، آیه۱۰.    
۱۳۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۴.    
۱۴۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۴۸۹.    
۱۴۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۹۲.    
۱۴۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۹۹.    
۱۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۴۸.    
۱۴۴. انسان/سوره۷۶، آیه۳.    
۱۴۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۷۸.    
۱۴۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۱۹۴.    
۱۴۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۱۲۱.    
۱۴۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۱۵۵.    
۱۴۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۱۵.    
۱۵۰. جوهری، ابونصر، الصحاح تاج اللغه وصحاح العربیه، ج۶، ص۲۵۳۳.    
۱۵۱. فیومی، احمد، المصباح المنیر، ج۱، ص۳۲۷.    
۱۵۲. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۵، ص۶۰۳.    
۱۵۳. فیروزآبادی، مجدالدین، القاموس المحیط، ج۴، ص۴۰۳.    
۱۵۴. بقره/سوره۲، آیه۲۶.    
۱۵۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵.    
۱۵۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۸۰.    
۱۵۷. فاتحه/سوره۱، آیه۶.    
۱۵۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱.    
۱۵۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ص۴۴.    
۱۶۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ص۲۸.    
۱۶۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ص۴۷.    
۱۶۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ص۱۰۹.    
۱۶۳. اسراء/سوره۱۷، آیه۹.    
۱۶۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۸۳.    
۱۶۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۶۲.    
۱۶۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۴۶.    
۱۶۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۹۶.    
۱۶۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۱۸.    
۱۶۹. شوری/سوره۴۲، آیه۵۲.    
۱۷۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۸۹.    
۱۷۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۱۱۵.    
۱۷۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۷۸.    
۱۷۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۱۷۶.    
۱۷۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۵۸.    
۱۷۵. زمخشری، جارالله، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۱، ص۱۵.    
۱۷۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج۱، ص۵۷.    
۱۷۷. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۶۹.    
۱۷۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۲۲۷.    
۱۷۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۱۵۱.    
۱۸۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۹، ص۹۲.    
۱۸۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۴۵۸.    
۱۸۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۰۴.    
۱۸۳. اسراء/سوره۱۷، آیه۹.    
۱۸۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۸۳.    
۱۸۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۶۲.    
۱۸۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۴۶.    
۱۸۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۹۶.    
۱۸۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۱۸.    
۱۸۹. شوری/سوره۴۲، آیه۵۲.    
۱۹۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۸۹.    
۱۹۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۱۱۵.    
۱۹۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۷۸.    
۱۹۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۱۷۶.    
۱۹۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۵۸.    
۱۹۵. قصص/سوره۲۸، آیه۵۶.    
۱۹۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۹۲.    
۱۹۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۷۸.    
۱۹۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۵۵.    
۱۹۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۲۱۷.    
۲۰۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۴۰۶.    
۲۰۱. غافر/سوره۴۰، آیه۳۸.    
۲۰۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۷۱.    
۲۰۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۵۰۴.    
۲۰۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۳۲.    
۲۰۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۲۷۰.    
۲۰۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۸۱۶.    
۲۰۷. مریم/سوره۱۹، آیه۴۳.    
۲۰۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۰۸.    
۲۰۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۷۵.    
۲۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۵۷.    
۲۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۱۷۳.    
۲۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۹۷.    
۲۱۳. فاتحه/سوره۱، آیه۶.    
۲۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱.    
۲۱۵. مریم/سوره۱۹، آیه۷۶.    
۲۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۱۰.    
۲۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج۱، ص۵۷.    
۲۱۸. زمخشری، جارالله، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۱، ص۱۵.    
۲۱۹. رحمن/سوره۵۵، آیه۲۹.    
۲۲۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۳۲.    
۲۲۱. تکویر/سوره۸۱، آیه۲۹.    
۲۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۸۶.    
۲۲۳. بقره/سوره۲، آیه۲۵۸.    
۲۲۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۳.    
۲۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۵۴۳.    
۲۲۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۳۵۵.    
۲۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۱۲۳.    
۲۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۳۶.    
۲۲۹. بقره/سوره۲، آیه۲۶۴.    
۲۳۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴.    
۲۳۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۵۹۸.    
۲۳۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۳۹۰.    
۲۳۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۱۴۶.    
۲۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۵۰.    
۲۳۵. مائده/سوره۵، آیه۱۰۸.    
۲۳۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۲۵.    
۲۳۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۶، ص۲۹۰.    
۲۳۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۶، ص۱۹۹.    
۲۳۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۷، ص۲۲۰.    
۲۴۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۴۰۱.    
۲۴۱. یوسف/سوره۱۲، آیه۵۲.    
۲۴۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۴۱.    
۲۴۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۲۶۷.    
۲۴۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۱۹۶.    
۲۴۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۲۳۶.    
۲۴۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۳۶۸.    
۲۴۷. بقره/سوره۲، آیه۲۵۸.    
۲۴۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۳.    
۲۴۹. مائده/سوره۵، آیه۱۰۸.    
۲۵۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۲۵.    
۲۵۱. فصلت/سوره۴۱، آیه۱۷.    
۲۵۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۷۸.    
۲۵۳. نجم/سوره۵۳، آیه۲۳.    
۲۵۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۲۶.    
۲۵۵. انسان/سوره۷۶، آیه۳.    
۲۵۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۷۸.    
۲۵۷. بقره/سوره۲، آیه۱۹۶.    
۲۵۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۰.    
۲۵۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۱۱۲.    
۲۶۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۷۶.    
۲۶۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۲۴۲.    
۲۶۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۱۹.    
۲۶۳. طبرسی، فضل بن حسن،تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۳۶.    
۲۶۴. نمل/سوره۲۷، آیه۳۵.    
۲۶۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۵۱۴.    
۲۶۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۳۶۱.    
۲۶۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۱۰۶.    
۲۶۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۴۵.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «هدی»، ج۷، ص۱۴۵.    






جعبه ابزار