نَزْغ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نَزْغ: (مِنْ بَعْدِ أَنْ نَّزَغَ) با توجّه به اين كه «
نَزْغ» به معناى وارد شدن در كارى به قصد فساد و افساد است
، دليل بر اين است كه وسوسههاى شيطانى در اين گونه ماجراها هميشه نقش مهمى دارد، ولى قبلًا هم گفتهايم كه از اين وسوسهها به تنهايى كارى ساخته نيست، تصميمگيرنده نهايى خود انسان است، بلكه او است كه درهاى قلب خود را به روى
شیطان مىگشايد و اجازه ورود به او مىدهد.
(وَ رَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَ خَرُّواْ لَهُ سُجَّدًا وَ قَالَ يَا أَبَتِ هَذَا تَأْوِيلُ رُؤْيَايَ مِن قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي حَقًّا وَ قَدْ أَحْسَنَ بَي إِذْ أَخْرَجَنِي مِنَ السِّجْنِ وَ جَاء بِكُم مِّنَ الْبَدْوِ مِن بَعْدِ أَن نَّزغَ الشَّيْطَانُ بَيْنِي وَ بَيْنَ إِخْوَتِي إِنَّ رَبِّي لَطِيفٌ لِّمَا يَشَاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ) (و
پدر و
مادر خود را بر تخت نشاند؛ و همگى براى او در پيشگاه خداوند به
سجده افتادند؛ و گفت: «پدر! اين تعبير همان خوابى است كه پيش از اين ديدم؛ پروردگارم آن را تحقق بخشد؛ و او به من نيكى كرد آنگاه كه مرا از زندان بيرون آورد، و شما را نيز از آن
بیابان به اين جا آورد بعد از آنكه شيطان، ميان من و برادرانم فتنه كرد. پروردگارم نسبت به آنچه مىخواهد و شايسته مىبيند، صاحب لطف است؛ چرا كه او دانا و حكيم است.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: نزغ به معناى وارد شدن در كارى است به منظور بر هم زدن و فاسد كردن آن و مقصودش از اين اشاره، اين بود كه پروردگار من بعد از آنكه شيطان در بين من و برادرانم مداخله كرد و ميان ما را بهم زد به من احسان كرد، و شد آنچه كه نبايد مىشد، و در آخر به جدايى من از شما منتهى گرديد
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «نَزْغ»، ص۵۸۳.