یعنی: «در آفاق مسافرت کردم تا جائی که غنیمت را در بازگشتن دانستم». (وَ کَمْ اَهْلَکْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ اَشَدُّ مِنْهُمْ بَطْشاً فَنَقَّبُوا فِی الْبِلادِ هَلْ مِنْ مَحِیصٍ) ظاهرا مراد از آیه راهها باز کردن است، یعنی: «چه بسیار قویتر از آنها را که هلاک گرداندیم و آنها در سرزمینها راهها باز کردند (و یا در بلاد مسافرتها کردند) آیا فراری از هلاک داشتند؟». ۲.۲ - نقیبنَقیب: سرپرست است. نقیب القوم کسی است که از احوال و از وضع قوم مطّلع است و وضع آنها را جستجو میکند، گوئی اسرار آنها را سوراخ کرده و پی میبرد. راغب گوید: «النَّقِیبُ: الباحث عن القوم و عن احوالهم».(وَ لَقَدْ اَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ بَنِی اِسْرائِیلَ وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَیْ عَشَرَ نَقِیباً) (خدا از بنیاسرائیل پيمان گرفت و از آنها، دوازده نقيب [ سرپرست] برانگيختيم). ظاهرا مراد از آن در آیه سرپرست است، نظیر امامان (علیهمالسّلام) در امت اسلامی یعنی: «از بنی اسرائیل پیمان اکید گرفتیم که به دستور دین عمل کنند و در میان آنها دوازده سرپرست و پیشوا بر انگیختیم». ظاهرا آنها رؤساء اسباط دوازدهگانه بنی اسرائیل بودهاند و «بَعَثْنا» نشان میدهد که ماموریتشان خدائی بوده است، ولی آیه در پیامبر بودنشان صریح نیست زیرا بعث در غیر پیغمبر نیز به کار میرود و به نظر میآید که مروّج شریعت تورات بودهاند.قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "نقب"، ج۷، ص۱۰۳. ردههای این صفحه : مفردات قرآن | واژه شناسی واژگان سوره ق | واژه شناسی واژگان سوره کهف | واژه شناسی واژگان سوره مائده |