نَزْع (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نَزْع (به فتح نون و سکون زاء) از
واژگان قرآن کریم به معنای کندن است.
این لفظ در قرآن پیوسته در مجادله لفظی به کار رفته است. گویا آن در قتال به کار نمیرود
مشتقات
نَزْع که در
آیات قرآن آمده عبارتند از:
تَنْزِعُ (به فتح تاء، سکون نون و کسر زاء) به معنای میگیری، باز میستانی و کندن؛
نَزَعَ (به فتح نون و زاء) به معنای جذب چيزى از جايگاه آن است تا جايى كه از جايش كنده شود؛
النَّازِعاتِ (به فتح نون و کسر زاء) به معنای کشیدن؛
نَزَّاعَةً (به فتح نون و زاء) به معنای کندن؛
تَنازَعُوا (به فتح تاء و زاء) به معنای منازعه نزاع کردن است.
نَزْع به معنای کندن است.
«نَزَعَ الشّیء من مکانه: قلعه» در
قاموس خارج کردن دست را از گریبان نزع گفته است:
«نَزَعَ یَدَه: اخرجها من جیبه» در
مجمع آن را
قَلْع الشّیء عن الشّیء فرموده است.
به مواردی از
نَزْع که در قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ) «میدهی
حکومت را به آنکه میخواهی و میگیری حکومت را از آنکه میخواهی»
(تَنْزِعُ النَّاسَ کَاَنَّهُمْ اَعْجازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ) «آن با مردم را از مقرّشان میکند گویی تنه یا ریشههای کنده شده
خرما هستند.»
(وَ نَزَعَ یَدَهُ فَاِذا هِیَ بَیْضاءُ لِلنَّاظِرِینَ) «دستش را بیرون آورد آنگاه دستش برای ناظران روشن و سفید بود.»
وَ النَّازِعاتِ غَرْقاً - وَ النَّاشِطاتِ نَشْطاً (
سوگند به فرشتگانى كه
روح مجرمان را از بدنهايشان به شدت بر مىكشند. و فرشتگانى كه روح
مؤمنان را با مدارا و نشاط مىگيرند.)
کَلَّا اِنَّها لَظی - نَزَّاعَةً لِلشَّوی (هرگز چنين نيست كه با اينها بتوان نجات يافت، آرى تنها شعلههاى سوزان آتش است - كه پوست بدن را مىكند و مىبَرد.)
مخاصمه و مجادله را از آن جهت نزاع و تنازع گویند که طرفین یکدیگر را جذب و قلع میکنند.
(فَتَنازَعُوا اَمْرَهُمْ بَیْنَهُمْ وَ اَسَرُّوا النَّجْوی) «در کار خویش منازعه کرده و نجوی را پنهان داشتند.»
(وَ اَطِیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا) (و از خدا و پيامبرش
اطاعت نماييد؛ و با يكديگر نزاع نكنيد، كه سست مىشويد.)
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «نزع»، ج۷، ص۴۲.