نبل (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نَبْل (مثل عقل، به فتح نون و سکون باء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای تیرها و واحد آن «سهم» است. بعضی گفتهاند: واحد نبل نبله و جمع آن نبال است. این واژه چهار بار در
نهج آمده است.
نَبْل به معنای تیرها آمده و واحد آن «سهم» است. از غیر لفظش نابل کسی که تیر میتراشد، و کسی که تیر دارد، بعضی گفتهاند: واحد نبل نبله و جمع آن نبال است.
امام علی (علیهالسلام) درباره
حضرت سلیمان (علیهالسلام) فرموده:
«فَلَمَّا اسْتَوْفَى طُعْمَتَهُ، وَاسْتَكْمَلَ مُدَّتَهُ، رَمَتْهُ قِسِيُّ الْفَنَاءِ بِنِبَالِ المَوْتِ» «چون طعام مقدّرش را تمام کرد، و مدّتش را کامل نمود، کمانهای فناء او را با تیرهای مرگ هدف قرار داد.»
(شرحهای خطبه:
)
به
حارث همدانی مینویسد:
«واحْذَرْ كُلَّ عَمَل إِذَا سُئِلَ عَنْهُ صَاحِبُهُ أَنْكَرَهُ أَوِ اعتَذَرَ مِنْهُ. وَلاَ تَجْعَلْ عِرْضَكَ غَرَضاً لِنِبَالِ الْقَوْلِ» «حذر کن از هر کاری که چون مورد سئوال شود انسان آن را انکار کرده و یا از آن اعتذار میکند، آبروی خودت را هدف تیرهای سخنها قرار مده.» (در معرض اتهام قرار مگیر)
(شرحهای نامه:
)
حضرت در ذمّ اهل
بصره فرموده:
«فَأَنْتُمْ غَرَضٌ لِنَابِل، وَأُكْلَةٌ لاِكِل، وَفَرِيسَةٌ لِصائِد.» (...پس هدف خوبى براى تيراندازانيد، و لقمه چربى براى مفتخواران، و صيدى براى صيّادان.)
(شرحهای خطبه:
)
این واژه چهار بار در نهج آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «نبل»، ج۲، ص۱۰۰۹.