• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

میرزای‌ قمی‌

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



میرزا ابوالقاسم بن محمدحسن شفتی قمی جیلانی (گیلانی) (۱۱۵۰-۱۲۳۱ق.) معروف به میرزای قمی، و صاحب قوانین الاصول، از مشهورترین فقها و برترین اصولی (عالِم علم اصول) و از مراجع تقلید شیعه در قرن دوازدهم و سیزدهم قمری.



گردش زمان سال ۱۱۵۱ هجری قمری (بنا به نقل دیگری ۱۱۵۳ و بر طبق نقل سومی سال ۱۱۵۰ ق.) را نشان می‌داد. در خانه محقّر و پر صفا و صمیمیّت آخوند ملا محمدحسن در جاپلق (منطقه‌ای از توابع شهرستان الیگودرز (در استان لرستان) و در ۱۲ فرسخی بروجرد. (فرهنگ فارسی) کودکی دیده به جهان گشود که او را ابوالقاسم نام نهادند. رفته رفته این کودک سعادتمند در دامان پاک مادری دلسوز و مهربان و زیر نظر پدر گرامی‌اش پرورش یافت. وی درس‌های نخستین زندگی را که شالوده شخصیّت علمی و معنوی او و سنگ بنای ایمانش بود در همان ایام به نزد پدر بزرگوار و مادر گرامی‌اش آموخت و شخصیّت معنوی‌اش شکل گرفت.
پدر بزرگوار میرزا، آخوند ملا محمدحسن، از اهالی شفت گیلان بود که در آغاز جوانی برای تحصیل و فرا گرفتن علوم اسلامی، گیلان را به قصد اصفهان ترک گفته و به آن دیار مهاجرت کرده و پس از تحصیل از محضر دو تن از مدرسان آن شهر به نام میرزا هدایت‌الله و برادرش میرزا حبیب‌الله همراه استاد به جاپلق رهسپار شده بود.
مادر وی نیز دختر میرزا هدایت‌الله (از بانوان بزرگوار و پرهیزگار) بوده است.


ابوالقاسم دارای استعدادی خدادادی بود و از كودكی نشان رشد و پویایی در چهره او دیده می‌شد و از آینده درخشان وی حكایت می‌كرد. او مقدمات تحصیل خود را در محضر پدر بزرگوار گذراند و بعدها برای ادامه تحصیل به خوانسار مسافرت كرد و از محضر آقا سیدحسین خوانساری (متوفای ۱۱۹۱ ق.) كه از بزرگان علمای آن عصر و از اساتید اجازه نقل روایت و از محققان علم رجال بود فقه و اصول را آموخت، و در این زمینه به مقام والایی از علم و كمال نایل گردید. او در همان شهر با خواهر استادش آقا حسین خوانساری ازدواج كرد.
وی سرانجام برای تكمیل تحصیلات و فراگیری بیشتر، در سال ۱۱۷۴ هجری به سوی كشور عراق رهسپار شد و در جوار آستان مقدس حضرت امام حسین (علیه السّلام) اقامت گزید.
در این دوران مدتی از محضر آیت‌الله وحید بهبهانی كه در آن روزها استاد كرسی فقاهت بود به شاگردی پرداخت و از مشعل علم و سرچشمه كمال آن استوانه بزرگ علمی كسب نور كرد و از آن جناب به گرفتن اجازه اجتهاد و نقل روایت نایل آمد.
میرزای قمّی پس از اقامت طولانی، در حوزه علمیه کربلا و فراگیری‌های شایسته از آن مهد دانش و معرفت به منظور انجام رسالت مهم دینی به زادگاه خویش (جاپَلَق) بازگشت و در روستایی به نام «دره باغ» كه جای زندگی او و پدرش بود ساكن شد و مدتی نیز به روستای «قلعه بابو» رفت و در آنجا به تبلیغ و تدریس مشغول شد.
[۲] وحید بهبهانی، علی دوانی، ص۱۹۶.



میرزا در جاپلق و روستای قلعه بابو همچنان به ترویج مسائل دین و تدریس فقه و اصول مشغول بود ولی از طرفی چون در آنجا طالب علم و محصل چندانی وجود نداشت به ناچار به قم مهاجرت كرد و آن سرزمین مقدس را برای سكونت برگزید و از بركت حضرت فاطمه معصومه (علیها‌السّلام) در مدت زمانی اندک رشد و ترقی شایانی كرد و شهرت عالم‌گیر یافت و ریاست و مرجعیت شیعه به وی رسید. او پس از آن به كار تألیف و تصنیف، تدریس و صدور فتوا، و تبلیغ و ترویج دین پرداخت و مسجد جامع شهر را برای اقامه نماز جمعه و نماز جماعت برگزید.
[۳] . ر.ك: محمد تنكابنی، قصص العلماء، ص ۱۸۰.
و بدین‌گونه رفته رفته آن شهر علم و دین كه پس از فتنه افغان‌ها از عالم تهی گشته بود رونق پیشین خود را بازیافت و در شمار مراكز مهم علمی شیعه درآمد. در نتیجه حوزه علمیه قم ،حوزه اصفهان را ـ كه در آن زمان حوزه فعّال و پر تحرک و دارای مدرسان بزرگ بود ـ تحت شعاع خود قرار داد و توجه مسلمانان را به سوی خویش جلب كرد.
[۵] عباس فیض قمی، گنجینه آثار قم، ج۱، ص۳۱۳.

فتحعلی شاه قاجار در این ایام بود كه در نخستین سفرش به قم به فضایل اخلاقی و کمالات نفسانی و مراتب فضل میرزا پی برد و برای زیارت او به مسجد جامع شهر آمد و در شمار مأمومین وی قرارگرفت و نماز ظهر و عصر را به آن بزرگوار اقتدا كرد و در نخستین ملاقات حلقه ارادت و محبّت آن جناب را به گردن افكند.


۱. وحید بهبهانی
۲. علامه مازندرانی
۳. نجفی عاملی
۴. سید بحرالعلوم
و....


یکی از خدمات بزرگ و فعالیت‌های ارزنده این شخصیت علمی تربیت شاگردان ممتاز و نمونه‌ای است که هر یک از آن‌ها از مشعل‌داران علم و فقاهت و از بزرگان و شخصیت‌های برجسته علمی به شمار می‌آیند. شاگردان برجسته میرزا عبارتند از:
۱. آقا سیدمحمدباقر شفتی معروف به حجت الاسلام (متوفای ۱۲۶۰ ق.) : او در قم نزد میرزای قمّی شاگردی نمود. پس از آن به کاشان مسافرت کرد و مدتی نیز نزد حاج ملامهدی نراقی بهره علمی جست. آنگاه به اصفهان رفت و در آنجا ساکن شد.
معروف‌ترین تصنیف وی کتاب مطالع الانوار (شرح شرایع) است.
[۶] ر. ک: محمدمحسن آقابزرگ تهرانی، الکرام البرره، ج۱، ص۱۹۲- ۱۹۴.

۲. حاج محمد ابراهیم کلباسی (۱۱۸۰ - ۱۲۶۱ ق.)
او از مفاخر علمای امامیّه و از مجتهدان بزرگ شیعه به شمار می‌رود و در زهد و تقوا و عبادت زبانزد خاص و عام است، در دوران زعامت و مرجعیت استاد کل وحید بهبهانی برای تحصیل به عراق مهاجرت کرد و از محضر بزرگانی همچون آقا محمدباقر بهبهانی، علاّمه بحرالعلوم، شیخ جعفر کاشف الغطاء، آقای سیدعلی طباطبائی (مؤلف ریاض المسائل) و میرزای قمی استفاده کرد. برخی از تالیفات و آثار ارزشمند او عبارت است از:
۱ - الایقاعات. ۲ - الارشاد. ۳ - شواهدالهدایه. ۴-منهاج الهدایه. ۵ - ارشادالمسترشدین. ۶- الارشاد. ۷ -النخبه. ۸ - مناسک الحج.
[۷] محمدمحسن آقابزرگ تهرانی، الکرام البرره، ص۱۴.

۳. آقا محمدعلی هزارجریبی (متوفی ۱۲۴۵ق.) : او از بزرگان علما بود و در علوم عقلی و نقلی مهارت خاصی داشت. کتاب‌های «البدرالباهر» در تفسیر، «السراج المنیر» در علم رجال، «تبصرة المستبصرین» در امامت، کتاب الصلوة و «انیس المشتغلین» آثار قلمی این دانشور بزرگ است.
۴. آقا احمد کرمانشاهی (نوه وحید بهبهانی): از آن بزرگوار آثاری چون «مرآة الاحوال» در موضوع رجال (به زبان فارسی) العمودیه فی شرح الصمدیه»، «نورالانوار»، «الدّررالغرویّه» و شرح مختصرالنافع و کتب دیگر به جای مانده است.
[۹] محمدمحسن آقابزرگ تهرانی، الکرام البرره، ج۱، ص۱۰.

۵. سیدمحمدمهدی خوانساری (متوفای ۱۲۴۶ ق.) : او نوه آقا حسین خوانساری است. از جمله تالیفات و آثار قلمی این سید بزرگوار رساله مشهور و مبسوطی در احوال ابوبصیر است که «عدیمةالنظیر فی احوال ابی بصیر» نامیده شده است.
[۱۰] محمد حرزالدین، معارف الرجال، ج۳، ص۸۷.

۶. سیدعلی خوانساری.
۷. میرزا ابوطالب قمّی.
۸. حاج سید اسماعیل قمّی.
۹. میرزا علی‌رضا قمّی.
۱۰. شیخ حسین قمّی.
۱۱. حاج ملا اسدالله بروجردی.
۱۲. حاج ملا محمد کزازی.
[۱۳] محمد حسین ناصرالشریعه، تاریخ قم، ص۲۵۱.
[۱۴] محمد حسین ناصرالشریعه، تاریخ قم، ص۲۵۹.
[۱۵] محمد حسین ناصرالشریعه، تاریخ قم، ص۲۷۷.
[۱۶] محمد حسین ناصرالشریعه، تاریخ قم، ص۲۷۹.
[۱۷] محمدشریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۱۴۶.

۱۳. ملا غلامرضا آرانی بسیاری از این بزرگان از میرزای قمی اجازه روایت و حدیث دریافت کرده‌اند.
[۱۸] محمدباقر موسوی خوانساری، روضات الجنات.
[۱۹] وحید بهبهانی، علی دوانی، ص۲۶۱.

۱۴. سید محسن کاظمینی
۱۵. سید جواد عاملی
۱۶. شیخ اسدالله شوشتری (صاحب مقابیس)


میرزای قمی در اكثر علوم اسلامی چون فقه و اصول و کلام و علم معانی و بیان و غیر آن‌ها تألیفات و تصنیفات ارزنده و بی‌سابقه‌ای از خود به یادگار گذاشته است كه هر یک از آن‌ها بیانگر نبوغ فكری و احاطه علمی افزون و حسن سلیقه اوست.
گرچه این محقق عالی‌قدر اكثر آثار قلمی خود را در دوران سكونت در قم تألیف كرده است، آغاز فعالیت تألیفی و تصنیفی وی به دوران جوانی و همان ایامی كه در حوزه علمیه خوانسار و خدمت آقا حسین خوانساری مشغول تحصیل بوده مربوط می‌شود. زیرا به‌طوری كه آقا بزرگ تهرانی ذكر می‌كند منظومه‌ای كه ایشان در علم بیان تصنیف كرده است در ربیع الثانی سال ۱۱۷۳ بیست و دو سالگی و در خوانسار پایان یافته است. و از تألیف كتاب «مجموعه فوائد و بعض رسائل» در ماه محرم سال ۱۱۷۵ یعنی در اوایل تحصیل در کربلا (در ۲۴ سالگی) فارغ شده است. برخی از آثار قلمی او عبارتند از:
۱. قوانین الاصول: مهم‌ترین و مشهورترین تصنیف میرزا همین کتاب بوده که به زبان عربی نوشته شده و مؤلّف در سال ۱۲۰۵ از تالیف آن فراغت یافته است. این کتاب یک دوره کامل علم اصول است که جلد اول آن شامل مباحث الفاظ و جلد دوم آن حاوی مباحث عقلی است.
۲. حاشیه بر قوانین: این کتاب در علم اصول است، و در آن به ایرادهای وارد بر قوانین الاصول پاسخ داده شده است.
۳. حاشیه بر زبدة الاصول شیخ بهائی.
۴. حاشیه بر تهذیب الاصول علامه حلی.
۵. حاشیه بر شرح مختصر ابن حاجب عضدی.
۶. جامع الشتات یا اجوبه المسائل (در سه جلد) حاوی یک دوره فقه از بحث طهارت تا مبحث بیان دیه‌ها به صورت سؤال و جواب. به‌علاوه برخی از سؤال‌های متفرقه و عقاید دینی و مسائل کلامی، از جمله ردّ بر صوفیه در آخر كتاب ذكر شده است.
۷. مناهج الاحکام (در فقه)
۸. غنائم الایام فیما یتعلق بالحلال و الحرام: (فقه استدلالی).
۹. معین الخواص: (در فقه ـ بخش عبادات).
۱۰. مرشد العوام: (رساله عملیه ـ به زبان فارسی).
۱۱. منظومه‌ای در علم بدیع (در ۱۴۰ بیت) و منظومه‌ای در علم بیان.
۱۲. فتحیه: (در علم کلام).
۱۳. دیوان شعر: (پنج هزار بیت شعر فارسی و عربی).
۱۴. رساله‌ای در اصول الدین: (به زبان فارسی).
۱۵. رساله‌ای پیرامون موضوع و حكم غناء.
۱۶. رساله‌ای در عمومیت حرمت ربا در تمام معاوضات.
۱۷. مجموعه‌ای از نصایح و مواعظ (نامه مفصل به فتحعلی شاه).
۱۸. رساله‌ای در رد صوفیه و غلات.


میرزا علاوه بر فعالیت‌های علمی از فعالیت‌های فرهنگی نیز غافل نبود.

۷.۱ - تبلیغ و ارشاد

فعالیت‌های فرهنگی این شخصیت عالی‌قدر تنها به مطالعه و تحقیق، تالیف و تصنیف و تدریس و تربیت شاگرد محدود نمی‌شد و کثرت اشتغالات علمی و اجتماعی، او را از وظیفه اصلیش، یعنی تبلیغ دین و ترویج و نشر آیین مقدس اسلام و ارشاد و هدایت بندگان خدا باز نمی‌داشت. او در حالی که پناه محکم و مطمئن برای اهل علم بود مرشد و معلّمی دلسوز و پدری مهربان برای مردم شناخته می‌شد. به همین سبب به موازات برنامه‌های درسی که برای دانش‌پژوهان و اهل فضل داشت خطابه‌ها و سخنرانی‌هایی نیز برای سایر افراد بر پا می‌داشت.

۷.۲ - امر به معروف و نهی از منکر

آن بزرگوار به انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر بسیار مقیّد و پای‌بند بود. حتی این وظیفه الهی و اجتماعی در ملاقات با شاه وقت هم ترک نمی‌شد. گویند در یکی از این ملاقات‌ها در بین گفتگو، خطاب به فتحعلی شاه فرمود: ‌ای شاه! با مردم به عدالت رفتار کن زیرا که می‌ترسم به موجب معاشرتی که با تو دارم، نظر به آیه شریفه «وَلا تَرْکَنُواالی الذینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النّارُ؛ بر ظالمان تکیه نکنید که موجب می‌شود آتش شما را فرو گیرد.» مستوجب عذاب پروردگار شوم! سلطان قاجار در جواب میرزا عرض کرد: نظر به این روایات که می‌گوید: «هر که در دنیا سنگی را دوست داشته باشد در آخرت با او محشور خواهد شد» بنده هم چون در دنیا با شما معاشرت و دوستی دارم، اُمیدوارم که در بهشت عنبر سرشت نیز با شما محشور باشم.
در یکی از دیدارهای دیگری که میرزا با فتحعلی شاه داشت دست به ریش وی که بسیار بلند بود کشید و فرمود: ‌ای شاه! کاری نکن که این ریش فردای قیامت با آتش جهنم بسوزد!
[۲۵] محمد حسین ناصرالشریعه، تاریخ قم، ص۲۱۹.

هر چند که سلطان نسبت به او علاقه می‌ورزید، میرزا به وی بی اعتناتر می‌شد و بیشتر از وی فاصله می‌گرفت. روزی فتحعلی شاه از آن بزرگوار درخواست کرد که اجازه دهد تا دختر خویش را به ازدواج پسر میرزا درآورد و بدین وسیله رابطه خانوادگی بین میرزا و خانواده سلطنتی بر قرار گردد. میرزا از این پیشنهاد سخت ناراحت و نگران شد و از قبول آن خودداری ورزید. گرچه آن جلسه بدون نتیجه پایان پذیرفت اما چون برای میرزا این احتمال وجود داشت که با اصرار شاه مجبور گردد از روی ناچاری به این وصلت تن در دهد دست به دعا برداشت و گفت: «خدایا، اگر بناست شاهزاده به همسری پسر من در آید مرگ جوانم را برسان! » طولی نکشید که تنها پسر میرزا در آب غرق شد و در اثر این سانحه از دنیا رفت.
[۲۶] محمد تنکابنی، قصص العلماء، ص۱۰.



ویژگی‌هایی که رمز موفقیت و عامل پیروزی و سربلندی این مرد بزرگ بوده است عبارت است:

۸.۱ - صبر و استقامت

شکیبایی و استقامت و پایمردی از ویژگی‌های بارز میرزاست. او در طول زندگی پرنشیب و فرازش همواره در برابر مشکلات چون کوه مقاوم و پایدار بود و هرگز در مقابل حوادث ناگوار و انبوه سختی‌ها زانو به زمین نزد. با اینکه در طول زندگی هشتاد ساله‌اش مخصوصاً دوران تحصیل با مشکلات فراوانی مواجه بود، با استفاده از شکیبایی توانست بر همه مشکلات پیروز شود.
[۲۷] ر. ک: محمد تنکابنی، قصص العلماء، ص۱۸۰.


۸.۲ - جدیت در تحصیل

او در فراگیری علوم اسلامی چنان کوشا بود که شب‌ها کمتر به خواب می‌رفت و بیشتر وقت را مشغول مطالعه بود.
[۲۸] محمدباقر موسوی خوانساری، روضات الجنات، ج۵، ص۳۷۸.


۸.۳ - تلاش پیگیر

تلاشگری فوق‌العاده او سبب شده که او را یکی از پرکارترین فقهای شیعه به شمار می‌آورند. او تمام عمر مبارکش را به درس و بحث، مطالعه و تحقیق و هدایت و ارشاد خلق سپری کرد و لحظه‌ای آرام ننشست.
گاه در سنگر محراب و مسجد به اقامه جمعه و جماعت و ارشاد و هدایت مشغول بود و گاه بر کرسی تدریس به نشر علوم اسلامی و تربیت و پرورش شاگرد، زمانی در مسند فتوا و استنباط احکام شریعت و جواب استفتاءات و گاهی نیز به مطالعه و تحقیق و تالیف و تصنیف سرگرم بود.

۸.۴ - ذوق شعری

او علاوه بر مقام فقاهت، دارای طبع شعر بود و دیوان شعر آن بزرگوار در حدود پنج هزار بیت که به زبان فارسی و عربی سروده شده است.

۸.۵ - خوشنویسی

میرزای قمی علاوه بر مزایای علمی و اخلاقی از زیبایی خط برخوردار بوده است. مؤلف کتاب «روضات الجنّات» در این‌باره می‌نویسد: «مرحوم میرزا بسیار خوش خط بود و با هر یک از دو نوع خط مرسوم زمانش - یعنی نسخ و نستعلیق - آشنایی کامل داشته و هر دو را به طرز بسیار جالب و زیبایی می‌نگاشته است. نوشته‌های زیبایی که با زبان فارسی و عربی، با خط نسخ و نستعلیق از آن بزرگوار در نزد ما موجود است خود بهترین شاهد و گواه بر این مطلب است.»


سرانجام آفتاب زندگی این شخصیت بزرگ علمی و دینی که سال‌ها وجود مبارکش منشا خیر و درخشندگی بود در سال ۱۲۳۱ ق (بنا به نقل دیگری، در سال ۱۲۳۳ ق) غروب کرد او در هشتاد سالگی دعوت حق را لبیک گفت و روح پاکش به سوی معشوق شتافت و در جوار رحمت حق تعالی قرار گرفت. پیکر این مرد بزرگ با نهایت تجلیل و احترام تشییع گردید و در قبرستان شیخان قم، مقابل مقبره زکریا بن آدم به خاک سپرده شد.


میرزا دارای یک پسر و هشت دختر بود. پسر آن مرحوم در زمان حیات پدر در گذشت و بازماندگان وی تنها منحصر به دختران او بودند که هر کدام از آن‌ها همسر یکی از علما گردید.
افرادی که افتخار دامادی آن بزرگوار را دارا بودند عبارتند از:
۱. میرزا ابوطالب قمی
۲. حاج ملا اسدالله بروجردی
۳. ملا محمد نراقی (فرزند ملا احمد نراقی)
۴. میرزا علی رضا طاهری
۵. شیخ علی بحرینی
۶. آقا محمدمهدی کلباسی (فرزند حاج محمد ابراهیم کلباسی)
۷. ملا علی بروجردی.
[۳۰] ر. ک: محمد حسین ناصرالشریعه، تاریخ قم، ص۲۲۱-۲۵۰.
[۳۱] وحید بهبهانی، علی دوانی، ص۲۶۳ - ۲۶۴.
[۳۲] سیدمحسن امین عاملی، اعیان الشیعه، ج۲، ص۳۶۸.
[۳۳] محمدمحسن آقابزرگ تهرانی، الکرام البرره، ج۱، ص۵۴.



۱. ر. ک:سیدمحسن امین عاملی، اعیان الشیعه، ج۲، ص۴۱۱.    
۲. وحید بهبهانی، علی دوانی، ص۱۹۶.
۳. . ر.ك: محمد تنكابنی، قصص العلماء، ص ۱۸۰.
۴. سیدمحسن امین عاملی، اعیان الشیعه، ج۲، ص۴۱۲.    
۵. عباس فیض قمی، گنجینه آثار قم، ج۱، ص۳۱۳.
۶. ر. ک: محمدمحسن آقابزرگ تهرانی، الکرام البرره، ج۱، ص۱۹۲- ۱۹۴.
۷. محمدمحسن آقابزرگ تهرانی، الکرام البرره، ص۱۴.
۸. سیدمحسن امین عاملی، اعیان الشیعه، ج۱۰، ص۲۶.    
۹. محمدمحسن آقابزرگ تهرانی، الکرام البرره، ج۱، ص۱۰.
۱۰. محمد حرزالدین، معارف الرجال، ج۳، ص۸۷.
۱۱. ر. ک:محمدباقر موسوی خوانساری، روضات الجنات، ج۵، ص۳۷۰.    
۱۲. سیدمحسن امین عاملی، اعیان الشیعه، ج۸، ص۱۵۲.    
۱۳. محمد حسین ناصرالشریعه، تاریخ قم، ص۲۵۱.
۱۴. محمد حسین ناصرالشریعه، تاریخ قم، ص۲۵۹.
۱۵. محمد حسین ناصرالشریعه، تاریخ قم، ص۲۷۷.
۱۶. محمد حسین ناصرالشریعه، تاریخ قم، ص۲۷۹.
۱۷. محمدشریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۱۴۶.
۱۸. محمدباقر موسوی خوانساری، روضات الجنات.
۱۹. وحید بهبهانی، علی دوانی، ص۲۶۱.
۲۰. سیدمحسن امین عاملی، اعیان الشیعه، ج۲، ص۴۲۱.    
۲۱. محمدمحسن آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج۲۳، ص۱۲۴.    
۲۲. محمدمحسن آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج۲۰، ص۹۴.    
۲۳. سیدمحسن امین عاملی، اعیان الشیعه، ج۲، ص۴۱۲.    
۲۴. هود/سوره۱۱، آیه۱۱۳.    
۲۵. محمد حسین ناصرالشریعه، تاریخ قم، ص۲۱۹.
۲۶. محمد تنکابنی، قصص العلماء، ص۱۰.
۲۷. ر. ک: محمد تنکابنی، قصص العلماء، ص۱۸۰.
۲۸. محمدباقر موسوی خوانساری، روضات الجنات، ج۵، ص۳۷۸.
۲۹. محمدباقر موسوی خوانساری، روضات الجنات، ج۵، ص۳۷۱.    
۳۰. ر. ک: محمد حسین ناصرالشریعه، تاریخ قم، ص۲۲۱-۲۵۰.
۳۱. وحید بهبهانی، علی دوانی، ص۲۶۳ - ۲۶۴.
۳۲. سیدمحسن امین عاملی، اعیان الشیعه، ج۲، ص۳۶۸.
۳۳. محمدمحسن آقابزرگ تهرانی، الکرام البرره، ج۱، ص۵۴.



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «میرزای قمی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱۰/۰۶.    
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «میرزای قمی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱۰/۰۶.    




جعبه ابزار