• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مِیثاق (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





مِیثاق: (وَ إِذْ أَخَذَ اللّهُ مِيثَاقَ)
مِیثاق: در اصل از ماده «وثاقة» يا «وثوق» به معنى «بستن و محكم كردن چيزى با طناب و مانند آن» است.
سپس به هر كارى كه موجب آرامش خاطر و مايه اطمينان و اعتماد مى‌شود گفته شده است.
از آن‌جا كه عهد و پيمان شبيه گرهى است كه ميان دو نفر يا دو گروه مى‌خورد و موجب آرامش فكر آن‌هاست به آن «ميثاق» مى‌گويند.



به موردی از کاربرد مِیثاق در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - مِیثاق (آیه ۸۱ سوره آل عمران)

(وَ إِذْ أَخَذَ اللّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّيْنَ لَمَا آتَيْتُكُم مِّن كِتَابٍ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءكُمْ رَسُولٌ مُّصَدِّقٌ لِّمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنصُرُنَّهُ قَالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَلَى ذَلِكُمْ إِصْرِي قَالُواْ أَقْرَرْنَا قَالَ فَاشْهَدُواْ وَ أَنَاْ مَعَكُم مِّنَ الشَّاهِدِينَ)
(و به خاطر بياوريد هنگامى را كه خداوند، از پيامبران و پيروان آن‌ها، پيمان مؤكّد گرفت، كه هر گاه كتاب و دانش به شما دادم، سپس پيامبرى به سوى شما آمد كه با نشانه هايى كه نزد شماست، هماهنگ بود، به او ایمان بياوريد و او را يارى كنيد. و فرمود: «آيا پديرفتند؟ و بر آن، با من پيمان مؤكّد بستيد؟» گفتند: «آرى پذيرفتيم.» خداوند به آن‌ها فرمود: «پس گواه باشيد! و من نيز با شما از گواهانم.»)

۱.۱.۱ - مِیثاق در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: اين آيه از ميثاقى خبر مى‌دهد كه گرفته شده است. حال بايد ديد، آيا منظور ميثاقى است كه از ديگران براى انبیاء گرفته شده و يا منظور ميثاقى است كه از خود انبيا گرفته شده؟ از اين‌كه دنبالش خطاب به مردم كرده و فرموده: (ثُمَّ جاءَكُمْ رَسُولٌ) مى‌تواند منظور از عبارت‌ مِيثاقَ النَّبِيِّينَ ميثاقى باشد كه از مردم براى انبيا گرفته شده است. از اين‌كه خطاب به انبيا فرموده: (أَ أَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَلى‌ ذلِكُمْ إِصْرِي ...) و همچنين فرموده: (قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ ...) مى‌تواند منظور از عبارت‌ (مِيثاقَ النَّبِيِّينَ) ميثاقى باشد كه از خود انبيا گرفته شده، پس در حقيقت ميثاقى كه گرفته شده، از خود انبياء گرفته شده، چون ميثاق مردم هم به وسيله انبيا گرفته شده است. بنابر اين كلمه النبيين هم مى‌تواند انبيايى باشد كه برايشان از مردم ميثاق گرفته شده و هم انبيايى باشد كه از خودشان ميثاق گرفته شده، عبارت با هر دو مى‌سازد.


۱.۲ - مِیثاق (آیه ۸ سوره حدید)

(وَ مَا لَكُمْ لَا تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّكُمْ وَ قَدْ أَخَذَ مِيثَاقَكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ)
(چرا به خدا ایمان نمى‌آوريد در حالى كه پيامبر شما را مى‌خواند كه به پروردگارتان ايمان بياوريد و از شما پيمان گرفته است پيمانى از طريق فطرت و خرد، اگر اهل ايمان آوردن هستيد؟!)

۱.۱.۱ - مِیثاق در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: اين جمله توبيخى را كه از اول آيه فهميده مى‌شد تاكيد مى‌كند و ضمير در اخذ- گرفت به خداى سبحان برمى‌گردد، البته ممكن هم هست كه به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) برگردد، (چون |رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) هم از مسلمانان بيعت و ميثاق مى‌گرفت) و به هر حال منظور از ميثاقى كه گرفته شده همان چيزى است كه شهادت هر مسلمانى بر آن دلالت دارد، آرى شهادت مسلمان بر وحدانيت خدا و رسالت رسول او در آن روزى كه اسلام مى‌آورد دلالت داشت بر اين‌كه از همين روز تسلیم، مطيع خدا و رسول است.
بعضى‌ از مفسرين گفته‌اند: مراد از ميثاق آن عهدى است كه در روز الست در عالم ذر از هر انسانی گرفته‌اند و بنابر اين احتمال ضمير در اخذ تنها مى‌تواند به خدای سبحان برگردد و ليكن اين احتمال از سياق كه سياق احتجاج عليه مؤمنين است بدور است، براى اين‌كه مؤمنین به ياد چنين ميثاقى نبودند. علاوه بر اين، ميثاق در عالم ذر اختصاص به مؤمنين ندارد، کفار و منافقین هم، چنين ميثاقى سپرده‌اند.


۱.۲.۲ - مِیثاق در تفسیر نمونه

راغب در كتاب مفردات مى‌گويد: «ميثاق»، پيمان مؤكدى است كه توأم با سوگند و عهد بوده باشد، بنابراين به پيمان‌هاى مؤكد، «ميثاق» گفته مى‌شود.
در بخشى از آيه ۸ سوره حدید مى‌خوانيم:
(... يَدْعُوكُمْ لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّكُمْ وَ قَدْ أَخَذَ مِيثٰاقَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ‌)
«در حالى كه رسول خدا شما را مى‌خواند كه به پروردگارتان ايمان بياوريد و از شما پيمان گرفته است (پيمانى از طريق فطرت و خرد) اگر آماده ايمان هستيد»
در اين‌جا تعبير به «ميثاق» (پيمان مؤكد) مى‌تواند اشاره به فطرت توحيدى باشد و يا دلايل عقلى كه با مشاهده نظام آفرينش بر انسان ظاهر مى‌شود.
بعضى «ميثاق» را در اين‌جا اشاره به پيمان «عالم ذر» دانسته‌اند، ولى اين معنى بعيد به نظر مى‌رسد.


۱. آل عمران/سوره۳، آیه۸۱.    
۲. حدید/سوره۵۷، آیه۸.    
۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، دار القلم، ص۸۵۳.    
۴. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۵، ص۲۴۳.    
۵. آل عمران/سوره۳، آیه۸۱.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۶۰.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۳، ص۵۱۴.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۳۳۲.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۱۴۴.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۷۸۴.    
۱۱. حدید/سوره۵۷، آیه۸.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۳۸.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۲۶۷.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۵۲.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۲۰۶.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۴۹.    
۱۷. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، دار القلم، ص۸۵۳.    
۱۸. حدید/سوره۵۷، آیه۸.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۴، ص۲۹۷.    
۲۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۱۷، ص۲۱۱.    
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۲۳، ص۳۱۶.    



• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «مِیثاق»، ج۴، ص۶۲۳.






جعبه ابزار