مُرِیْب (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مُرِيْب:(لَفي شَكٍّ مِّنْهُ مُريبٍ) «مُرِيْب» از مادّه «
ریب»، به معناى
شكى است كه آميخته با بدبينى، سوء ظن و اضطراب باشد؛
بنابر اين مفهوم جمله اين مىشود كه
مشرکان نه تنها در سخنان تو ترديد دارند، بلكه مدعى هستند قرائن خلاف، كه مايه بدبينى است نيز در آن موجود است!
و به معناى شخصى است كه در شک است،
شكى توأم با بدبينى، كه سرانجام پرده از روى آن برداشته مىشود، و يا ديگران را با گفتار و عمل خود به شک مىاندازد و باعث گمراهى آنها مىشود.
ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با مُرِيْب:
(وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ وَ لَوْلاَ كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَ إِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مُرِيبٍ) (ما به
موسی کتاب آسمانی داديم؛ سپس در آن اختلاف شد؛ و اگر فرمان پيشين خدا در زمينه آزمايش و اتمام حجّت بر آنها نبود، در ميان آنان داورى مىشد. و آنها هنوز در
شكّى آميخته با بدگمانىاند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه مريب اسم فاعل از ارابه مىباشد كه به معناى القاء شبهه در قلب است، و اگر شک را با اين كلمه توصيف كرده به منظور تاكيد همان شک است، مانند ظلا ظليلا و حجابا مستورا و حجرا محجورا و امثال آن. گويا مرجع ضمير در و انهم امت موسى يعنى
یهودیان باشند. ظاهر آيه همين را مىرساند، ولى بايد گفت كه يهودیها حق داشتند در باره
تورات خود در شک و ترديد باشند، زيرا سند توراتى كه فعلا در دست است منتهى مىشود به مردى از كاهنان به نام عزراء كه وى در زمانى كه يهوديان مىخواستند پس از انقضاى مدت اسيرى از بابل به بيت المقدس كوچ كنند برايشان نوشت. آرى، توراتى كه به موسى بن عمران (ع) نازل شد مدتها قبل از اين واقعه، در موقع آتش گرفتن هيكل همه را سوزانده و از بين برده بودند، و پر واضح است كه كتابى كه سندش منتهى به يک شخص شود جاى ترديد هست. و نظير تورات، انجيل است كه سندش به يک نفر منتهى مىشود.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ وَ لَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَ إِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مُرِيبٍ) (ما به موسى كتاب آسمانى داديم؛ سپس در آن اختلاف شد؛ و اگر فرمانى از ناحيه پروردگارت در اين باره صادر نشده بود، كه بايد به آنان مهلت داد تا اتمام حجت شود در ميان آنها داورى مىشد و به كيفر مىرسيدند)؛ ولى آنها هنوز درباره آن
شكى توأم با بدگمانى دارند.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: يعنى قوم حضرت موسى (ع) نسبت به كتاب موسى در
شكى ريبآور بودند، اين را به آن جهت مىفرمايد تا خاطر خطير
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) را نسبت به آنچه از قوم خود مىبيند تسليت دهد.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
(مَّنَّاعٍ لِّلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُّرِيبٍ) (آن كسى كه به شدت مانع خير و متجاوز و در شک و ترديد بوده است.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: كلمه كفار - به فتح كاف- اسم مبالغه از كفر و به معناى بسيار كفرانگر است. و كلمه عنيد به معناى معاند حق است كه از در عناد حق را مسخره مىكند. و كلمه معتدى به معناى كسى است كه از حد خود تجاوز و از حق تخطى كند. و كلمه مريب به معناى كسى است كه داراى شک است، و يا كسى است كه مردم را به شك مىاندازد، و در
آیه كه صحبت از قيامت است مردم را در امر
قیامت به شک مىاندازد.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، بر گرفته از مقاله «مُرِیْب»، ص۵۲۰.