• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ریب (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





رَيْب (به فتح راء و سکون یاء) از واژگان قرآن کریم به معنای شکّ است. این واژه دارای مشتقاتی است که در آیات قرآن به کار رفته است؛ مانند: مُریب (به ضم میم) به معنای بدگمانی و مُرْتاب (به ضم میم و سکون راء) به معنای شک کننده.



رَيْب‌ به معنای شکّ است. در مجمع گويد: ريب به معنى شک است و بعضى بدترين شکّ گفته‌اند. در اقرب و قاموس شکّ، تهمت، ظنّ و حاجت معنى شده است.
[۵] اقرب الموارد، ذیل واژه «ریب».
ولى قرآن كريم آن را در شک به كار برده و شايد در بعضى تهمت و اضطراب قلب نيز مراد باشد چنانكه خواهيم گفت.


(أَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَمِ‌ ارْتابُوا ...) (آيا در دل‌هاى آنان بيمارى است، يا شک و ترديد دارند...)
(وَ تَرَبَّصْتُمْ وَ ارْتَبْتُمْ‌ وَ غَرَّتْكُمُ الْأَمانِيُّ) (و انتظار نابودى حق را كشيديد، و در همه چيز شک و ترديد داشتيد، و آرزوهاى دور و دراز شما را فريب داد.)
افعال اين ماده در قرآن مجید همه از افتعال آمده و آن چنانكه در اقرب گفته به شکّ افتادن و شکّ كردن است و اگر با «باء» همراه باشد مثل «ارتاب بفلان» به معنى تهمت زدن می‌آيد.
[۱۱] اقرب الموارد، ذیل واژه «ریب».


۲.۱ - مریب

در بعضى آيات كلمه‌ مريب‌ صفت «شكّ» آمده مثل‌:(وَ إِنَّنا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونا إِلَيْهِ‌ مُرِيبٍ‌) (در حالى كه ما، در مورد آنچه به سوى آن دعوتمان مى‌كنى، در شكى توأم با بد گمانى هستيم!»)
(إِنَّهُمْ كانُوا فِي شَكٍ‌ مُرِيبٍ‌) (چرا كه آنها نيز در شكى توأم با بدگمانى بودند.)
(وَ إِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ‌ مُرِيبٍ‌) (ولى آنها هنوز درباره آن شكى توأم با بدگمانى دارند.)
در اين صورت شكى كه شک‌آورنده است يعنى چه؟ ممكن است مراد از آن تأكيد باشد يعنى شکّ سخت. و احتمال دارد منظور تهمت و سوء ظن باشد يعنى چنان در شكّيم كه موجب می‌شود تو را متّهم كنيم. و به تو سوء ظن داشته باشيم.
زمخشری ريب را قلق و تشويق قلب گفته است و گويد: حقيقت ريبة قلق و اضطراب قلب و از آن است آنچه حسن بن علی (علیه‌السّلام) گويد از رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) شنيدم می‌فرمود: ««دَعْ مَا يُرِيبُكَ‌ إِلَى مَا لَا يُرِيبُكَ‌»». بنا بر قول زمخشرى معنى‌ «شَكٍ‌ مُرِيبٍ‌» شک اضطراب آور است‌.

۲.۲ - مرتاب

مُرْتَاب‌ اسم فاعل است به معنى شک‌كننده‌. (كَذلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ‌ مُرْتابٌ‌) (اين گونه خداوند هر اسرافكار ترديدكننده‌اى را گمراه مى‌سازد.)

۲.۳ - ریب منون

(أَمْ يَقُولُونَ شاعِرٌ نَتَرَبَّصُ بِهِ‌ رَيْبَ‌ الْمَنُونِ) (بلكه آنها مى‌گويند: او شاعرى است كه ما انتظار مرگش را مى‌كشيم!)
در مجمع منون را موت گفته و گويد به معنى دهر هم می‌آيد. ريب ظاهرا به معنى قلق و اضطراب است چنان‌كه از زمخشرى‌ نقل شد و بیضاوی نيز گفته است «بلكه می‌گويند شاعر است براى او منتظر مرگ باشيم تا مثل شعراى ديگر بميرد و از او راحت شويم.» صحاح و اقرب‌ رَيْبَ‌ الْمَنُونِ‌ را حوادث روزگار گفته‌اند. (كه شخص را مضطرب می‌كنند).
[۲۸] اقرب الموارد، ذیل واژه «ریب».


۲.۴ - ریبه

(لا يَزالُ بُنْيانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ) (بنايى را كه آنها ساختند، همواره به صورت وسيله شک و ترديد، در دلهايشان باقى مى‌ماند؛ مگر اين‌كه دلهايشان پاره پاره شود و بميرند؛ وگرنه، هرگز از دل آنها بيرون نمى‌رود)؛ و خداوند دانا و حكيم است.)
ريبه چنان‌كه راغب و جوهری گفته اسم مصدر است از ريب يعنى (ساختمانى كه ساخته‌اند پيوسته مايه اضطراب دل‌هايشان است تا وقتی كه دل‌هايشان پاره پاره شود.)


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۳، ص۱۵۱.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۶۸.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسین، ج۲، ص۷۶.    
۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۱۶.    
۵. اقرب الموارد، ذیل واژه «ریب».
۶. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، ص۹۲.    
۷. نور/سوره۲۴، آیه۵۰.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۵۶.    
۹. حدید/سوره۵۷، سوره۱۴.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۳۹.    
۱۱. اقرب الموارد، ذیل واژه «ریب».
۱۲. هود/سوره۱۱، آیه۶۲.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۲۸.    
۱۴. سباء/سوره۳۴، آیه۵۴.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۳۴.    
۱۶. فصلت/سوره۴۱، آیه۴۵.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۸۱.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۱، ص۶۰.    
۱۹. زمشخری، محمود بن عمر، الکشاف، ج۱، ص۳۴.    
۲۰. غافر/سوره۴۰، آیه۳۴.    
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۷۱.    
۲۲. طور/سوره۵۲، آیه۳۰.    
۲۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۲۴.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۲۵۳.    
۲۵. زمشخری، محمود بن عمر، الکشاف، ج۱، ص۳۴.    
۲۶. بیضاوی، عبدالله بن عمر، تفسیر البیضاوی، ج۱، ص۹۷.    
۲۷. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۱، ص۱۴۱.    
۲۸. اقرب الموارد، ذیل واژه «ریب».
۲۹. توبه/سوره۹، آیه۱۱۰.    
۳۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۰۴.    
۳۱. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۶۹.    
۳۲. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۱، ص۱۴۱.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «ریب»، ج۳، ص۱۵۱.    






جعبه ابزار