مُحْتَظِر (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مُحْتَظِر: (كَهَشِيمِ الْمُحْتَظِرِ) «مُحْتَظِر» در اصل از مادّه
«حظر» (بر وزن مغز) به معناى «منع» است،
و لذا آغلى را كه براى گوسفندان و حيوانات درست مىكنند، كه مانع خروج آنها يا حمله حيوانات وحشى گردد
«حظيره» مىنامند، و
«محتظر» (بر وزن محتسِب) شخصى است كه صاحب چنين مكانى است.
(إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ صَيْحَةً وَاحِدَةً فَكَانُوا كَهَشِيمِ الْمُحْتَظِرِ) (ما فقط يک صيحه آسمانى بر آنها فرستاديم و به دنبال آن همگى بصورت گياهان خشک كه براى خوراک چهارپايان آماده مىكنند درآمدند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:كلمه محتظر به معناى صاحب حظيره است، يعنى چهار ديوارى كه براى دامدارى ساخته مىشود (و به زبان فارسى آن را قلعه و يا بهاربند گويند) و هشيم محتظر درختهاى خشكيده و مانند آن است، كه صاحب حظيره آن را براى مصرف كردن در قلعه خود جمع مىكند. معناى آيه روشن است، مىفرمايد فقط يک صيحه بر آنان فرستاديم، و همگى مانند چوب خشک رویهم ريختند.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، بر گرفته از مقاله «مُحْتَظِر»، ص۵۰۷.