• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مُحْتَظِر (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





مُحْتَظِر: (كَهَشِيمِ الْمُحْتَظِرِ)
«مُحْتَظِر» در اصل از مادّه‌ «حظر» (بر وزن مغز) به معناى «منع» است، و لذا آغلى را كه براى گوسفندان و حيوانات درست مى‌كنند، كه مانع خروج آن‌ها يا حمله حيوانات وحشى گردد «حظيره» مى‌نامند، و «محتظر» (بر وزن محتسِب) شخصى است كه صاحب چنين مكانى است.



(إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ صَيْحَةً وَاحِدَةً فَكَانُوا كَهَشِيمِ الْمُحْتَظِرِ) (ما فقط يک صيحه آسمانى بر آن‌ها فرستاديم و به دنبال آن همگى بصورت گياهان خشک كه براى خوراک چهارپايان آماده مى‌كنند درآمدند.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید:كلمه محتظر به معناى صاحب حظيره است، يعنى چهار ديوارى كه براى دامدارى ساخته مى‌شود (و به زبان فارسى آن را قلعه و يا بهاربند گويند) و هشيم محتظر درخت‌هاى خشكيده و مانند آن است، كه صاحب حظيره آن را براى مصرف كردن در قلعه خود جمع مى‌كند. معناى آيه روشن است، مى‌فرمايد فقط يک صيحه بر آنان فرستاديم، و همگى مانند چوب خشک روی‌هم ريختند. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )


۱. قمر/سوره۵۴، آیه۳۱.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۲۴۳.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۲۷۳.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۶۷.    
۵. قمر/سوره۵۴، آیه۳۱.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۳۰.    
۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۱۳۲.    
۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۸۱.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۳۹.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۲۰.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه‌، بر گرفته از مقاله «مُحْتَظِر»، ص۵۰۷.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره قمر | لغات قرآن




جعبه ابزار