• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

منشأ جاودانگی (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آنچه که در نزد پروردگار عالم است و آنرا به مؤمنین و مخاصین وعده داده است جاودانه و ابدی است.



وابستگی به خداوند و رجوع بسوی ایشان، رمز جاودانگی همه انسانهاست.

۱.۱ - باقی بهتر از فانی

ما عندکم ینفد وما عند الله باق....(آنچه پيش شماست تمام مى‌شود و آنچه پيش خداست پایدار است و قطعا كسانى را كه شکیبایی كردند به بهتر از آنچه عمل مى‌كردند پاداش خواهيم داد.)
«این جمله در مقام تعلیل آیه قبلى است که مى فرمود: ((ما عند الله هو خیر لکم )) و آن را توجیه مى کند به اینکه آنچه در زندگی دنیا (که یک زندگى مادى و قائم بر اساس تحول و دگرگونى است، و قوامش بر اساس حرکت و تغیر و زوال است ) در دست شما است، مانند همه دنیا دستخوش زوال است، و آنچه نزد خداى سبحان است و آن را به خصوص به پرهیزگاران وعده داده باقى است و زوال و فنا نمى پذیرد، و هر عاقلى مى داند که باقى بهتر از فانى است.
خواننده عزیز باید بداند که جمله ((ما عندکم ینفد و ما عند الله باق )) بخاطر اینکه در لفظ مطلق است قاعده کلى است که قابل استثناء و نقض ‌ نیست و در ذیل آن جزئیات بسیارى از معارف نهفته شده است.»
« منافع مادی، هر چند ظاهراً بزرگ باشند اما همچون حبابى بر سطح آب بيش نيستند، در حالى كه پاداش الهى- كه همچون ذات مقدسش جاويدان است- از همه اينها برتر و بالاتر است.»

۱.۲ - باقیات صالحات

.. والبـقیـت الصــلحـت خیر عند ربک ثوابـا وخیر املا (مال و پسران زیور زندگى دنيايند و نيكي هاى ماندگار از نظر پاداش نزد پروردگارت بهتر و از نظر امید (نيز) بهتر است.)
«آن طاعات و همه حسناتی است که برای خداوند متعال است.»
« اعمال صالح است، زیرا اعمال انسان، براى انسان نزد خدا محفوظ است و این را نص صریح قرآن فرموده. پس اعمال آدمى براى آدمى باقى مى ماند. اگر آن صالح باشد ((باقیات الصالحات)) خواهد بود، واینگونه اعمال نزد خدا ثواب بهترى دارد، چون خداى تعالى در قبال آن به هر کس که آن را انجام دهد جزاى خیر مى دهد. ونیز نزد خدا بهترین آرزو را متضمن است، چون آنچه از رحمت و کرامت خدا در برابر آن عمل انتظار مى رود وآن ثواب واجرى که از آن توقع دارند بودن کم وکاست وبلکه صد در صد به آدمى مى رسد.»
«گر چه، جمعی از مفسران خواسته‌اند: مفهوم «باقیات صالحات» را در دائره خاصی، مانند نمازهای پنجگانه، یا ذکر «سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر»، و امثال آن، محدود کنند ولی روشن است: مفهوم این تعبیر، آن چنان وسیع و گسترده است که: هر فکر ، ایده، گفتار و کردار صالح و شایسته‌ای را شامل می‌شود که، طبعا باقی می‌ماند و اثرات و برکاتش در اختیار افراد و جوامع قرار می‌گیرد.
اگر می‌بینیم، در بعضی از روایات، به نماز شب، و یا مودت اهل بیت علیهم‌السّلام تفسیر شده، بدون شک منظور، بیان مصداق‌های روشن است، نه منحصر ساختن مفهوم در این امور.
به خصوص این که: در پاره‌ای از این روایات، «من» که دلالت بر تبعیض می‌کند، به کار رفته است.
مثلا در روایتی از امام صادق علیه‌السّلام می‌خوانیم: لاتستصغر مودتنا فانها من الباقیات الصالحات: «دوستی ما را کوچک مشمر که از باقیات صالحات است».
و در حدیث دیگری از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم می‌خوانیم: «از گفتن تسبیحات اربع مضایقه نکنید که آنها از باقیات صالحات است».»

۱.۳ - مراد از رزق أبقی

ولا تمدن عینیک الی ما متعنا به ازوجـا منهم... ورزق ربک خیر وابقی (و زنهار به سوى آنچه اصنافى از ايشان را از آن برخوردار كرديم (و فقط) زيور زندگى دنياست تا ايشان را در آن بيازماييم ديدگان خود مدوز و (بدان كه) روزى پروردگار تو بهتر و پايدارتر است .)
«مراد رزقی است که خداوند وعده داده است که بسیار با دوام است.»
«و مراد از جمله ((رزق ربک خیر و ابقى)) به قرینه مقابله با زهره حیات دنیا عبارت است از رزق حیات آخرت که معلوم است هم بهتر است و هم ماندنى تر.
و معناى آیه این است که چشم خود را به زینت حیات دنیا و بهجت آن که ما اصنافى از مردم و یا عده معدودى از ایشان را به آن اختصاص داده ایم تا امتحانشان کنیم و ببینیم در آنچه روزیشان کرده ایم چه مى کنند مدوز، زیرا آنچه پروردگارت به زودى در آخرت روزیت مى کند بهتر و ماندنى تر است.»

۱.۴ - نعمت پایدار

.. وما عند الله خیر وابقی....(...و(لى) آنچه پيش خداست بهتر و پايدارتر است مگر نمى‌انديشيد.)
«چرا كه تمام نعمتهاى مادى دنيا، داراى عوارض ناگوار و مشكلات گوناگونى است، و هيچ نعمت مادى خالص از ضرر و خطر يافت نمى‌شود.
به علاوه، با نعمت‌هائى كه در نزد خدا است؛- به خاطر جاودانگى آنها و زودگذر بودن مواهب اين دنيا- قابل مقایسه نيست، بنابراين، هم بهتر و هم پايدارتر است.
به اين ترتيب، در يك مقايسه ساده، هر انسان عاقلى مى‌فهمد كه نبايد آن را فداى اين كرد، لذا در پايان آيه، مى‌فرمايد: «آيا تعقل نمى‌كنيد»؟!»
.. وما عند الله خیر وابقی..(...و آنچه پيش خداست براى كسانى كه گرويده‌اند و به پروردگارشان اعتماد دارند بهتر و پايدارتر است.)
« مراد از ((ما عند اللّه)) ثواب هایى است که خدا براى مؤمنین ذخیره کرده تا در آخرت به عنوان پاداش به ایشان بدهد. و لام در جمله ((للذین امنوا)) لام ملک است ، و این جار و مجرور ظرف لغوى است. بعضى هم گفته اند لام متعلق است به کلمه ((ابقى)).
ولى وجه اول روشن تر است. و بهتر بودن آنچه نزد خداست بدین جهت است که خالص است و آمیخته با ناگواریها نیست و باقى تر بودن آن براى این است که مانند نعمت هاى دنیا با پایان پذیرفتن دنیا پایان نمى پذیرد.»

۱.۵ - دنیای فانی

کل من علیها فان• ویبقی وجه ربـک ذو الجلـل والاکرام (هر چه بر زمین است فانى‌شونده است •و ذات باشكوه و ارجمند پروردگارت باقى خواهد ماند.)
«ضمیر ((علیها)) به زمین بر مى گردد، و معناى آیه این است که : هر جنبنده داراى شعورى که بر روى زمین است به زودى فانى خواهد شد، و این آیه مسأله زوال و فناى جن و انس را مسجل مى کند، و اگر فرمود: ((کل من علیها - هر کس بر روى زمین است )) و نفرمود ((کل ما علیها - هر چیز که بر روى زمین است )) و خلاصه اگر مسأله فنا و زوال را به صاحبان شعور اختصاص داد، نه از این جهت بوده که موجودات بى شعور فانى نمى شوند، بلکه از این بابت بوده که زمینه کلام زمینه شمردن نعمت هایى است که به صاحبان شعور ارزانى داشته، نعمتهاى دنیایى و آخرتى، و معلوم است که در چنین زمینه اى مناسب همان است که درباره فناى این طبقه سخن بگوید...»
«((و یبقى وجه ربک )) - وجه هر چیزى عبارت است از سطح بیرونى آن، (و از آنجایى که خداى تعالى منزه است از جسمانیت و داشتن حجم و سطح، ناگزیر معناى این کلمه در مورد خداى تعالى بعد از حذف محدودیت و نواقص امکانى عبارت مى شود از نمود خدا) و نمود خدا همان صفات کریمه او است، بین او و خلقش واسطه اند، و برکات و فیض او به وسیله آن صفات بر خلقش نازل مى شود، و خلایق آفرینش و تدبیر مى شوند، و آن صفات عبارتند از علم و قدرت و شنوایی و بینایی و رحمت و مغفرت و رزق و امثال اینها.»


۱. نحل/سوره۱۶، آیه۹۶.    
۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۱۹۷.    
۳. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۲، ص۴۴۸.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۴۲۱.    
۵. کهف/سوره۱۸، آیه۴۶.    
۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۳۵۱.    
۷. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۳، ص۴۴۳.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۴۸۷.    
۹. طه/سوره۲۰، آیه۱۳۱.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۶۸.    
۱۱. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۴، ص۳۳۴.    
۱۲. قصص/سوره۲۸، آیه۶۰.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۱۴۵.    
۱۴. شوری/سوره۴۲، آیه۳۶.    
۱۵. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۸، ص۹۱.    
۱۶. رحمن/سوره۵۵، آیه۲۶.    
۱۷. رحمان/سوره۵۵، آیه۲۷.    
۱۸. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۹، ص۱۶۸.    
۱۹. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۹، ص۱۶۹.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۹، ص۴۴۳، برگرفته از مقاله «منشأ جاودانگی».    


رده‌های این صفحه : خلود | موضوعات قرآنی




جعبه ابزار