مقولات عرضی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مقولات عرضی، بهمعنای اجناس عالیهای هستند که منتسب به موضوعات جوهری میباشند.
اجناس عالیه را که
محمول و منتسب به موضوعات جوهری هستند
مقولات عرضی میگویند. مشهور فلاسفه از زمان
ارسطو،
عرض را به
مقولات نهگانه تقسیم نموده و
جواهر را تحت یک
مقوله دانسته و در تقسیم
عرض به نه قسم چنین گفتهاند:
عرض یا لذاته قبول قسمت میکند و آن "
کم" است…
یا نه، و آن هم یا لذاته اقتضای نسبت دارد یعنی مفهومش بالقیاس
معقول میشود یا نه، قسم دوم که اقتضای نسبت ندارد "
کیف" است و قسم اول بر هفت قسم است:
این،
متی،
وضع،
ملک،
اضافه،
ان یفعل و
ان ینفعل.
بر
عرض بودن
مقولات نهگانه به طور کلی از دو طریق میتوان استدلال کرد:
۱. نیازمندی و وابستگی هر یک از نه
مقوله به موضوع و صدق
تعریف عرض بر آن که شاهد
عرض بودن آن است.
۲. بی نیازی
جوهر از آنها و بقای جوهر با تبدل و دگرگونی هر یک که دلیل جوهر نبودن آن است.
مشهور فلاسفه بر این باورند که حرکت در چهار
مقوله واقع میشود که عبارتاند از: کیف، کم، این و وضع. البته حکمای متعالیه قائلاند که جوهر و نهاد شیء ذاتاً همراه و متحد با حرکت است و حرکت بعدی از ابعاد جداییناپذیر هویت اشیای مادی است و به همین جهت اشیاء قرار و آرام ندارند و هر لحظه جامه جدیدی بر خود میپوشانند.
امام خمینی در بیان رابطه
مقولات با حرکت به دیدگاههای در آن اشاره کرده است از جمله: حرکت جنس
مقولات است، حرکت
معروض مقولات است. حرکت در هر
مقوله عین همان
مقوله است. اما اینکه حرکت جنسی برای
مقولات باشد، گفتهای باطل است؛ زیرا لازم میآید برای
مقولات جنس و
فصل باشد و مابهالامتیاز غیر از مابهالاشتراک باشد و در این صورت لازم میآید
مقولات مرکب باشند، درحالیکه
مقولات بسیطاند.
اما اینکه حرکت
معروض مقولات باشد نیز باطل است؛ زیرا خود حرکت
عرض است و در این صورت قیام
عرض به
عرض لازم میآید و این محال است؛ پس حرکت در
مقوله عین همان
مقوله است.
به باور امام خمینی حرکت نه یکی از
مقولات مشهور است و نه خود
مقولهای مستقل است بلکه حرکت از سنخ وجود است و ماهیت ندارد. ایشان حرکت را در پنج
مقوله میداند که عبارتاند از: حرکت کمی، کیفی، وضعی، اینی و جوهر؛
اما در
مقولاتی مانند فعلوانفعال تاثیربخشی و تاثیرپذیری است و
مقوله متی نسبت شیء به زمان است، اما تدریجیبودن در مفاهیم این سه
مقوله معتبر است؛ بنابراین حرکت دیگری نخواهد داشت؛ زیرا در غیر این صورت محذورهایی لازم میآید از جمله؛ حرکت در حرکت محقق شود و برای حرکت ابتدا و انتهایی حقیقی نباشد، حرکت در موضوع غیر قارّالذات حاصل شود. در
مقوله اضافه نیز حرکت واقع نمیشود، زیرا اضافه نسبت مکرر میان دو شیء است که وجود آنها استقلال ندارد و تابع طرفین است؛ یعنی مضاف و مضافٌالیه. در
مقوله جده (ملک) نیز چون احاطه
جسم به جسم دیگری است و وجود آن تابع محیط و محاط است، حرکت واقع نمیشود؛ اما
مقولاتی که در آنها حرکت واقع میشود، کموکیف، وضع و این میباشند.
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:
• خوانساری، محمد، منطق صوری.
• علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید.
• مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد.
• آیتى، محمد ابراهیم،
مقولات و آرای مربوط به آن.
• فيّاض، محمّد اسحاق، محاضرات فی اصول الفقه.
• ابوالحسن سالاری، بهمنیار بن مرزبان، التحصیل.
• فخرالدين رازی، محمد بن عمر، المحصول فی علم اصول الفقه.
• خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس.
• مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه.
•
پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «مقولات عرضی»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۴/۲۵. •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.