مغالطه معنوی تألیف قضایا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مغالطه معنوی تألیف قضایا، به
معنای مغالطه غير لفظى به اعتبار تأليف چند
قضیه در قالب
استدلال است.
مغالطه معنوی، اسباب متعددی دارد که به دو قسم عمده تقسیم میشود:
۱.
مغالطه معنوی اجزای قضایا؛
۲.
مغالطه معنوی تالیف قضایا.
غلطهای
معنوی نمیتواند در مفردات واقع شود، بلکه در ترکیب حاصل از مفردات واقع میشود. این
مغالطات یا در خود یک
قضیه، صرف نظر از تالیف آن با قضیه یا قضایای دیگر در قالب
استدلال رخ میدهد که آن را
مغالطه معنوی اجزای قضایا گوییم و یا در تالیف و
ترکیب یک قضیه با قضیه دیگر که آن را
مغالطه معنوی تالیف قضایا مینامیم و ترکیبی که بین قضایاست یا ترکیب قیاسی است یا ترکیب غیر قیاسی.
غلط و خطایی که در ترکیب بین قضایا واقع میشود چهار قسم است، زیرا خطا یا در ترکیب قیاسی واقع میشود یا در ترکیب غیر قیاسی؛ نوع دوم را «جمع مسائل در مسئله واحده» گویند.
نوع اول یا به اعتبار نتیجه است یا بدون اعتبار نتیجه. اگر به اعتبار نتیجه نباشد یا در
صورت قیاس است به این نحو که
هیئت قیاس عقیم باشد؛ مثل: «
انسان حیوان است و حیوان
نجس است» و یا در
ماده آن است به این نحو که به سبب
غفلت از شرطی از شرایط از حالت انتاج منحرف شود، به طوری که اگر آن
شرط ذکر شود از صورت قیاسی خارج شود و اگر بهآن بی
اعتنایی شود مقدمه کاذب باشد؛ مثل: «هر انسانی از آن لحاظ که ناطق است،
ناطق است و هیچ ناطقی از آن لحاظ که ناطق است حیوان نیست». اینجا اگر این قیدِ
حیثیت در هر دو مقدمه باقی باشد،
صغرا کاذب است، و اگر از هر دو حذف شود
کبرا کاذب است و اگر در کبرا ثابت و از صغرا حذف شود
صورت قیاس مختل میشود، این دو قسم
مغالطه را «
سوء ترکیب» یا «
سوء تالیف» گویند.
نوع دوم (یعنی
مغالطه به اعتبار نتیجه) یا به این
علت است که از مقدمات، قضیهای غیر از خود آنها لازم نمیآید و یا اگر لازم بیاید چیزی غیر از مطلوب است.
نوع اول را در قیاس مستقیم، «
مصادره بر مطلوب اول» گویند و در
قیاس خلف، «مصادره بر
نقیض مطلوب» گویند.
قسم دوم «اخذ ما لیس بعلة علة» است؛ یعنی علت قرار دادن چیزی که علت نیست، زیرا قیاس، علت نتیجه است و تشکیل قیاسی که نتیجه مطلوب نمیدهد
غلط است.
پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «مغالطه معنوی تألیف قضایا»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۴/۲۲.