مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایة (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایة تألیف
عارف نامدار،
رهبر کبیر
انقلاب اسلامی ایران حضرت
امام خمینی (ره) میباشد.
نام این رساله همانگونه که مؤلف در خطبه آن تصریح نموده «مصباح الهدایه الی الخلافة و الولایة» میباشد.
مؤلف آن
عارف نامدار
رهبر کبیر
انقلاب اسلامی ایران حضرت
امام خمینی (۱۳۲۰-۱۴۱۰ ه. ق) است.
تاریخ آغاز رساله به درستی روشن نیست ولی تاریخ انجام و پایان آن را مؤلف در آخر رساله ۲۵
شوال سنه ۱۳۴۹ هجری قمری بیان نموده است.
همانگونه که از نام رساله هویدا است، موضوع مورد تحقیق در این رساله شرح و بیان
خلافت الهیه و
نبوت محمدیه و
ولایت علویه بر مشرب اصحاب معارف و منطبق با
حقایق قرآنی و
دقایق روایی است.
در تفسیر خلافت الهیه میفرماید: خلافت الهیه از شئونات بزرگ الهی و عالیترین مقام ربانی است، باب ابواب
تجلی و کلید فتح
عالم غیب و
شهود است. و در اصطلاح خاص عبارت از
مقام عندیت و قرابت ویژه
عبد و
سالک به
حق تعالی است و مفاتیح الغیبی که جز
خدا کسی از آن خبر ندارد، در این مقام ظهور میکند.
اسماء و
صفات به سبب خلافت الهیه از عالم غیب و بطون ظهور و بروز میکند. این همان حجاب بزرگ است که کوچک و بزرگ در مقابل آن نیست و نابود میگردند و دارا و نادار در حضور آن هلاک و فانی میشوند. و در یک جمله خلافت الهیه همان روح و حقیقت
خلافت محمدیه صلیاللهعلیهوآلهوسلّم میباشد. در تقریر نبوت محمدیه میفرماید: نبوت به معنی
انباء و
اخبار است و نبی به معنی منبی ء و مخبر از
ذات خدا و اسماء و صفات و احکام و مقاصد او است.
نبوت دارای تقسیماتی است مانند:
نبوت حقه حقیقیه و
نبوت حقه ظلیه،
نبوت مطلقه و
نبوت مقیده،
نبوت عامه و
نبوت خاصه، و
نبوت تشریعی و
نبوت تعریفی یا
انبایی.
نبوت مقام ظهور خلافت الهیه و
ولایت است یعنی نبوت ظاهر
خلافت و ولایت است و ایندو باطن آن میباشند. نبوت حقیقیه مطلقه عبارت از اظهار اسراری است که در
غیب الغیوب است در حضرت واحدیت به حسب استعداد مظاهر به روش تعلیم حقیقی و اخبار ذاتی.
در
تاویل ولایت میفرماید: خلافت الهیه در واقع حقیقت ولایت است.
ولایت معانی مختلفی دارد مانند
قرب، محبوبیت، تصرف،
ربوبیت و نیابت. تمام این معانی شایسته این حقیقت است و سایر مراتب
ظل و
سایه آن است و آن
رب و مربی ولایت علویه است که با حقیقت خلافت محمدیه در عالم معنا و ظاهر متحد است. «مرتضایی که کرد یزدانش همره جان مصطفی جانش»
این کتاب مشتمل بر دو مشکات است که در مشکات اول پیرامون اسرار خلافت محمدیه و ولایت علویه در حضرت علمیه بحث میشود و در لابلای مباحث برخی از مسائل
نبوت نیز مطرح میگردد. مطالب مذکور در این مشکات در ضمن پنجاه و شش مصباح بطور جداگانه مطرح گردیده است.
و در مشکات دوم پیرامون رموز خلافت و ولایت و نبوت در عالم غیب و
معنا و
ظاهر بحث میشود. این مشکات مشتمل بر سه مصباح است. در مصباح اول به بعضی از اسرار
عالم امر و معنا در ضمن بیست و یک
نور اشاره میشود و در مصباح دوم پیرامون آنچه که از سر خلافت و نبوت و ولایت در نشانه غیبی و
انوار عقلی الهی منکشف میگردد در ضمن سیزده مطلع و چهار اصل و یک خاتمه بحث میشود. و در مصباح سوم پیرامون اسرار و رموز خلافت و نبوت و ولایت در نشانه ظاهری خلقی و راز
بعثت پیامبران و مقام و
منزلت ایشان نسبت به
پیامبر ما صلیاللهعلیهوآلهوسلّم در ضمن دوازده
ومیض (برق و نور) بحث شده است و در پایان خاتمهای در وصیت مؤلف به خوانندگان کتاب نسبت به کتمان اسرار عرفانی از نااهلان و تعلیم آنها به طالبان، بیان شده است.
می به زاهد گر دهی ضایع شود می به رندی ده که مینوشد به جان
استاد
سید جلال الدین آشتیانی میفرماید: «اهل حق و حقیقت به این اصل غیر قابل تردید نزد مردم دانا معترفند که در گلزار معانی و حقایقی که چمن آرای
فکر بشر به وجود آورده است هیچ گلی خوشبوتر و دلپذیرتر از گل
عرفان نرسته است، اگر چه بسیار بوده و هستند جعل (نوعی
حشره که محل زندگی و غذای آن
نجاست است) صفتانی که از بوی روحانی و
نفخه ربوبی این گل مانند شخص مبتلا به
زکام که از
عطر گل فرار مینماید مشمئزند.
در این اثر منیف از مباحث «
توحید» و «
علم الاسماء» و مسائل مهمی از قبیل بحث «
بدا» و «سر
قدر» و
علم حق به اشیا قبل از کثرت به طریقه
حکما نیز گفتگو شده است.
زبان کتاب رسا و زیبا و بهجت افزاست، مسائل غامض و دشوار و مباحث عالیه نبوت و ولایت در عبارات نسبتا کوتاه ولی رسا با مهارت تقریر شده است. مصنف عظیم همه جا به لسان خواص از
عرفا با عبارات پر معنا سخن میگوید، و سعی فرموده است که اثر خود را از صورت رساله در جلباب کتاب مبسوط در نیاورد، و از تعرض به مسائل غیر نافع احتراز نموده است.
در نحوه سیر یا سریان، و به عبارت دیگر، ظهور حقیقت «نبوت تعریفیه» و ولایت محمدیه و علویه در کافه ذراری وجود، مطالب دقیق و تحقیقی به قید تحریر آوردهاند که خاص خواص و در بعضی از موارد ابتکاری است. مرحوم
امام خمینی در ذوق و سلیقه علمی و پرهیز از ذکر مطالب غیر لازم نظیر ندارند. یکی از علل جاذبه قابل توجه در آن بزرگ زمانه، علاوه بر نظم و ترتیب خاص در درس و بحث، جامعیت او بود. مردی که سالیان متمادی حوزه فلسفی منظمی داشت (تدریس
شرح منظومه و
اسفار حدود ۱۵ سال) و سطوح
فقه و
اصول تدریس میفرمود، و در
عرفان و
تصوف نظری و عملی آثار با ارزش تالیف نمودند.» و نیز گوید: «رساله مصباح الهدایه الی الخلافة و الولایة از آثار تحقیقی و دقیق و در عین اختصار مطالب آن روان و جذاب است، و محتاج به شرحی مبسوط میباشد. در تحریر شرح مفصل بر این اثر و حل و توضیح مشکلات رساله اشخاص با ذوق و طالبان مستعد خود را نیازمند میبینند که در اثبات نبوت و ولایت به آثاری مراجعه نمایند، و به تحقیقاتی پی برند که آنها را از مباحث سطحی و جدلی و اخذ به روایات غیر متواتر بی نیاز نماید. بحث و تحقیق در حقیقت نبوت و ولایت محمدیه و احوال وارثان مقام و علوم و احوال حضرت ختمی مرتبت، یعنی اولیای محمدیین را باید در آثار ارباب عرفان جستجو نمود، نه در مباحث موجود در کتب
متکلمان. مرحوم
امام خمینی (
رض) از کثیری از اکابر ارباب عرفان به «خلص
شیعیان امیر مؤمنان» علیهالسّلام تعبیر کردهاند.»
از دیگر ویژگیهای این کتاب تحقیقی است که مؤلف بزرگوار در باره
اسفار اربعه (سفرهای چهارگانه) عرفانی نموده است، ایشان ابتدا تحقیق
عارف نامدار آقا
محمدرضا قمشهای را بطور خلاصه نقل میفرمایند سپس نقدی به تحقیق مذکور میزنند و آنگاه تحقیق خویش را تبیین میکنند که خلاصه آن به قرار زیر است:
به نظر من سفر اول، سفر از
خلق به
حق مقید است که به سبب پاره نمودن حجابهای ظاهری و مشاهده جمال حق حاصل میشود. سفر دوم، سفر از حق مقید به حق مطلق است در این سفر تمام هویات وجودیه فانی میشود و تعینات خلقیه بطور کامل مستهلک میگردد و به سبب
تجلی وحدت تام
قیامت کبری قیام میکند در این موقع
حق تعالی با مقام
وحدانیت تجلی میکند و عارف اشیا را اصلا نمیبیند و از ذات و صفات و افعال خویش فانی است.
در این دو سفر اگر از
انانیت سالک چیزی باقی مانده باشد
شیطان باطنی او که در دو پهلوی او مخفی بوده به صورت
ربوبیت ظهور میکند و از او
شطحیات صادر میشود و در حقیقت شطحیات از نقصان سلوک و کم بودن استعداد سالک و بقای
انیت و انانیت است. به همین خاطر است که اهل سلوک عقیده دارند که سالک نیاز به
مرشدی دارد که او را به طریق سلوک ارشاد نماید و به چگونگی
سلوک عارف باشد یعنی خودش این راه را بطور کامل و از روی علم و عرفان و آگهی پیموده باشد. و به هیچ وجه از
ریاضات شرعی تخطی ننماید. زیرا روشهای
سلوک باطنی به تعداد دم و نفسهای خلایق نامحدود است.
اگر عنایت الهی در مقام تقدیر استعدادها شامل حال چنین سالکی شده باشد حق او را به خودش برمی گرداند و به سفر سوم شروع میکند. سفر سوم، سفر از حق مطلق به خلق حقی به حق است یعنی از حضرت احدیت جمعی به حضرت
اعیان ثابته سفر میکند، در این هنگام حقایق و کمالات اشیا و چگونگی سیر نزولی آنها از مقام اول و سیر صعودی آنها به
وطن اصلی برای سالک منکشف میشود.
سالک در این سفر
پیامبر با
شریعت نخواهد شد زیرا او در نشاه عینی به خلق رجوع ننموده است بلکه در عالم و نشاه علمی رجوع نموده است سپس سفر چهارم شروع میشود. سفر چهارم، سفر از خلقی است که حق است یعنی از حضرت اعیان ثابته به سوی خلق و
اعیان خارجیه به وجود حقانی. در این حال سالک جمال حق را در همه مشاهده مینماید و به تمام مقامات خلق عارف میگردد و شیوه سلوک آنها به سوی حضرت اعیان ثابته و بالاتر را میداند. در این سفر سالک احکام ظاهری قالبی و اعمال باطنی قلبی را
تشریع مینماید و از
ذات و
صفات و
اسماء حق تعالی و معارف حقه به اندازه استعداد طالبان خبر میدهد.
نرم افزار عرفان، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.