محمدعلی فروغی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
محمدعلی فروغی یکی از شخصیتهای سیاسی و فرهنگی تاثیرگذار
ایران در اواخر عهد
قاجار،
پهلوی اول و دوم بود.
محمدعلی فروغی یکی از شخصیتهای سیاسی و فرهنگی تاثیرگذار
ایران در اواخر عهد
قاجار،
پهلوی اول و دوم است که در ۱۲۹۴ق/۱۲۵۴ش در
تهران زاده شد
و پس از
فوت پدرش محمدحسین خان (۱۳۲۶ق)
لقب ذکاءالملک به محمدعلی
تفویض شد.
اجداد پدری وی از
یهودیان تاجر بغداد بودند که چندین
قرن قبل، پس از سکونت در
اصفهان مسلمان شدند.
در عهد ناصری محمدحسین خان از اصفهان به تهران آمده، در دستگاه دولتی قاجار در زمره محققان و شعرای ناصری و مظفری خدمت نمود
و مدتی نیز ریاست
دارالترجمه را بر عهده داشت.
فروغی با وجود تمام مناصب مهم سیاسی که به دست آورد تا پایان
عمر روابط نزدیک خود را با خانوادهاش حفظ نمود؛ به طوری که پس از فوت پدر سرپرستی
برادر و سه خواهرش را بر عهده گرفت.
همسر فروغی (تاهل نیمه ربیعالاول ۱۳۲۱ق
که خواهرزاده
نظامالسلطنه (رضاقلی) بود نیز در سن سی سالگی بر اثر
سل درگذشت و فروغی که بعد از آن بیست سال زیست، هرگز
ازدواج نکرد.
ثمره این ازدواج دو
دختر و چهار
پسر بود که دو دخترش فرشته و حمیده
عروس مصباحالسلطنه اسدی شدند و سه تن از پسرانش به نامهای جواد، محسن و مسعود برای
تحصیل به خارج رفتند و محمود نیز در ایران از دانشکده
حقوق مدرک خود را گرفت و تا حدی از
علوم فلسفی و ادبی پدر نیز بهرهمند شد؛ که البته همگی جزو فعالین در مشاغل سیاسی شدند.
فروغی تحصیلات آغازین خود را در
ادبیات فارسی و
عربی نزد
پدر و شخصی به نام
مولانا فراگرفت.
با ورود به
دارالفنون از ۱۳۰۹ق و فراگیری زبان خارجی و سایر رشتههای
آکادمیک تحصیلات تکمیلی را آغاز کرد.
وی ابتدا رشته
طب را برگزید؛ اما به دلیل کمبود امکانات پزشکی
و عدم تناسب آن با ذوقش
این رشته را رها کرده به
فلسفه و
عرفان (نزد اساتیدی چون
ابوالحسن جلوه و
میرزا طاهر تنکابنی در مدارس معروف تهران،
ادبیات و فراگیری زبانهای فرانسه و انگلیسی روی آورد و توانست آثار زیادی از خود بر جای گذارد.
فروغی همچنین شاگرد
کمالالملک در زمینه نقاشی (که آثاری نیز از او برجای مانده) بود و در مقابل به وی فرانسه درس میداد.
فروغی کار خود را از چهارده، پانزده سالگی در
دارالترجمه و
نشریه تربیت که پدرش آن را در ۱۳۱۴ق تاسیس کرده بود به عنوان
سردبیر، نویسنده و مترجم مقالات فلسفی، تاریخی،
اقتصاد و... آغاز کرد.
همچنین در مدارس مختلف همچون علمیه، ادب، مظفریه و مدرسه علوم سیاسی در ۱۳۱۷ق که بعدها به دانشکده حقوق تبدیل شد، ابتدا به عنوان مترجم برخی کتب درسی و سپس به عنوان
معلم فعالیت کرد.
با فوت پدرش محمدحسین خان که پس از مدتی معلمی ریاست مدرسه سیاسی را بر عهده داشت، این سمت بر عهده محمدعلی گذاشته شد
و تا زمان
مشروطیت این شغل را ادامه داد.
با صدور فرمان مشروطیت و تشکیل مجلس اول وی به ریاست دبیرخانه
مجلس انتخاب شده، انجام امور اداری و مالی مجلس، تاسیس
کتابخانه، تنظیم و تحریر نظامنامه داخلی مجلس با استفاده از نظامنامه کشورهای اروپایی را بر عهده داشت و این در حالی است که فعالیتهای وی در مدرسه سیاسی و نشریه تربیت همچنان ادامه داشت.
وی در دور دوم مجلس شورای ملی به نمایندگی مردم تهران به مجلس راه یافت و چند ماهی به عنوان ریئس و سپس نیابت رئیس فعالیت نمود
و در عین حال معلمی
احمدشاه قاجار و در کنار آن امور
دربار را نیز که
ناصرالملک نایب
السلطنه احمدشاه عملا به عهده او گذاشته بود، اداره میکرد.
فروغی در دوران
فترت مجلس دوم و سوم در ۱۲۹۰ش در کابینه
صمصامالسلطنه ابتدا وزیر مالیه، سپس وزیر عدلیه شد و در کابینه بعدی به ریاست
مشیرالدوله وزیر عدلیه بود.
او دور سوم نیز به مجلس راه یافت؛ اما با انتصاب وی به ریاست دیوان عالی کشور از مجلس
استعفا داد.
پس از
جنگ جهانی اول در ۱۲۹۸ش فروغی همراه با مشاورالممالک به منظور طرح دعوای حقوقی و مالی ایران از خسارات جنگ جهانی اول برای شرکت در
کنفرانس صلح و رسای راهی پاریس گشت، که به آنان اجازه شرکت در کنفرانس داده نشد.
. مصادف بودن قرارداد ۱۹۱۹م بین ایران و انگلیس که طی آن عملاً ایران را تحتالحمایه انگلستان قرار میداد، در این امر تاثیرگذار بود.
فروغی بعد از کودتای ۱۲۹۹ش به تهران بازگشت و سال ۱۳۰۱ش در
کابینه مستوفی ـ که فروغی در جدال مستوفی و مدرس نقش اساسی داشت ـ وزارت خارجه را برعهده گرفت. در چهار کابینه
رضاخان سردار سپه (از ۱۳۰۲ش تا ۹ آبان ۱۳۰۴ش) دو بار وزیر خارجه و دو بار وزیر مالیه بود.
با انتقال
سلطنت از قاجار به رضاخان پهلوی توسط مجلس مؤسسان در آذر ۱۳۰۴ش فروغی به عنوان اولین
نخست وزیر سلطنت رضاشاه پهلوی (به مدت شش ماه) معرفی شد.
حتی برخی منابع رفتن فروغی به پاریس جهت ثبت نام دو فرزندش جواد و محسن در دانشکدههای اروپایی را بهانه و انگیزه اصلی از سفر را ملاقات با احمدشاه و اخذ استعفانامه از وی و پرداخت مبلغ هفت میلیون تومان که فروغی این انگیزه را تکذیب مینمود، دانستهاند.
انجام
انتخابات مجلس ششم و تاجگذاری شاه قبل از افتتاح مجلس ششم و
نطق فروغی در مراسم از اقدامات دوران نخستوزیری اوست.
پس از شش ماه فروغی بر اثر دخالتهای تیمورتاش ـ وزیر دربار ـ از نخستوزیری استعفا داده با موافقت رضاشاه در کابینه مستوفی به صورت اسمی وزیر
جنگ گردید (بااین شرط که رضاشاه امور مربوط به جنگ را انجام دهد).
بعد از گذشت یک سال با استعفای مستوفی فروغی نیز از سمت خود کناره گرفت و به عنوان
سفیر کبیر ایران به ترکیه رفت و در همین حین به ریاست هیئت نمایندگی ایران در جامعه ملل برگزیده شد و در ۱۳۰۸ش نیز یک دوره ریاست جامعه ملل را بر عهده داشت.
با بازگشت وی به تهران از ۱۳۰۹ش تا شهریور ۱۳۱۲ش وی به وزارت جدیدالتاسیس اقتصاد و دو ماه بعد به صورت توامان به وزارت امور خارجه رسید که البته چند ماه بعد وزارت اقتصاد منحل گردید.
مهمترین واقعه حضور وی در کابینه مخبرالسلطنه، همکاری فروغی و تقی زاده در لغو امتیاز دارسی و انعقاد قرارداد جدید نفتی ۱۹۳۳ است.
همچنین وی از کسانی است که زمینههای سفر رضاشاه به ترکیه را که زمینهساز اقدامات اسلامزدایانه وی در ایران شد را فراهم آورد.
که واقعه
گوهرشاد پیش آمد و از کار برکنار شد نخستوزیری
دولت را برعهده داشت.
خویشاوندی با
اسدی نایبالتولیه
حرم (دختر فروغی عروس
اسدی بود) که از سوی دولتمردان عامل اصلی قیام گوهرشاد معرفی شد و
شفاعت فروغی از وی
و در تحلیلی دیگر با توجه به نقشی که وی در شهریور ۱۳۲۰ش ایفا نمود وی ترجیح میداد در اوج اقدامات اسلامزدایانه رضاخانی و نارضایتی مردمی وجهه روشنفکرانه و فاضلانهاش را برای آینده حفظ نماید و در حقیقت برای چنین محبوبیتی به چنان مغضوبیتی احتیاج داشت، از مقام خود کناره گرفت.
پس از شش سال دوری از صحنه ظاهری سیاست در بحبوحه بیسامانی کشور و حمله روس و انگلیس به ایران در ۱۳۲۰ش رضاشاه به منظور ساماندهی امور کشور به سراغ فروغی رفته، مجدداً زمام امور کشور را به وی سپرد.
پس از مذاکره وی با شوروی و انگلیس مقرر شد رضاشاه از
سلطنت کناره گیرد؛ از همین رو پس از بررسی سه گزینه پیشنهادی انگلستان در بازگردان حکومت به قاجار، برقراری
رژیم جمهوری و ادامه
سلطنت در خاندان پهلوی، با اقدامات فروغی رژیم
سلطنتی با استعفای رضاشاه و سوگند پهلوی دوم،
محمدرضا شاه تداوم یافت.
فروغی که اولین و آخرین نخستوزیر پهلوی اول بود، مجدداً پست نخستوزیری پهلوی دوم را نیز بر عهده گرفت.
وی در این مدت توانست با
تثبیت انتخابات دوره سیزدهم که در زمان رضاشاه صورت گرفته بود،
و
انعقاد قرارداد سه جانبه با
متفقین که بعد از جنگ ایران را ترک کنند، فعالیت سیاسی خود را ادامه دهد،عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامیمعاصر ایران، تهران، نشر گفتار و نشر علم، ۱۳۸۰، جلد دوم، ص۱۱۱۵.؛ فروغی، محمود، خاطرات محمود فروغی (فرزند محمدعلی فروغی و سفیر سابق ایران در آمریکا)، به کوشش حبیب لاجوردی، تهران، کتاب نادر، ۱۳۸۳، ص۶۰. اما به علت مخالفتهایی که در داخل و خارج به علتهای مختلف از جمله دادن دادن امتیازات به متفقین طی قرارداد، کمک فروغی به خروج رضاشاه از کشور با چشمپوشی از اقدامات جنایتکارانه وی و... سرانجام پس از چهار بار ترمیم کابینه پس از شش ماه از نخستوزیری کناره گرفت.
وی بلافاصله از سوی محمدرضا شاه به وزارت دربار منصوب شد، اما پس از چندی به علت برخی سوءنیتهایی که در دربار نسبت به وی وجود داشت، مقرر گردید به عنوان سمت سفیر کبیر به آمریکا عزیمت کند، اما به علت تعللهایی که در رفتن وی صورت گرفت و با شدت یافتن بیماری و سرانجام درگذشت وی بر اثر
سکته در ۵ آذر ۱۳۲۱ش در ۶۷ سالگی این ماموریت ناتمام ماند.
و نیز نگاه کنید به مهدی نیا، جعفر، زندگی سیاسی محمدعلی فروغی (نخست وزیران ایران ۵)، تهران، پانوس، ۱۳۷۱
فروغی که از سنین جوانی با مقالات و ترجمههای خود در نشریه تربیت در زمینههای مختلف
استعداد خود را به منصه ظهور رساند، با ورود در مدرسه سیاسی کتابهای گوناگونی را از زبانهای خارجی به عنوان کتاب درسی به
فارسی ترجمه نمود؛ همچون "ثروت ملل" و "تاریخ ملل مشرق زمین".
بیشترین آثار علمی فروغی در زمان کنارهگیری وی از سیاست در فاصله سالهای ۱۳۱۴ تا ۱۳۲۰ش پدید آمد که ترجمه سه جلد کتاب "سیر حکمت در اروپا" و "شرح اشارات
بوعلی سینا" از جمله آنهاست.
در اواخر عمر نیز تصمیم به نگارش خاطرات خود گرفت که بیش از ۵۰ صفحه تقریر نکرده بود که
اجل به وی مهلت نداد ـ بیشتر مطالب آن درباره پدرش و رویه او در
تعلیم و تربیت فرزندان و طریقه تالیفات اوست.
اما به هر حال میتوان آثار وی را که بیش از دهها جلد است را شامل کتاب، مقالات، نامهها، خطابهها، مقدمهها، ترجمهها و تصحیحها، در زمینه
ادبیات،
تاریخ،
حقوق،
فلسفه،
اقتصاد، سیاسی و... دانست.
فراماسونری که در سراسر
دنیا به صورت آزاد و در راستای منافع برخی دول بزرگ همچون انگلیس حرکت میکند، از جمله تشکیلاتی است که به طور رسمی فعالیت خود را از زمان قاجار در ایران آغاز نمود. پدر فروغی نیز از متاثرین میرزا ملکم خان از پیشکسوتان ترویج
فرهنگ غرب و فراماسونری در ایران بود و فروغی هم از فراماسونهای ایران شد.
وی در ۱۲۸۶ش در ۳۲ سالگی از بنیانگذاران لژ بیداری ایران بود و به مقام استاد اعظم با عنوان خاص چراغدار نائل شد.
او به همراه
وثوقالدوله و
دبیرالملک برای اولین بار
قانون اساسی و سایر
اسناد بنیادی فراموسونری را به فرمان لژ بیداری ایران از فرانسه به فارسی ترجمه کرد.
فروغی از فراماسونهای مورد حمایت انلگیسیها بود،
و در مقابل نیز فروغی حامیسرسخت انگلیس بوده، پابرجایی
حیات ایران را تنها با مدیریت انگلیس میدانست.
به گفته
اشرف پهلوی فروغی از پیشنهادات انگلیسیها به رضاشاه برای پست نخستوزیری بود.
از نظر
فردوست، فروغی فردی
دانشمند، بااستعداد، پرکار و از نظر ظاهری فردی باوقار بود، لذا به
مغز متفکر فراماسونری ایران بدل شد و نام او بر
فرهنگ رسمی دوره پهلوی از دبستان تا دانشگاه
سایه افکنده بود.
فروغی
مدیر و معلم مدرسه علوم سیاسی (دانشکده حقوق) بود که توسط فراماسونهای سرشناس ـ میرزا نصرالله خان مشیرالدوله و پسرش میرزا حسن خان ـ بنیان نهاده شد و با جذب طبقه حاکمه، دولتمردان سیاسی ایرانِ آینده را پرورش داد؛
به گونهای که مجتبی مینوی میگوید تمام دوره درس خواندن و نشو نمای ما با تالیفات فروغیها و اسم خاندان فروغی به هم پیچیده بود.
فردوست معتقد است فروغی حلقه واسط
نسل کهن فراماسونهای عهد قاجار با نسل بعد بود و روح فراماسونری را از طریق
اهرم حکومت و
سیاست در کالبد فرهنگ جدید ایران دمید و در دوران خانهنشینی استعدادهای برجسته علمی و فرهنگی را جذب کرد و با کمکهای مادی و سیاسی مورد حمایت قرار داد و بر مشاهیر فرهنگی زمان خود
نفوذ معنوی زیادی داشت. ویاندیشهپرداز
سلطنت پهلوی بود. رواج باستانگرایی و حتی علاقهاش به
شاهنامه فردوسی و صرف وقت بر آن، تا جایی که در راستای
سلطنت پهلوی به جعلیاتی در ابیات کشیده شد و
ملکالشعرای بهار را به واکنش واداشت و حتی برخیاندیشمندان مسلمان همچون
سهرودی را نه به عنوان حکمای اسلامی بلکه به مثابه
میراث دانایان ایران باستان معرفی نمود.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «محمدعلی فروغی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۴/۲۳.