محل سکونت اصحاب ایکه (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اصحاب ایکه در منطقه سرسبز و بیشهزاری برخوردار از درختان بسیار سکونت داشتند.
زندگانی اصحاب ایکه در منطقهای سرسبز، و بیشهزاری برخوردار از درختان بسیار بود:
•• «وَإِن كَانَ أَصْحَابُ الأَيْكَةِ لَظَالِمِينَ»؛
«اصحاب الأيکه» (= صاحبان سرزمينهاى پردرخت =
قوم شعيب) مسلماً
قوم ستمگرى بودند!».
کلمه (ایکه) به معنای درخت به هم پیچیده است، و
جمع آن (ایک) است، و به طوری که گفته شده (
قوم ایکه) در سرزمینی پر درخت چون جنگل زندگی میکردهاند که درختهایش سر به هم داده بود.
و نیز به طوری که گفته شده این مردم، معاصر با شعیب (علیهالسلام) و
قوم او بودند، و یا یک
طایفه از
قوم او بودهاند. مؤید اینکه طایفهای از
قوم او بودهاند این است که در ذیل
آیه میفرماید: (و انهما لبامام مبین)، یعنی منزلگاه
قوم لوط و
قوم ایکه، هر دو بر سر بزرگ راهی قرار داشت. و این را میدانیم که مقصود از این راه، آن راهی است که
مدینه را به شام وصل کند. بلادی که در این مسیر قرار داشتهاند منزلگاه
قوم لوط و
قوم شعیب بودهاند، و چون میدانیم که همه این مسافت جنگلی بوده است، نتیجه گیریم که
قوم ایکه یک طایفه از
قوم شعیب و سرزمین ایشان یک ناحیه از حوزه
دعوت شعیب بوده که
خداوند بهخاطر کفرشان هلاکشان نموده است، و در
سوره هود داستانشان گذشت.
•• «كَذَّبَ أَصْحَابُ الْأَيْكَةِ الْمُرْسَلِينَ»؛
«اصحاب ايکه (= شهرى نزديک مدين) رسولان (خدا) را تکذيب کردند».
کلمه (ایکه) به معناى بیشهاى است که درختان تو در همى داشته باشد. بعضى گفتهاند این بیشه جنگلى بوده در نزدیکیهاى مدین که طایفهاى در آن زندگى مىکردهاند و از جمله پیامبرانى که به سویشان مبعوث شده
شعیب (علیهالسلام) بوده، وى اهل آن محل نبوده است و با مردمش بیگانه بوده، به دلیل اینکه در این
داستان مانند داستانهاى قبل، پیغمبر مورد بحث را برادر آن
قوم نخوانده و نفرموده (اخوهم شعیب) به خلاف
هود و
صالح که هموطن با
قوم خود بودهاند، و هم چنین
لوط که از راه مصاهره و سببى فامیل
قوم خود بود و لذا درباره این سه تن فرموده: (اخوهم هود) و (اخوهم صالح) و (اخوهم
لوط).
نهتنها شعیب پیامبری که مبعوث بر آنها بود مورد
تکذیب آنها قرار گرفت که دیگر پیامبران هم از نظر
وحدت دعوت، مورد تکذیب آنان بودند، و یا اصولا هیچ مذهبی از مذاهب آسمانی را پذیرا نشده بودند.
ایکه در اصل به معنی محلی است که درختان در هم پیچیده دارد که در فارسی از آن به بیشه تعبیر میکنیم، سرزمینی که نزدیک مدین قرار داشت به خاطر داشتن
آب و درختان زیاد ایکه نام گرفت، قرائن نشان میدهد که آنها زندگی مرفه، و
ثروت فراوان داشتند، و شاید به همین دلیل غرق غرور و
غفلت بودند!
•• «وَثَمُودُ وَقَوْمُ
لُوطٍ وَأَصْحَابُ الأَيْكَةِ أُوْلَئِكَ الْأَحْزَابُ»؛
«و (نيز)
قوم ثمود و
لوط و اصحاب الأيکه (=
قوم شعيب)، اينها احزابى بودند (که به تکذيب پيامبران برخاستند)!».
همچنین
قوم ثمود و
قوم لوط و اصحاب الایکه (
قوم شعیب) اینها احزابی بودند که به تکذیب پیامبران برخاستند (و ثمود و
قوم لوط و اصحاب الایکه اولئک الاحزاب).
آری اینها شش گروه از احزاب جاهلی و
بتپرست بودند که بر ضد
پیامبران بزرگی قیام کردند.
قوم نوح در برابر این پیامبر عظیم.
قوم عاد در مقابل
حضرت هود.
فرعون در برابر
موسی و
هارون.
قوم ثمود در برابر
صالح.
قوم لوط در برابر
حضرت لوط.
و اصحاب الایکه در برابر شعیب.
آنها آنچه در توان داشتند در تکذیب و آزار و ایذاء پیامبران و
مؤمنان به کار گرفتند؛ اما سرانجام عذاب الهی دامانشان را گرفت و همچون مزرعه خشک شده آنها را درو کرد.
[[
قوم نوح با طوفان و بارانهای سیلابی نابود شدند.
عاد با تندبادی سرسخت و کوبنده.
فرعون و فرعونیان با امواج نیل.
قوم ثمود با صیحه آسمانی (صاعقهای عظیم).
قوم لوط با زلزلهای وحشتناک توام با بارانی از سنگهای آسمانی.
قوم شعیب نیز با صاعقهای مرگبار که از ابری بر سر آنها فرود آمد و به این ترتیب
آب و باد و
خاک و
آتش که وسایل اصلی زندگی
انسان را تشکیل میدهند مأمور
مرگ آنها شدند، و چنان طومار عمر این سرکشان یاغی را در هم نوردیدند که اثری از آنها باقی نماند.
این مشرکان
مکه باید بیندیشند نسبت به این
اقوام گروه کوچکی بیش نیستند، چرا از خواب
غفلت بیدار نمیشوند؟
•• «وَأَصْحَابُ الْأَيْكَةِ وَقَوْمُ تُبَّعٍ كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِيدِ»؛
«و «اصحاب الايکه» (=
قوم شعيب) و
قوم تبع (که در سرزمين يمن زندگى مىکردند)، هر يک از آنها فرستادگان الهى را تکذيب کردند و وعده
عذاب درباره آنان تحقق يافت!».
این آیه
تهدید و انذاری است برای
کفار، به خاطر اینکه
حق را بعد از اینکه در دسترسشان قرار گرفت و آن را شناختند، از در عناد و
لجاجت انکار کردند - که قبلا هم صحبتش شد. و همچنین سرگذشت
اصحاب رس، در
تفسیر سوره فرقان و اصحاب ایکه که همان
قوم شعیب باشند - در
سوره حجر و
سوره شعراء و
سوره ص، و
داستان قوم تبع در
سوره دخان گذشت.
و در اینکه فرمود: (کل کذب الرسل فحق وعید) اشارهای است به اینکه اصولا وعید و تهدید به هلاکت همیشه هست؛ ولی وقتی درباره
قومی منجر و حتمی میشود که رسولان را
تکذیب کنند، خدای تعالی میفرماید: (فسیروا فی الارض فانظروا کیف کان عاقبه المکذبین) یعنی این سرنوشت سرنوشتی است عمومی، هر
قومی چنین باشد چنان سرنوشتی دارد.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳، ص۴۰۹، برگرفته از مقاله «محل سکونت اصحاب ایکه».