مآثر الملوک (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مآثر الملوک اثر
خواندمیر غیاث الدین بن همام الدین حسینی است که در سال ۹۰۱ ق به رشته تحریر درآمده و موضوع آن بناها، موسسات،
اوقاف و سخنان حکمت آمیز
پادشاهان و
حکما میباشد.
زبان کتاب
فارسی است و نثر روان آن که گاه از ظرافت و صنایع ادبی بی بهره نیست، نشان از پختگی و احاطه مؤلف آن بر نکات ادبی و تاریخی دارد.
وی در کنف حمایت و از تربیت شدگان
وزیر دانشمند امیر علیشیر نوایی بوده و برای جبران محبتها و نوازشهای او، این کتاب را به وی تقدیم کرده است.
در دایرة المعارف فارسی (به سر پرستی غلامحسین مصاحب) اولین کتاب او، «
خلاصة الاخبار» ذکر شده در حالی که احتمال دارد نخستین تالیف وی همین کتاب باشد.
پیش گفتار مصحح آغازگر و دو ضمیمه «خاتمه خلاصه الاخبار فی احوال اخیار» و «قانون همایونی- همایون نامه» پایان بخش کتاب میباشند.
مطالب با ذکر آثار و سخنان ملوک
عجم، پادشاهان
ایران باستان و حکمای متقدم (پیش از
ظهور اسلام)، آغاز شده و بعد از بیان کلمات و صفات
سید اصفیا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم،
ائمه معصومین علیهالسّلام، حکام
بنی امیه و
بنی عباس، به تشریح و ذکر سلسلههای پادشاهی ایران و سلاطین آنها از سامانیان تا ابو الغازی سلطان حسین بهادرخان، پرداخته شده است.
بعد از ذکر نام و مختصری از احوال و اعمال بزرگان (که نام آنها به ترتیب تاریخی آمده است)، برخی از سخنان حکمت آمیز ایشان بیان میشود و میتوان چنین ادعا کرد که این اثر علاوه بر حکمت آمیز و ادبی بودن آن، یک کتاب تاریخی نیز میباشد.
در خلال ذکر آثار و سخنان بزرگان، اشعاری که با آنها ارتباط و هماهنگی دارد، به شیوههای حکیمانه آورده شده است.
پیش گفتار پس از شرح احوال و آثار مؤلف، توضیح مختصری از همایون نامه و خاتمه خلاصة الاخبار را ارائه میکند.
در ذکر آثار و سخنان ملوک عجم، پس از ذکر کمالات، ویژگیها و کلمات
پادشاهان ایران، بعضی از عماراتی که به فرمان ایشان ساخته شده، بیان میشود، مانند:
کیومرث، اولین کس از طبقه پیشدادیان بود که عالمیان را به
عدل و داد نوید داد. روزی پسرش از او پرسید که بهترین صفت بشری کدام است؟ او جواب داد: کم آزاری و
عبادت حضرت باری.
هوشنگ، اولین کسی بود که
شعر فارسی گفته و
آهن از
سنگ بیرون آورد. از سخنان هوشنگ است که: کمال
محبت را در غیبت توان شناخت و اندازه
عقل مردم در حین
غضب پیدا شود. جمعی از مورخان بنای شهر سوس،
کوفه و
بابل را به او نسبت دادهاند.
طهمورث دیوبند، اولین کسی است که خط فارسی نوشت و از کرم قز،
ابریشم استخراج نمود. از سخنان اوست که: پادشاه صاحب رای باید که در حال استیلای
خشم، آن کند که در وقت رضا به تدارک قیام تواند نمود- جمشید، اولین کسی بود که
علم طب را استنباط نموده و فرمان به ساخت
حمام داد. از کلمات اوست که: در نزول حوادث و حدوث نوازل، نه نسب ظاهر مفید بود ونه حسب ظاهر مانع.
- ضحاک، پادشاهی بود بی باک و
سفاک که تازیانه زدن، بر دار کشیدن و
مثله کردن از اختراعات اوست- و....
در اینجا کمالات و نواقص پادشاهان همان گونه که در تواریخ ذکر شده آمده است.
در ذکر بعضی از آثار و کلمات حکمای پیش از
اسلام، از پیامبرانی همچون
آدم ابو البشر و
ادریس علیهالسّلام گرفته تا علما و حکمایی چون
جاماسب و
بطلمیوس و
ذیمقراطیس، معرفی و سخنان ایشان بیان میشود. در باره
شیث آمده است که او، استاد
ادریس پیامبر بود و چون بعد از
فوت آدم علیهالسّلام
بیت المعمور را به آسمان بردند، شیث خانه
کعبه را در همان موضع بنا نهاد. از سخنان اوست که: بهترین توانگری تندرستی و بزرگترین شادیها فراخ دلی است.
لقمان حکیم، کسی است که میان
حکمت و
نبوت مخیر شده و او حکمت را اختیار نمود. از کلمات اوست که: چهار صد هزار کلمه در حکمت جمع آوردم و چهار از آن برگزیدم، دو چیز را به یاد باید داشت و دو تا را فراموش باید کرد: حضرت احدیت و
مرگ را به یاد باید داشت و احسانی که با خلق کنی و بدی آنان با خود را از یاد باید برد.
ارسطو،
فیلسوف اکبر و
معلم اول بود که فرمود: عالم جاهل را میشناسد بنا بر آنکه وقتی
جاهل بوده است و جاهل
عالم را نمیشناسد برای آنکه هرگز عالم نبوده است و....
در ذکر ظهور
سید انبیا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و
ائمه معصومین علیهالسّلام ، بعد از بیان فضائل و کمالات آنها، سخنان و فرمایشات ایشان ذکر میشود. در مورد
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم ، آمده است که ایشان هشت صد سال و به روایتی شش صد و بیست سال پس از
عیسی علیهالسّلام ظهور فرمودند-
علی علیهالسّلام اولین کسی است که به او
ایمان آورد. از فرمایشات آن حضرت است که: خوشا به حال کسی که یاد
آخرت نماید و جهت احراز مثوبات اخروی به اعمال
خیر قیام نماید و
قناعت کند به آنچه به او رسیده باشد-
حسن بن علی مرتضی علیهالسّلام را شش بار
زهر دادند که پنج مرتبه آن اثر نکرد ولی در کرت ششم به ریاض جنان خرامید. ایشان میفرمایند: ظالمی شبیه تر به مظلوم از
حسد برنده ندیدم- در مورد کمالات
امام حسین علیهالسّلام آمده است: روزی
طعام میخورد. کنیزکی بر سر وی ایستاده بود با کاسه طعام که کاسه از دست وی بیفتاد. وی خشم گرفت.
کنیزک گفت و الکاظمین الغیظ.
امام گفت کظمت غیظی. کنیزک گفت و العافین عن الناس. آن جناب گفت عفوت عنک. کنیزک گفت و الله یحب المحسنین. آن حضرت فرمود انت حره لوجه الله سبحانه و تعالی. و....
در ذکر اثرات و کلمات
بنی امیه آمده است که:
معاویه اولین کس از اهل اسلام است که
زندان ساخت و بر بریدات (نامهها) دیوانی، مهر زد. از سخنان اوست که: اگر مردم بدانند که من از عفو کردن چه مقدار لذت مییابم، به ارتکاب مآثم و جرایم نزد من تقرب جویند-
مروان بن حکم اول شخصی است که در روز
عید،
خطبه را بر
نماز تقدیم کرد-
عبد الملک بن مروان، اول ملک از ملوک اسلام است که
بخل ورزید و از
امر به معروف و نهی از منکر نهی کرد- و....
در ذکر بعضی از سیر و آثار
عباسیان و برخی از سخنان ایشان، بعد از اینکه مدت حکومت آنان را پانصد و بیست و سه سال ذکر میکند، سخنان و بعضی از اعمال مهم آنان بیان شده است، از جمله:
ابو العباس سفاح، اولین آنها بوده و به حسن صورت از ابنای روزگار امتیاز داشت. گویند که شخصی تقریری نزد وی فرستاد. سفاح بر ظهر آن نوشت که نزدیکی مجوی به ما به واسطه امری که از
خدای تعالی دور شوی-
منصور دوانیقی، اولین کسی بود که میان
آل علی علیهالسّلام و اولاد
عباس وحشت و
نزاع افکند. از سخنان اوست که: پادشاهان از اصحاب خویش همه چیز را تحمل میکنند مگر سه چیز را که آن شرکت در
سلطنت، افشای اسرار و
خیانت در حرم است-
مهدی بن منصور، خلیفه عدالت شعار و سخاوت دثار بود و اول پادشاهی است که اهل بحث و
متکلمین را فرمود تا کتب کلامی تصنیف نمودند. و....
پی بردن به عقیده شخصی مؤلف کمی دشوار مینماید. زیرا آنجا که از
اهل بیت معصومین علیهمالسّلام، نام میبرد تمام
القاب و
کنیه آنها را با عبارت علیهمالسّلام ، تمام و کمال ذکر کرده، «انما یرید الله...» را مخصوص ایشان دانسته و زبان خویش را از ذکر اوصاف آنها قاصر میداند- که نشان از ارادت کامل وی به
ائمه شیعه علیهمالسّلام دارد-، اما آنجا که در پی معرفی بنی امیه و
بنی عباس است آنان را اشخاص با فضل و کمالی بیان میکند که خلافت زیبنده و برازنده ایشان است و حتی
شرب خمر و سخنان در حال مستی آنها را در زمره کمالاتشان ذکر میکند. به عنوان مثال در مورد مهدی بن منصور عباسی آمده «روزی در شکارگاه از لشکریان دور افتاده و گرسنه شده در منزل اعرابیی نزول فرمود و با
عرب گفت ما حضری بیار که
مهمان توام. عرب جواب داد که تو را به غایت بزرگ منش میبینم و بر خوردنیی که در خور تو باشد دست رس ندارم. مهدی فرمود که هر چه داری بیار. عرب نان پارهای بیاورد.
خلیفه به رغبت تمام به کار برد. آن گاه گفت دگر هیچ نیست؟ عرب مقداری
شیر حاضر کرد. مهدی آن را بیاشامید و چون چیز دیگری طلب نمود اعرابی ظرفی مملو از شراب بیاورد و خود جرعهای خورده، کاسهای به مهدی داد. مهدی آن را درکشیده، گفتای اعرابی مرا میشناسی؟ عرب گفت لا و الله. مهدی فرمود که من یکی از خدم خاص مهدیام. عرب گفت بارک الله علیک. و مهدی کاسهای دیگر آشامیده باز سؤال کرد که میدانی که من کیستم؟ عرب جواب داد حالا شمهای از حال خود تقریر نمودی. مهدی گفت چنین نیست بلکه من یکی از امرای مقرب خلیفهام. اعرابی او را دعای خیر گفت. مهدی
قدح سیم درکشیده، چون دماغش گرم گشت، باز اعرابی را مخاطب ساخته گفت مرا میشناسی؟ گفت آری، تو خود فرمودی که من از جمله مقربان خلیفهام. مهدی گفت نه، بلکه خلیفه زمان منم. عرب بعد از
استماع این سخن
کوزه شراب را از پیش مهدی برداشت و چون کاسهای دیگر طلب کرد، اعرابی ابا کرده گفت که کاسه اول که خوردی گفتی که من یکی از خدم خلیفهام و من مسلم داشتم، در نوبت دویم فرمودی که من یکی از امرای خلیفهام و من مسلم داشتم و بعد از آشامیدن قدح ثالث دعوی میکنی که خلیفه منم ولا محاله اگر کاسه دیگر خوری خواهی گفت که من
پیغمبر خدایم! برین تقدیر مصلحت تو آن است که بر شرب شراب اقدام ننمایی. مهدی متبسم شده در این اثنا امرا و لشکریان پیدا شده و از دور فرود آمدند. عرب متوهم شده مهدی گفت لا باس علیک و او را به
انعام و
احسان بی پایان خوش دل ساخت. اعرابی بعد از اخذ
زر نقد و
خلعت گفت اشهد انک صادق لو ادعیت الرابعه و الخامسه! یعنی بر صدق تو گواهی میدهم در دعوی مرتبه رابعه و خامسه که عبارت از
نبوت و
الوهیت است!»
در پایان نیز شرح مختصری از سلسلههای پادشاهی ایران، شاهان آنها و برخی اقداماتی که انجام دادهاند، به ترتیب زمانی بیان میشود. مانند:
سامانیان،
غزنویان،
دیالمه،
اسماعیلیان،
آل بویه،
سلجوقیان،
خوارزمشاهیان ... اولاد امیر تیمور گورکان و سلطان حسین بهادرخان.
یکی دیگر از کتابهای مهم
خواند میر،
خلاصة الاخبار فی احوال الاخیار است که گزیده
روضة الصفا و تاریخ عمومی عالم میباشد. مهمترین بخش این کتاب خاتمه آن بوده و به صورت ضمیمه نخست آورده شده است که در ذکر هرات، بزرگان، دانشمندان و هنرمندان آن مرز و بوم در زمان سلطان حسین بایقرا و وزیر دانش پرور او امیر علیشیر نوائی است.
ضمیمه دوم قانون همایونی یا همایون نامه بوده که کتابی است در باره مناقب، طرز سلطنت و بناهایی که محمد همایون شاه ساخته است.
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست
آیات قرآنی، اشعار فارسی،
مصرعهای فارسی و عربی، اشعار عربی، اسامی اشخاص، جاها (نام مکانهایی که در کتاب آمده)، قبیلهها- طایفهها- گروهها، لغات و اصطلاحات، کتب (نام کتابهایی که در متن آمده)، کلمات و سخنان فارسی- عربی و فهرست جانوران (نام حیواناتی که در متن ذکر شده)، در انتهای کتاب آمده است.
پاورقیها به توضیح کلمات و عبارات متن میپردازد.
پیش گفتار و متن کتاب
امیرخانی، غلامرضا، «فصل نامه کتاب»، زمستان ۱۳۸۳- شماره (۶۰)
نرم افزار تاریخ اسلامی ایران، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.