قصص (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قَصَص (به فتح قاف و صاد) از
واژگان قرآن کریم به معنای
سرگذشت، تعقیب و نقل قصّه است.
مشتقات
قَصَص که در
آیات قرآن آمده عبارتند از:
الْقَصَص (به فتح قاف و صاد) به معنای سرگذشت،
قَصَصِهِمْ (به فتح قاف و صاد) به معنای سرگذشتها،
قُصِّیه (به ضم قاف و کسر صاد) به معنای جستن و تعقیب،
قَصَ (به فتح قاف و صاد) به معنای حکایت کرد،
نَقُصُ (به فتح نون و ضم قاف و صاد) به معنای حکایت میکنیم،
قَصَصاً (به فتح قاف و صاد) به معنای پیجویی و اتّباع اثر است.
قَصَص به معنای
سرگذشت، تعقیب و نقل قصّه است.
به صورت مصدر و اسم هر دو آمده است.
اصل قصّ و قصص به معنی پیجویی است.
«قَصَّ اثَرَهُ قَصّاً وَ قَصَصاً: تَتَبَّعَهُ شَیْئاً بَعْدَ شَیْءٍ» سر گذشت را از آن قصص و قصّه گویند که گوینده آن را تعقیب میکند و در دنبال آن است.
در
مجمع،
اقرب و
مصباح گفته:
«قصّ الخبر» یعنی
سرگذشت را آنطور که بود حکایت کرد.
به مواردی از
قَصَص که در قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ وَ مَا مِنْ إِلَهٍ إِلاَّ اللّهُ وَ إِنَّ اللّهَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ) (اين همان
سرگذشت واقعى
عیسی است. (و ادعاهايى همچون
الوهّیت او، يا فرزند خدا بودنش، بىاساساست.) و هيچ معبودى، جز
خداوند يگانه نيست؛ و به
یقین، تنها خداوند توانا و
حکیم است.)
طبرسی فرموده: قصص به معنی قصّه و سر گذشت است.
(لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِّأُوْلِي الأَلْبَابِ مَا كَانَ حَدِيثًا يُفْتَرَى وَ لَكِن تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ تَفْصِيلَ كُلَّ شَيْءٍ وَ هُدًى وَ رَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ) (به راستى در
سرگذشت آن
ها عبرتى براى صاحبان انديشه بود. اين
ها داستان دروغين نبود؛ بلكه
وحی آسمانى است، و با
کتب آسمانی پيشين هماهنگ است؛ و در آن است شرح هر چيزى كه مايه سعادت
انسان است)؛ و هدايت و رحمتىاست براى گروهى كه
ایمان مىآورند.)
طبرسی فرموده: قصص خبری است که بعضی پشت سر بعضی باشد از اخبار گذشتگان علی هذا قصص مفرد است.
راغب آن را جمع دانسته و گوید: قصص اخباری است پیجویی و پیروی شده است.
(فَلَمَّا جاءَهُ وَ قَصَ عَلَیْهِ الْقَصَصَ قالَ لا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ) «چون
موسی پیش
شعیب آمد و
سرگذشت خویش را حکایت کرد گفت نترس از قوم ستمکار نجات یافتی.»
(وَ قالَتْ لِاُخْتِهِ قُصِّیهِ...) «
مادر موسی به خواهرش گفت: او را بجوی.»
«قصّ» در اینجا در معنای اصلی به کار رفته است.
(نَحْنُ نَقُصُ عَلَیْکَ اَحْسَنَ الْقَصَصِ...) «ما بهترین
سرگذشت را برای تو حکایت میکنیم.»
بعضی قصص را در
آیه مصدر گرفته و احسن البیان گفتهاند ولی اسم بهتر است.
(قالَ ذلِکَ ما کُنَّا نَبْغِ فَارْتَدَّا عَلی آثارِهِما قَصَصاً) «گفت: آن همان است که میجستیم و پیجویانه به نشانه قدمهای خویش باز گشتند.»
قصصا در آیه به معنای پیجویی و اتّباع اثر است و آن مصدر است در موضع حال، تقدیرش «یقصّان الاثر قصصا» میباشد.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «قصص»، ج۶، ص۱۱.