• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قریه (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





قَرْیَه (به فتح قاف و سکون را) از واژگان قرآن کریم به معنای نام موضعی است که مردم در آن جمع شوند.
به مردم نیز قریه گویند و در هر دو معنی استعمال می‌شود.



قَرْیَه راغب گوید: قریه نام موضعی است که مردم در آن جمع شوند، به مردم نیز قریه گویند و در هر دو معنی استعمال می‌شود.


به مواردی از قَرْیَه که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - نسبت افعال

در بسیاری از آیات نسبت افعال به قریه داده شده مثل‌:

۲.۱.۱ - قَرْیَة (آیه ۴ سوره اعراف)

(وَ کَمْ مِنْ‌ قَرْیَةٍ اَهْلَکْناها فَجاءَها بَاْسُنا بَیاتاً)
(چه بسيار شهرها و آبادی‌ها كه آن‌ها را بر اثر گناه فراوانشان هلاک كرديم.)

۲.۱.۲ - قَرْیَة (آیه ۹۸ سوره یونس)

(فَلَوْ لا کانَتْ‌ قَرْیَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَها اِیمانُها اِلَّا قَوْمَ یُونُسَ)
(چرا هيچ يک از شهرها و آبادی‌ها ایمان نياوردند تا ايمانشان سبب نجاتشان شود؟! مگر قوم یونس.)

۲.۱.۳ - قَرْیَة (آیه ۱۱۲ سوره نحل)

(وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْیَةً کانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً)
(خداوند براى آنان كه كفران نعمت مى‌كنند، مثلى زده است: سرزمينى كه امن و آرام بود.)
در این‌گونه آیات اگر قول راغب را پذیرفتیم هیچ و گرنه باید لفظ «اهل» مقدّر شود ولی در آیاتی نظیر آیه ذیل و غیره مسلما شهر و آبادی مراد است.

۲.۱.۴ - الْقَرْیَةَ (آیه ۵۸ سوره بقره)

(وَ اِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ‌ الْقَرْیَةَ)
(و ياد كنيد زمانى را كه گفتيم: «در اين شهر (بیت‌المقدس‌) وارد شويد.)

۲.۲ - ذمّ

لفظ قریه و جمع آن قری در قرآن اغلب در موارد ذمّ به کار رفته در آبادی‌هایی که اهل ایمان نبوده و در جهالت زندگی می‌کرده‌اند مثل‌:

۲.۲.۱ - قَرْیَة (آیه ۱۱ سوره انبیاء)

(وَ کَمْ قَصَمْنا مِنْ‌ قَرْیَةٍ کانَتْ ظالِمَةً)
(چه بسيار آبادی‌هاى ستمكارى را كه در هم شكستيم.)

۲.۲.۲ - قَرْیَة (آیه ۴۵ سوره حج)

(فَکَاَیِّنْ مِنْ‌ قَرْیَةٍ اَهْلَکْناها)
(چه بسيار اهل شهرها و آبادی‌هايى كه آنها را نابود و هلاک كرديم.)

۲.۲.۳ - الْقَرْیَةَ (آیه ۱۶۱ سوره اعراف)

(وَ اِذْ قِیلَ لَهُمُ اسْکُنُوا هذِهِ‌ الْقَرْیَةَ وَ کُلُوا مِنْها)
(و ياد آوريد هنگامى را كه به آنها گفته شد: «در اين شهر (بيت المقدس‌) ساكن شويد، و از هر جا و به هر كيفيّت بخواهيد، از آن تغذيه كنيد.)
از این آیه می‌شود به دست آورد که مراد از قریه فقط محل اجتماع مردم یا خانه‌هاست و غیر از اجتماع معنای دیگری در نظر نیست ایضا و در شهرهایی که به صورت اجتماع و تعاون و همکاری زندگی می‌کرده‌اند به‌ کار رفته است.

۲.۲.۴ - الْقَرْیَةَ (آیه ۸۲ سوره یوسف)

(و مثل‌ وَ سْئَلِ‌ الْقَرْیَةَ الَّتِی کُنَّا فِیها)
(و اگر اطمينان ندارى، از آن شهر كه در آن بوديم سؤال كن.)
درباره این آیه بسیاری از مفسران گفته‌اند مراد «اهل القریة» است.
بعضی گفته‌اند مراد از قریه خود قوم‌اند آن‌گاه چند آیه نقل کرده که ظاهرا مراد از قریه و قری مردمان‌اند و از علی بن الحسین (علیه‌السّلام) نقل کرده که فرموده از «القری» رجال قصد شده است.
المنار قول راغب را نقل کرده و ردّ نمی‌کند.
ولی مثال راغب‌ (وَ سْئَلِ الْقَرْیَةَ) درست نیست زیرا مراد از آن مسلما شهر است زیر آیه این طور است‌ (وَ سْئَلِ‌ الْقَرْیَةَ الَّتِی کُنَّا فِیها) ولی ظاهرا این قول مقبول طبرسی نیست زیرا در بیشتر جاها که مراجعه شد کلمه «اهل» مقدّر می‌کند. همچنین زمخشری
در مجمع البیان می‌فرماید: قریه زمینی است دارای خانه‌های بسیار، اصل آن از قری به معنی جمع است «قریت الماء فی الحوض» آب را در حوض جمع کردم و نیز گفته: قریه، بلده، مدینه نظیر هم‌اند.

۲.۳ - نسبت بین قریه و مدینه

لفظ مدینه نیز مثل قریه در جاهایی که کفر و جهالت حکومت می‌کرده به‌ کار رفته است. مثل‌:

۲.۳.۱ - الْمَدِینَةِ (آیه ۴۸ سوره نمل)

(وَ کانَ فِی الْمَدِینَةِ تِسْعَةُ رَهْطٍ یُفْسِدُونَ فِی الْاَرْضِ‌)
(و در آن شهر، نُه گروهک بودند كه در زمين به فساد مى‌پرداختند.)

۲.۳.۲ - الْمَدِینَةِ (آیه ۶۷ سوره حجر)

(وَ جاءَ اَهْلُ الْمَدِینَةِ یَسْتَبْشِرُونَ‌)
(اهل شهر از ورود ميهمانان با خبر شدند، و به طرف خانه لوط آمدند در حالى كه شادمان بودند.)

۲.۳.۳ - الْقَرْیَةَ (آیه ۷۴ سوره انبیاء)

(وَ نَجَّیْناهُ مِنَ‌ الْقَرْیَةِ الَّتِی کانَتْ تَعْمَلُ الْخَبائِثَ‌)
(و از شهرى كه اعمال زشت و پليد انجام مى‌دادند، رهايى بخشيديم؛ چرا كه آن‌ها مردم بد و نافرمانى بودند.)
در این آیه به آن قریه گفته‌اند. وانگهی «مدن بالمکان مدونا» به معنی اقامت در مکان است به شهر از آن مدینه گویند که محل اقامت مردم است.

۲.۳.۴ - الْقَرْیَةَ (آیه ۱۶۳ سوره اعراف)

(وَ سْئَلْهُمْ عَنِ‌ الْقَرْیَةِ الَّتِی کانَتْ حاضِرَةَ الْبَحْرِ. )
(و از آن‌ها درباره سرگذشت شهرى كه در ساحل دريا بود بپرس.)
خلاصه: میان قریه و مدینه فرقی که قابل اعتماد باشد به دست نیامد و حتی به قریه اصحاب سبت که امر به معروف کنندگان در آن بودند قریه گفته شده‌ است. بلی می‌شود از استعمال قرآن به دست آورد که مدینه به معنی آبادی بزرگ و شهر است و قریه اعمّ می‌باشد.

قریه از قری به معنی جمع کردن است پس قریه موضعی است که خانه‌ها را جمع کرده یا مردم را اعمّ از آن‌که ده باشد یا شهر.
نمی‌شود گفت: معنای قریه فقط ده است. در قاموس آمده: «القَرْیَةُ: المصر الجامع»
در اقرب الموارد گوید «القَرْیَةُ: المصر الجامع... و تقع علی المدینة و غیرها» حتی به لانه مورچگان قریة النمل گویند علی هذا باید با قرینه فهمید که آیا مراد شهر است یا ده.
در المنار ذیل آیه ۵۸ سوره بقره گوید مراد از قریه شهر است. ماده‌اش دلالت بر اجتماع دارد، بر امّت نیز اطلاق شده. سپس به طور غلبه در بلاد صغیره به‌کار رفته ولی در این آیه بلاد صغیره درست نیست زیرا عیش رغد در بلاد بزرگ میسّر است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۶، ص۳-۵.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۰۲.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۲، ص۲۷-۲۸.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۰۲.    
۵. اعراف/سوره۷، آیه۴.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۵۱.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۸.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۹.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۴۸.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۶۱۳.    
۱۱. یونس/سوره۱۰، آیه۹۸.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۲۰.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۱۸۶.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۱۲۵.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۳۶۰.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان،ج۵، ص۲۰۳.    
۱۷. نحل/سوره۱۶، آیه۱۱۲.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۸۰.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۵۲۱.    
۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۳۶۱.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۶۲.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۰۰.    
۲۳. مکارم شیرازی، ناصر، الامثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، ج۱۰، ص۲۰۹.    
۲۴. بقره/سوره۲، آیه۵۸.    
۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۹.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۱۸۸.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۲۴۷.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، الامثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، ج۱۰، ص۲۰۹.    
۲۹. انبیاء/سوره۲۱، آیه۱۱.    
۳۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۲۳.    
۳۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۳۵۷.    
۳۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۲۵۵.    
۳۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۱۰۵.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۶۶.    
۳۵. حج/سوره۲۲، آیه۴۵.    
۳۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۳۷.    
۳۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۵۴۸.    
۳۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۳۸۸.    
۳۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۲۲۳.    
۴۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۴۱.    
۴۱. اعراف/سوره۷، آیه۱۶۱.    
۴۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۷۱.    
۴۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۳۸۳.    
۴۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۲۹۳.    
۴۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۸۹.    
۴۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۷۵۳.    
۴۷. یوسف/سوره۱۲، آیه۸۲.    
۴۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۴۵.    
۴۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۳۱۳.    
۵۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۲۲۹.    
۵۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۲۷۹.    
۵۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۳۹۳.    
۵۳. سبحانی، جعفر، مفاهیم‌القرآن، ج۳، ص۳۸.    
۵۴. مکارم شیرازی، ناصر، الامثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، ج۷، ص۲۷۷.    
۵۵. رضی، سید شریف، تلخیص البیان فی مجازات القرآن، ج۱، ص۵۷.    
۵۶. زجاج، اعراب‌القرآن، ج۳، ص۸۴۶.    
۵۷. بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۸۳.    
۵۸. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۰۲.    
۵۹. بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۵۱۵.    
۶۰. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۰۲-۴۰۳.    
۶۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۴۰.    
۶۲. زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۲، ص۱۷۱.    
۶۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۲۴۵.    
۶۴. مکارم شیرازی، ناصر، مختصر الامثل، ج۳، ص۲۶۴.    
۶۵. نمل/سوره۲۷، آیه۴۸.    
۶۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۸۱.    
۶۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۵۳۴.    
۶۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۳۷۴.    
۶۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۱۲۲.    
۷۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۵۴.    
۷۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۶، ص۳-۵.    
۷۲. حجر/سوره۱۵، آیه۶۷.    
۷۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۶۵.    
۷۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۲۷۱.    
۷۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۱۸۴.    
۷۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۲۰۴.    
۷۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۲۶.    
۷۸. مکارم شیرازی، ناصر، الامثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، ج۱۰، ص۲۰۹.    
۷۹. مکارم شیرازی، ناصر، مختصر الامثل، ج۳، ص۲۶۴.    
۸۰. انبیاء/سوره۲۱، آیه۷۴.    
۸۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۲۸.    
۸۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۴۳۱.    
۸۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۳۰۶.    
۸۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۱۴۵.    
۸۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۸۹.    
۸۶. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۶، ص۲۴۴.    
۸۷. اعراف/سوره۷، آیه۱۶۳.    
۸۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۷۱.    
۸۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی،ج۸، ص۳۸۳.    
۹۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۲۹۴.    
۹۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۹۳.    
۹۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۷۵۶.    
۹۳. معرفت، محمدهادی، التمهید فی علوم القرآن، ج۱، ص۱۸۰.    
۹۴. معرفت، محمدهادی، التمهید فی علوم القرآن، ج۱، ص۱۸۰.    
۹۵. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۴، ص۳۷۷.    
۹۶. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۴، ص۳۳۰.    
۹۷. رشید رضا، محمد، تفسیر المنار، ج۸، ص۲۷۵-۲۷۶.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «قریه»، ج۶، ص۳-۵.    






جعبه ابزار