• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قرض (فقه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: قرض.


قرض عبارت است از تملیک کردن مالی به دیگری به این شکل که پرداختن عین آن مال، یا مثل آن و یا قیمت آن بر عهده او باشد.



قرض دادن به فرد با ایمان یکی از مستحبات مؤکد است، به خصوص به کسانی که احتیاج دارند. پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: کسی که به برادر مسلمان خود قرض دهد، در برابر هر درهمی که قرض داده، هموزن کوه احد، حسنات خواهد داشت و اگر برای وصول آن مدارا به خرج دهد، از پل صراط همچون برق جهنده بدون حساب و عذاب خواهد گذشت و کسی که برادر مسلمانش از وضع خودش پیش او شکایت برد و به او قرض ندهد، خداوند در روزی که نیکوکاران را پاداش می‌دهد، او را از بهشت محروم خواهد ساخت.


بنیانگذار جمهوری اسلامی- حضرت امام خمینی قدس سره درباره قرض‌الحسنه فرمود:
قرض‌الحسنه از اعمال بسیار خوب است و بهتر از (انفاق و) همین طور پول دادن است، شاید یکی از نکته‌هایش این باشد که قرض‌الحسنه فعالیت به دنبال دارد و پول دادن مجّانی شاید گدا درست کردن باشد، کسی که قرض می‌کند، به فعالیت می‌افتد تا در وقت خودش بتواند قرضش را ادا کند و با مازادی که پیدا کرده به کار خود ادامه دهد، ولی آن کس که کنار کوچه نشسته و از مردم چیز می‌خواهد، هیچ وقت در فکر این نیست که کاری بکند؛ برای این که دیگر کسی نمی‌تواند از او مطالبه کند.
مبادا آن بیچاره‌ای که آمده قرض بگیرد با تلخی با او روبرو شوید، این خیلی اهمیت دارد. ممکن است یک نفر قرض‌الحسنه بدهد، امّا با ترشرویی قلب قرض گیرنده را آزرده کند و این قلب محل تجلّی خداست.
[۳] رساله نوین ج۲، ص۲۴۷.



توجه به این نکته مهم است که اسلام، مسلمانان را از این که در حال بی نیازی، تن به قرض دهند تا وسعت بیشتری در زندگی پیدا کنند، بر حذر داشته و آن را مکروه می‌شمارد، چنانچه در روایتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
«اعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الْکُفْرِ وَ الدَّیْنِ قیلَ یا رَسوُلَ اللَّه اتَعْدِلُ الدَّیْنَ بِالْکُفْرِ؟ قالَ: نَعَمْ از کفر و بدهی به خدا پناه می‌برم، گفته شد ای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آیا بدهی را در کنار کفر قرار می‌دهی؟ فرمود: بلی.
قرض گرفتن در صورت بی‌نیازی مکروه است و در صورت احتیاج، کراهت آن کاهش می‌یابد و هر چه میزان نیاز کمتر باشد به همان نسبت کراهت شدت می‌گیرد.


گاهی گرفتن قرض واجب می‌شود، مثل آن جا که امر واجبی بسته به گرفتن آن باشد، مانند حفظ جان، آبرو و مانند آن و بنابر احتیاط واجب.


کسی که قادر به پرداخت قرض نیست و امید به توانایی ندارد، قرض نگیرد، مگر به هنگام ضرورت و تنگنا و یا این که قرض دهنده از حال وی مطلع باشد.


الف- بلوغ، عقل، قصد، اختیار و سایر شرایط عمومی متعاقدین.
ب- به احتیاط واجب مال، عین باشد.
ج- قابل تملک باشد نه مثل خمر و خنزیر.
د- قرض بر مال معیّن واقع شود نه مبهم.
ه- مقدار مال هم معلوم باشد.
و- تحویل دادن و تحویل گرفتن.


۱- قرض دادن دَیْن، منفعت و آنچه که تملّک آن صحیح نیست مانند شراب و خوک، صحیح نمیباشد.
۲- قرض دادن چیز مبهم صحیح نیست، مانند «یکی از این دوتا» و باید مقدارش با پیمانه یا وزن یا شماره معلوم باشد.
۳- وام گیرنده تنها بعد از گرفتن مال، مالک می‌شود هر چند در آن تصرف نکرده باشد.
۴- در قرض لازم نیست صیغه بخوانند، بلکه اگر چیزی را به نیت قرض به کسی بدهد و او هم به همین قصد بگیرد، صحیح است.
۵- اگر در صیغه قرض برای پرداخت آن مدتی قرار دهند، طلبکار پیش از تمام شدن آن مدت نمی ‌تواند طلب خود را مطالبه کند، ولی اگر مدت نداشته باشد، طلبکار هر وقت بخواهد، می‌تواند طلب خود را مطالبه کند.

۶- اگر طلبکار، طلب خود را مطالبه کند، چنانچه بدهکار بتواند بدهی خود را بدهد باید فوری آن را بپردازد و اگر تأخیر بیندازد، گنهکار است.
۷- اگر بدهکار غیر از خانه‌ای که در آن نشسته و اثاثیه منزل و چیزهای دیگری که به آن‌ها احتیاج دارد، چیزی نداشته باشد طلبکار نمی‌تواند طلب خود را از او مطالبه نماید، بلکه باید صبر کند تا بتواند بدهی خود را بدهد.


ربای قرضی که عذاب شدیدی بر آن وارد شده، آن است که مالی را قرض دهد، به شرط اینکه قرض گیرنده، بیشتر از آن مال را برگرداند.
تفاوتی نمی‌کند که این شرط به طور صریح گفته شود، یا طبق توافق قبلی باشد؛ به گونه‌ای که قرض بر اساس آن شرط واقع شود.


اگر وام دهنده شرط کند زیادتر از مقداری که می‌دهد، بگیرد، مثل این که یک مَنْ گندم بدهد و شرط کند یک مَنْ و پنج سیر بگیرد، یا ده عدد تخم مرغ بدهد که یازده عدد بگیرد، ربا و حرام است؛ بلکه اگر قرار بگذارد که بدهکار کاری برای او انجام دهد، یا چیزی را که قرض داده با مقداری جنس دیگر پس دهد، مثل این که شرط کند یک تومان را که قرض کرده با یک کبریت پس دهد، ربا و حرام است و نیز اگر با او شرط کند که چیزی را که قرض می‌گیرد به طور مخصوصی پس دهد مثلا" مقداری طلای نساخته به او بدهد، شرط کند که ساخته پس بگیرد، باز هم ربا و حرام است؛ ولی اگر بدون این که شرط کند خود بدهکار زیادتر از آنچه قرض کرده پس بدهد. اشکال ندارد، بلکه مستحب است.


ربا دادن مثل ربا گرفتن حرام است؛ و کسی که قرض ربایی گرفته اگر چه کار حرامی کرده، ولی اصل قرض صحیح است و میتواند در آن تصرف کند.







۱. تحریر الوسیلة ج۱، ص۶۵۱.    
۲. تحریر الوسیلة ج۱، ص۶۵۲.    
۳. رساله نوین ج۲، ص۲۴۷.
۴. وسائل الشیعة ج۱۸، ص۳۱۷.    
۵. تحریر الوسیلة ج۱، ص۶۵۲.    
۶. تحریر الوسیلة ج۱، ص۶۵۲.    
۷. تحریر الوسیلة ج۱، ص۶۵۲.    
۸. تحریر الوسیلة ج۱، ص۶۵۳.    
۹. تحریر الوسیلة ج۱، ص۶۵۲.    
۱۰. تحریر الوسیلة ج۱، ص۶۵۳.    
۱۱. توضیح المسائل ج۱، ص۳۱۲.    
۱۲. توضیح المسائل ج۱، ص۳۱۲.    
۱۳. توضیح المسائل ج۱، ص۳۱۲.    
۱۴. توضیح المسائل ج۱، ص۳۱۲.    
۱۵. تحریر الوسیلة ج۱، ص۶۵۳.    
۱۶. توضیح المسائل ج۱، ص۳۱۳.    
۱۷. توضیح المسائل ج۱، ص۳۱۳.    



احکام اسلامی، ص۱۶۷-۱۷۱.




جعبه ابزار