• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قدم (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: قدم (ابهام‌زدایی).


قَدَم (به فتح قاف و دال) از واژگان قرآن کریم به معنای پا است. این واژه دارای مشتقاتی است که در آیات قرآن به کار رفته است؛ مانند: تَقْديم‌ (به فتح تاء و سکون قاف) به معنای جلو انداختن و مقدّم كردن، و قَديم‌ (به فتح قاف) به معنای ديرين و مقابل تازه است.



قَدَم: (بر وزن فَرَس) به معنای پا است و جمع آن اقدام است‌.
راغب گفته: قَدَم‌ پاى شخص و جمع آن‌ أَقْدام‌ و تقدّم‌ و تأخّر به اعتبار آن است. طبرسی ذيل آيه فوق فرموده، قدم عضوى است كه شخص براى راه رفتن به جلو می‌گذارد. بنا به تعبير طبرسى علت تسميه پا به قَدَم، جلو انداختن آنست براى راه رفتن و به تعبير راغب اصل در قدم، پا و تَقَدُّم‌ به معنى پيش افتادن، به اعتبار آن است.


(و يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيماهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّواصِي وَ الْأَقْدامِ‌) «گناهكاران با علامتشان شناخته می‌شوند و از موهاى پيشانى و پاهايشان گرفتار می‌گردند».
(وَ قَدِمْنا إِلى‌ ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً) «و آمديم به‌سوى عملی كه كرده بودند و آن را غبارى پراكنده ساختيم». اشاره به اعمال کفّار است كه در آخرت چيزى به دستشان نخواهد آمد و مراد اعمال خیر آنهاست از قبيل صله رحم و پناه درمانده و غيره. در آيه ديگر اعمال آنها به خاكستر در مقابل طوفان تشبيه شده است: (مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ أَعْمالُهُمْ كَرَمادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّيحُ فِي يَوْمٍ عاصِفٍ لا يَقْدِرُونَ مِمَّا كَسَبُوا عَلى‌ شَيْ‌ءٍ) (كسانى كه به پروردگارشان كافر شدند، اعمالشان همچون خاكسترى است در برابر وزش تند باد در يك روز طوفانى؛ آنها توانايى ندارند كمترين چيزى از آنچه را انجام داده‌اند، به دست آورند...).
قَدَم گاهى به معنى منزلت و مقام است و گاهى مراد از ثبوت قدم استقامت و صبر است، مثل‌: (فَتَزِلَ‌ قَدَمٌ‌ بَعْدَ ثُبُوتِها) «تا قدمى پس از ثبوتش بلغزد» يعنى استقامت به تزلزل مبدّل شود.
(وَ ثَبِّتْ‌ أَقْدامَنا) يعنى: «بر ما استقامت عطا فرما».
(وَ بَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ‌ قَدَمَ‌ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ‌) مراد از «قدم صدق» مقام ارجمند واقعى و پاداش حقيقى است. گويا مراد از «صدق» مقابل اعتبارى است يعنى: «آن مقام مثل مقام دنیا خيالى نيست بلكه واقعى است»، مثل: (فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ‌ مُقْتَدِرٍ) (در جايگاه صدق نزد خداوند حاكم مقتدر).
بنا بر آنكه از طبرسى در معناى قَدَم نقل شد، می‌شود گفت قَدَم در آيه به معنى مقدّم بودن است كه عبارت اخراى مقام و منزلت می‌باشد. راغب تصريح دارد كه آن در آيه اسم مصدر است.

۲.۱ - تقدیم

تَقْديم‌: جلو انداختن و مقدّم كردن است.
(ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ‌ أَيْدِيكُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ) «اين عذاب به علّت اعمالى است كه دست‌هايتان از پيش فرستاده است (و گرنه) خدا به بندگان ستمكار نيست». اينكه همه كارهاى اعضا به دست‌ها نسبت داده شده ظاهرا براى آنست كه بيشتر كارها با دست انجام مى‌پذيرد و براى تغلیب چنين مصطلح شده است.
(أَنْتُمْ‌ قَدَّمْتُمُوهُ‌ لَنا) «شما اين را بر ما پيش آورديد».
(يُنَبَّؤُا الْإِنْسانُ يَوْمَئِذٍ بِما قَدَّمَ‌ وَ أَخَّرَ) (و در آن روز انسان را از آنچه كه از پيش و پشت سر فرستاده آگاه مى‌كنند) اين تعبير در سوره انفطار آیه ۵ نيز آمده است: (عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ وَأَخَّرَتْ)(در آن زمان هر كس آنچه را از پيش و پشت سر فرستاده مى‌داند).
به نظر می‌آيد مراد «ما قدّم» اعمال پيش از مرگ و از «ما اخّر» آثار پس از مرگ باشد، يعنى: «انسان در آن روز خبر داده می‌شود از آنچه پيش از مرگ انجام داده و از آنچه پس از مرگ انجام داده و از آنچه پس از مرگ باقى گذاشته»، مثل‌: (إِنَّا نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْتى‌ وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ‌) (به‌يقين ما مردگان را زنده مى‌كنيم وآنچه را از پيش فرستاده‌اند و آنچه را از خود باقى گذاشته‌اند... (را می‌نویسیم)).
و شايد مراد از «ما قدّم» اعمال اوّل عمر و از «ما اخّر» اعمال آخر عمر باشد.
(فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ‌) (و هنگامى كه اجل آنها فرا رسد، نه ساعتى از آن تأخير مى‌كنند، و نه بر آن پيشى مى‌گيرند) ظاهرا استفعال در اين آيه و نظائر آن براى طلب نيست، لذا مجمع آن را «لا يتقدّمون» معنى كرده، يعنى: «چون اجلشان آيد نه ساعتى تأخير می‌كنند و نه پيش می‌افتند و به هيچ يك از اين دو كار قدرت ندارند»، چنانكه در آيه‌ (وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ‌ مِنْكُمْ وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ‌) (ما، هم از پيشينيان شما آگاه بوديم؛ و هم از آيندگان) نيز به معنى پيش افتادگان است، می‌شود گفت استفعال در اينگونه آيات به معنى انفعال است مثل «استجر الطين».
راغب آنرا طلب گفته و گويد: «لا يريدون تأخّرا و لا تَقَدُّماً». مجمع نيز از بعضى طلب نقل می‌كند، ولى هيچ يك دل‌چسب نيست.

۲.۲ - قدیم

قَديم‌: ديرين و مقابل تازه است.
(قالُوا تَاللَّهِ إِنَّكَ لَفِي ضَلالِكَ‌ الْقَدِيمِ‌) «گفتند به خدا تو در اشتباه ديرين خود هستى». مرادشان از ضلال، مبالغه یعقوب در حبّ یوسف (علیهماالسّلام) بود.
(حَتَّى عادَ كَالْعُرْجُونِ‌ الْقَدِيمِ‌) «تا مثل عرجون كهنه و خشكيده گرديد».
هر دو آیه دليل‌اند بر اينكه قديم آنست كه زمانى بر آن گذشته باشد نه چيزی كه اول ندارد. فیومی در مصباح گفته: «عيب‌ قَدِيمٌ‌ اى سابق زمانه ...». راغب می‌گويد: در قرآن و در آثار صحيحه لفظ قديم در وصف خدا نيامده است ولى متكلّمين آن را در وصف خدا به كار می‌برند.
على هذا: اينكه متكلّمين می‌گويند: خدا قديم است و از آن قصد می‌كنند كه خدا اول ندارد استعمال قديم در اين معنى از اصطلاحات آنهاست و اينكه در دعا وارد شده «يا قديم الاحسان» شايد منظور اينست كه: خدايا احسان تو سابقه‌دار است و در گذشته نيز احسان كرده‌اى.


۱. قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۲۵۶.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۶۰.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۱۳۵.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۶۰.    
۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۰۹.    
۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۹۵.    
۷. رحمن/سوره۵۵، آیه۴۱.    
۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۰۸.    
۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۱۸۰.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۱۲.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۱۰۲.    
۱۲. فرقان/سوره۲۵، آیه۲۳.    
۱۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۲۰۱.    
۱۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۲۷۷.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۶۲.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۱۹۷.    
۱۷. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۱۸.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۵۷.    
۱۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۳۶.    
۲۰. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۴۸.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۴۷۴-۴۷۵.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۱۶.    
۲۳. نحل/سوره۱۶، آیه۹۴.    
۲۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۳۳۷.    
۲۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۴۸۶.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۹۰.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۴۳.    
۲۸. آل عمران/سوره۳، آیه۱۴۷.    
۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۸۵۵.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۹۴.    
۳۱. یونس/سوره۱۰، آیه۲.    
۳۲. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۸-۹.    
۳۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۶.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۳۴.    
۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۲۵۳.    
۳۶. قمر/سوره۵۴، آیه۵۵.    
۳۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۳۱.    
۳۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۸۹.    
۳۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۱۴۶.    
۴۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۹۵.    
۴۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۵۲.    
۴۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۶۱.    
۴۳. آل عمران/سوره۳، آیه۱۸۲.    
۴۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۸۳.    
۴۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۴، ص۱۳۰.    
۴۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۸۹۹.    
۴۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۳۶۸.    
۴۸. ص/سوره۳۸، آیه۶۰.    
۴۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۲۲۰.    
۵۰. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۳۳۵.    
۵۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۷۵۳.    
۵۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۱۲۵.    
۵۳. قیامت/سوره۷۵، آیه۱۳.    
۵۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۷۷.    
۵۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۱۰۶.    
۵۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۱۶۸.    
۵۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۹۸.    
۵۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۱۰۳.    
۵۹. انفطار/سوره۸۲، آیه۵.    
۶۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۸۷.    
۶۱. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۲۳.    
۶۲. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۳۶۷.    
۶۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۸۲.    
۶۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۳۴۸.    
۶۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۶، ص۲۲۳.    
۶۶. یس/سوره۳۶، آیه۱۲.    
۶۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۰.    
۶۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۶۶.    
۶۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۹۶.    
۷۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۵۳.    
۷۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۳۷۶.    
۷۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۳۵۰.    
۷۳. اعراف/سوره۷، آیه۳۴.    
۷۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۵۴.    
۷۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۶۴۱.    
۷۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۲۸۴.    
۷۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۸۶.    
۷۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۸، ص۱۰۶.    
۷۹. حجر/سوره۱۵، آیه۲۴.    
۸۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۶۳.    
۸۱. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۱۴۷.    
۸۲. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۲۱۴.    
۸۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۱۴.    
۸۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۷۹.    
۸۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۶۱.    
۸۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۱۴.    
۸۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۷۹.    
۸۸. یوسف/سوره۱۲، آیه۹۵.    
۸۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۲۴۴.    
۹۰. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۳۳۵.    
۹۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۴۰۳.    
۹۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۲۹۴.    
۹۳. یس/سوره۳۶، آیه۳۹.    
۹۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۹۰.    
۹۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۱۳۲.    
۹۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۶۴.    
۹۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۰۵.    
۹۸. فیومی، احمد بن محمد، مصباح المنیر، ص۴۹۲-۴۹۳.    
۹۹. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۶۱.    
۱۰۰. علامه حلی، مناهج الیقین، ص۷۲.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "قدم"، ج۵، ص۲۵۶-۲۵۷.    






جعبه ابزار