فِطْرَت (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فِطْرَت (به کسر فاء و سکون طاء و فتح راء) از
واژگان قرآن کریم به معنای نهاد و
سرشت است.
فِطْرَت به معنای
نهاد و سرشت است.
(فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ) طبرسی فرموده:
(فِطْرَتَ اللَّهِ) مفعول فعل محذوف است، يعنى: «اتّبع فطرت اللّه» و آن
بدل است از
(فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ) و شايد تقدير آن «اعنى فطرت اللّه» باشد، يعنى: «توجّهت را به
دین پيوسته كن، در حاليكه بدان مايلى، پيروى كن از
فطرت خدائى كه بشر را بر آن آفريده، تبديلى بر دين خدا نيست، ليكن بيشتر مردم نمیدانند».
آيه صريح است در اينكه دين جزو نهاد
بشر و خميره ذات او است، مثل
خوردن،
خوابیدن و غيره، به عبارت ديگر: دين فطرت
خدا و مخلوق خداست، كه بشر را توأم با آن آفريده و از بشر قابل انفكاك نيست.
ناگفته نماند: دين بهماهو دين فطرى بشر است، ولى بشر فقط كليات آن را از قبيل
توحید و پىبردن از علت به معلول و
شکر منعم، درك میكند، درك جزئيات آن احتياج به آمدن
پیامبران دارد و با توضيح آنها
انسان به فطرى بودن دين بيش از پيش متوجه میشود.
خداوند در
آیه فوق فرموده: «پيوسته به دين توجّه كن (و بدان كه تو به دينى میخوانى كه بر فطرت بشر استوار است و فطرت بشر جوابگوى آن میباشد)».
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "فطر"، ج۵، ص۱۹۵.