فَرْی (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فَرْى (به فتح فاء و سکون راء) از
واژگان قرآن کریم به معنای قطع و شكافتن است.
مشتقات
فَرْى که در
آیات قرآن آمده عبارتند از:
افْتَرى (به کسر الف، سکون فاء و فتح تاء) به معنای دروغ ببندد؛
افْتَراهُ (به کسر الف، سکون فاء و فتح تاء) به معنای جعل
دروغ و چيزى از خود در آوردن؛
مُفْتَرىً (به ضم میم و سکون فاء) به معنای ساخته شده؛
مُفْتَرٍ (به ضم میم و سکون فاء) به معنای جعل كننده دروغ؛
فَرِيًّا (به فتح فاء و کسر راء) به معنای ساخته و نو در آورده است.
فَرْى در اصل به معنى قطع و شكافتن است.
در
اقرب آمده:
«فَرَى الشَّيْءَ فَرْياً: قَطَعَهُ وَ شَقَّهُ» بعد گويد خواه به جهت
افساد باشد، مثل: بريدن و شكافتن درنده و خواه براى
اصلاح باشد، مثل: قطع چرم بهوسيله خيّاط.
راغب گويد: فَرْى، قطع براى دوختن و اصلاح و اِفْراء قطع براى افساد است؛
همچنين است قول
طبرسی ذيل
آيه ۴۸
نساء.
فیومی در
مصباح گفته:
«فَرَيْتُ الجلد: قطعته للاصلاح.» اِفْتِراء: به معنى جعل دروغ و چيزى از خود در آوردن است.
مُفْتَرى: به صيغه مفعول، ساخته شده را گویند.
مُفْتَر: به صيغه مفعول، جعل كننده دروغ است.
فَرِىّ: ساخته و نو در آورده است.
به مواردی از
فَرْى که در قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً) «كيست ظالمتر از آنكه بر
خدا دروغ ببندد.»
(أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ) «بلكه میگويند: قرآن را ساخته است بگو يک
سوره به مانند آن بياوريد.»
(فَقَدِ افْتَرى إِثْماً عَظِيماً) (گناه بزرگى مرتكب شده است.)
طبرسى
(إِثْماً) را
مفعول مطلق و
(افْتَرى) را به معنى
اثم گرفته يعنى: «حقا كه گناه كرده، گناه بزرگى.»
و شايد مفعول فعل محذوف باشد، يعنى:
«افْتَرَى و اثم اثما عظيما.» (قالُوا ما هذا إِلَّا سِحْرٌ مُفْتَرىً) «گفتند: اين نيست مگر
سِحر ساخته.»
(قالُوا إِنَّما أَنْتَ مُفْتَرٍ) «گفتند: تو فقط دروغگویى.»
(قالُوا يا مَرْيَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَيْئاً فَرِيًّا) «گفتند: اى مريم چيز نو ظهورى آوردى، زائيدن بدون شوهر؟!!»
چون
مریم عیسی (علیهالسّلام) را در آغوش خويش به ميان مردم آورد، «گفتند: اى مريم چيز نو ظهورى آوردى، زائيدن بدون شوهر؟!!»
آن را در
آيه، عظيم،
قبیح و غيره گفتهاند،
ولى آنچه ما اختيار كرديم با معناى اولى مناسب است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «فری»، ج۵، ص۱۷۱-۱۷۲.