• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فَرْض (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





فَرْض (به فتح فاء و سکون راء) از واژگان قرآن کریم به معنای قطع و تعيين است.
مشتقات فَرْض که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
مَفْرُوضاً (به فتح میم و سکون فاء) به معنای معيّن شده؛
فَرَضْناها (به فتح فاء و راء) به معنای واجب كرده‌ايم؛
تَفْرِضُوا (به فتح تاء و سکون فاء) به معنای معيّن نكرده‌ايد؛
الْفَرِيضَةِ (به فتح فاء و کسر راء) به معناى معيّن شده و واجب شده؛
فارِضٌ (به کسر راء) به معناى سالخورده و پير است.


فَرْض به معنای قطع و تعيين است.
در نهایه گويد: اصل فرض به معنى قطع است.
راغب، قطع شى‌ء محكم و تأثير در آن، گفته است.
اقرب عين لفظ راغب را آورده است.
در مصباح تقدير و اندازه‌گيرى معنى می‌كند.


به مواردی از فَرْض که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - مَفْرُوضاً (آیه ۱۱۸ سوره نساء)

فَرْض در قرآن مجید به معنى تعيين و ايجاب به‌كار رفته، كه هر دو نوعى قطع و تقديراند، مثل‌:
(لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبادِكَ نَصِيباً مَفْرُوضاً)
«از بندگان تو بهره‌اى معيّن شده می‌گيرم.»


۲.۲ - فَرَضْناها (آیه ۱ سوره نور)

(سُورَةٌ أَنْزَلْناها وَ فَرَضْناها)
يعنى: «سوره‌ايست كه نازل كرده و عمل به احکام آن را واجب كرده‌ايم.»


۲.۳ - فَرَضَ (آیه ۸۵ سوره قصص)

عمل حكم واجبى، اتيان و عمل حكم تحريمى، ترک است و مثل‌:
(إِنَّ الَّذِي‌ فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرادُّكَ إِلى‌ مَعادٍ ...)
«آن كه تلاوت و عمل به قرآن را بر تو واجب كرده حتما تو را به معاد (ظاهرا مكّه) برمی‌گرداند.»



۲.۴ - فَرَضَ (آیه ۱۹۷ سوره بقره)

(الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ‌ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ ...)
«حجّ در ماه‌هاى معلومى است هر كه‌ در آنها حجّ را بر خود واجب كند (با شروع در آن) پس در حجّ نزديكى به زنان و دروغ و لا و اللّه بلى و اللّه گفتن نيست.»


۲.۵ - تَفْرِضُوا (آیه ۲۳۶ سوره بقره)

(ما لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَ‌ فَرِيضَةً)
«مادامی‌كه به آن‌ها دست نزده‌ايد يا مهريه‌اى معيّن نكرده‌ايد.»
مهریّه، فريضه خوانده شده كه شى‌ء تعيين شده است.


۲.۶ - الْفَرِيضَةِ (آیه ۲۴ سوره نساء)

(وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِيما تَراضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ)
(و گناهى بر شما نيست در آنچه بعد از تعيين مهر، با يكديگر توافق كرده‌ايد.)
فريضة در اين آيه و آیات ديگر به معنى مفروضه است، يعنى: معيّن شده و واجب شده.
در مجمع راجع به فرق فرض و واجب نقل فرموده: فرض با جعل جاعل است كه آن را واجب كند ولى واجب شايد بدون جعل باشد، مثل وجوب شكر مُنعِم، على هذا نسبتشان عموم و خصوص مطلق است.
به نظر راغب ايجاب به اعتبار وقوع و ثبوت حكم، و فرض به اعتبار تعيين آن گفته می‌شود.


۲.۷ - فارِضٌ (آیه ۶۸ سوره بقره)

(قالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ لا فارِضٌ وَ لا بِكْرٌ عَوانٌ بَيْنَ ذلِكَ‌)
«گفت خدا فرمايد آن گاوى است نه سالخورده و نه جوان ميان اين دو حال است.»
فارض به معنى سالخورده و پیر است و به قولى آن گاوى است كه بسيار زائيده باشد. در علت اين تسميه گفته‌اند: كه آن از اعمال شاقّه خودش را قطع (و آسوده) كرده يا عمر (و جوانى) خويش را قطع كرده يا زمين را قطع (و شخم) كرده است.



۱. قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۱۶۱.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۳۰.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۴، ص۲۲۰-۲۲۱.    
۴. ابن اثیر، مجدالدین، النهایه فی غریب الحدیث والاثر، ج۳، ص۴۳۲.    
۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۳۰.    
۶. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۴، ص۱۴۷.    
۷. فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ص۴۶۹.    
۸. نساء/سوره۴، آیه۱۱۸.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۱۳۶.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۸۴.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۵۶.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۷۳.    
۱۳. نور/سوره۲۴، آیه۱.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۱۱۱.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۷۸.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۹۴.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۹۶.    
۱۸. قصص/سوره۲۸، آیه۸۵.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۱۲۸.    
۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۸۶.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۲۴۴.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۴۲۰.    
۲۳. بقره/سوره۲، آیه۱۹۷.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۱۱۶.    
۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۷۸.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۲۵۱.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۲۴.    
۲۸. بقره/سوره۲، آیه۲۳۶.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۳۶۷.    
۳۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۲۴۴.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۴۵.    
۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۹۵.    
۳۳. نساء/سوره۴، آیه۲۴.    
۳۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۸۲.    
۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۵، ص۱۰۳.    
۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۵۳.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۹۶.    
۳۸. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۳۰.    
۳۹. بقره/سوره۲، آیه۶۸.    
۴۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ص۳۰۵.    
۴۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ص۲۰۲.    
۴۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ص۲۱۲.    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ص۲۷۴.    
۴۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۲۶۸.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «فرض»، ج۵، ص۱۶۱-۱۶۲.    






جعبه ابزار