• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فَرَضَ (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





فَرَضَ:(قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمانِكُمْ)
«فَرَضَ» به معنای قطع و تعيين است. مانند: فَریضه (به فتح فاء) به معناى مفروضه، يعنى: معيّن شده و واجب شده.
راغب در مفردات مى‌گويد: در هر مورد كه «فرض» با «على» همراه باشد به معنى «وجوب» است و هرجا با «لام» باشد به معنى «عدم ممنوعيت». بنابراين در آیه مورد بحث فرض به معنى وجوب نيست، بلكه به معنى اجازه است. در اين آيه مى‌خوانيم: «خداوند راه گشودن سوگندهايتان را (در اين گونه موارد) روشن ساخته است.» (قَدْ فَرَضَ اللّٰهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمٰانِكُمْ) يعنى خداوند اجازه داده است كه کفاره قسم را بدهيد و خود را آزاد سازيد. البته اگر سوگند در موردى باشد كه ترک كارى رجحان دارد بايد به سوگند عمل كرد و شكستن آن گناه است و كفاره دارد، امّا اگر در مواردى باشد كه ترک آن عمل مرجوح باشد (مانند آيه مورد بحث) در اين صورت شكستن آن جايز است، امّا براى حفظ احترام قسم بهتر است كفاره نيز داده شود.



به موردی از کاربرد «فَرَضَ» در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - فَرَضَ (آیه ۲ سوره تحریم)

(قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمانِكُمْ وَ اللَّهُ مَوْلاكُمْ وَ هُوَ الْعَليمُ الْحَكيمُ) «خداوند راه گشودن سوگندهايتان را در اين گونه موارد تعيين نموده؛ و خداوند مولاى شماست و او دانا و حكيم است.»

۱.۲ - فَرَضَ در المیزان و مجمع‌البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرمایند: معناى آيه‌ (قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمانِكُمْ) اين است كه خداى تعالى راه چاره شكستن سوگند را كه همان دادن كفاره است براى شما بيان كرده‌. در نتيجه معناى آيه چنين مى‌شود: خداى تعالى براى شما تقدير كرد- گويى شكستن سوگند سود و بهره‌اى است كه خداى تعالى به انسان داده، و از آن منع نفرموده، چون فرمود: لكم، و نفرمود: عليكم - كه سوگند خود را با دادن كفاره بشكنيد، و خدا ولی شما است، چون تدبير امورتان به دست او است، و او است كه برايتان تشريع احكام مى‌كند و هدايتتان مى‌نمايد، و او است داناى فرزانه. اين آيه دلالت دارد بر اين‌كه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) به ترک عملى سوگند خورده بوده، و به وى دستور مى‌دهد سوگند خود را بشكند، چون فرموده: (فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمانِكُمْ)، و نفرمود فرض اللَّه لكم حنث ايمانكم، و «تحلة» از حل به معناى گشودن است، معلوم مى‌شود سوگندى كه آن جناب خورده بود آزاديش را سلب كرده بوده، و اين با سوگند بر ترک عملى مناسب است، نه سوگند بر انجام فعلى.

۱. تحریم/سوره۶۶، آیه۲.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۳۰.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۴، ص۲۲۰-۲۲۱.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۷۴.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۷۴.    
۶. تحریم/سوره۶۶، آیه۲.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۶۰.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۵۵۴.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۳۳۰.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۱۳۵.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۷۳-۴۷۴.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «فرض»، ج۳، ص ۴۳۴.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره تحریم | لغات قرآن




جعبه ابزار