فَرْش (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فَرْش (به فتح فاء و سکون راء) از
واژگان قرآن کریم به معنای
گستردن است.
مشتقات
فَرْش که در
آیات قرآن آمده عبارتند از:
فَرَشْناها (به فتح فاء و سکون شین) به معنای گسترديم؛
فَرْشاً (به فتح فاء و سکون راء) به معنای گسترده؛
كَالْفَراشِ (به فتح فاء) به معنای مانند پروانههاى؛
فِراشاً (به کسر فاء) به معنای گسترده گردانيد است.
فَرْش به معنای گستردن است.
«فَرَشَ الشّىء: بسطه.» فِراش بر وزن حِساب، مفروش است.
فَراش به فتح اول جمع فَراشه به معنى
پروانه است.
به مواردی از
فَرْش که در قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(وَ الْأَرْضَ فَرَشْناها فَنِعْمَ الْماهِدُونَ) «زمين را گسترديم، بهتر آماده كنندگانيم.»
(وَ مِنَ الْأَنْعامِ حَمُولَةً وَ فَرْشاً كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ ...) يعنى: «از
چهارپایان باربر و مركب براى شما مسخّر كرد، بخوريد از آنچه خدا
روزی داده.»
به عقيده
راغب فرش به معنى حيوان مركوب است. گويد:
«الْفَرْشُ ما يفرش من الانعام اى يركب.» به نظر نگارنده مراد از حموله حيوان
باربر و از فرش مركوب است. اين كه حموله را چهارپايان بزرگ و فرش را چهارپايان كوچک (كرّه) گفتهاند، بسيار سخيف است. اين آيه نظير
آیات ذيل است كه بار بردن و مركب بودن چهار پايان را عنوان كرده است:
(وَ الْأَنْعامَ خَلَقَها لَكُمْ ...) (و چهارپايان را براى شما آفريد.)
(وَ تَحْمِلُ أَثْقالَكُمْ إِلى بَلَدٍ لَمْ تَكُونُوا بالِغِيهِ ...) (آنها بارهاى سنگين شما را به شهرى حمل مىكنند كه خودتان جز با
مشقّت زياد، به آن نمىرسيديد.)
(وَ الْخَيْلَ وَ الْبِغالَ وَ الْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوها ...) (همچنين اسبها و استرها و الاغها را آفريد، تا بر آنها سوار شويد.)
فَرْش و فِراش مصدراند و به معنى
مفعول (مفروش) نيز آيند، مثل:
(الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِراشاً) «خدائیكه
زمین را به نفع شما گسترده گردانيد.»
(يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ) «روزیكه مردم مانند پروانههاى پراكنده شوند.»
(وَ فُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ - إِنَّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً فَجَعَلْناهُنَّ أَبْكاراً) يعنى: «براى آنهاست زنانى والا مقام كه ما آنها را به طرز مخصوصى به وجود آوردهايم و آنها را دوشيزگان قراردادهايم.»
فُرُش (بر وزن عُنُق) جمع
فِراش است.
راغب گفته به هر يک از زوجين بهطور
کنایه فِراش گفته میشود،
كه
رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرموده:
««الْوَلَدُ لِلْفِرَاشِ.»»حدیث فوق چنين است:
««الْوَلَدُ لِلْفِرَاشِ وَ لِلْعَاهِرِ الْحَجَرُ»» به نظر راغب فراش در حديث به معنى
شوهر است.
يعنى: «
فرزند مال شوهر است و
زانی ممنوع میباشد.»
فیّومی نيز در
مصباح آن را شوهر معنى كرده و گويد: زوجين نسبت به يكديگر
فراش ناميده میشوند.
مَرْفُوعَةٍ چنان كه گفتهاند به معنى بلند مقام است در
عقل،
جمال و
کمال،
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «فرش»، ج۵، ص۱۶۰-۱۶۱.