• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فَرْداً (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





فَرْداً:(رَبِّ لا تَذَرْني‌ فَرْداً)
«فَرْداً» (به فتح فاء و سکون راء) به معنای تنها است.
زكريا در آرزوى فرزندى بود او با تمام قلب به درگاه خدا روى آورد، تقاضاى فرزند صالح و برومندى كرد و با دعايى كه توأم با نهايت ادب بود خدا را خواند و اين حقيقت را بازگو كرد كه اگر تنها بمانم فراموش خواهم شد، نه من كه برنامه‌هاى من نيز به دست فراموشى سپرده مى‌شود و اضافه كرد كه من مى‌دانم اين دنیا را بقا نيست و نيز مى‌خوانم تو بهترين وارثانى، ولى از نظر عالم اسباب دنبال سببى مى‌گردم كه مرا به هدفم رهنمون گردد.



به موردی از کاربرد «فَرْداً» در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - فَرْداً (آیه ۸۹ سوره انبیاء)

(وَ زَكَرِيّا إِذْ نادَى رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْني فَرْدًا وَ أَنتَ خَيْرُ الْوارِثينَ) «و زكريا را به ياد آور در آن هنگام كه پروردگارش را خواند و عرض كرد): پروردگار من! مرا تنها مگذار و فرزند برومندى به من عطا كن؛ و تو بهترين وارثانى.»

۱.۲ - فَرْداً در المیزان و مجمع‌البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرمایند: (وَ زَكَرِيّا إِذْ نادى‌ رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْني فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوارِثينَ) اين آيه عطف است بر آن‌چه آيه قبلش عطف بر آن بود. يعنى و به ياد آر زكريا را در آن زمان كه پروردگارش را ندا كرد، و از او درخواست فرزندى نمود. و اين‌كه گفت: خدايا مرا تنها مگذار بيان نداى او است، و منظور از تنها گذاشتن اين است كه فرزندى نداشته باشد كه از او ارث ببرد. و جمله‌ (وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوارِثينَ) ثنا و حمد خداى تعالى است كه لفظش آن را افاده مى‌كند و مقامى كه اين كلمات را گفته تنزيه خدا را مى‌رساند، چون وقتى گفت خدايا مرا تنها مگذار خود کنایه از طلب وارث است و چون خداى سبحان وارث حقيقى است كه همه عالم را ارث مى‌برد لذا براى اين‌كه خدا را از داشتن شریک در وراثت تنزيه كرده باشد اضافه كرد كه تو بهترين وارثانى.

۱. انبیاء/سوره۲۱، آیه۸۹.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۲۹.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۱۱۹.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۴۹۱.    
۵. انبیاء/سوره۲۱، آیه۸۹.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۲۹.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۴۴۵-۴۴۶.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۴، ص۳۱۶.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۱۵۸.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۹۷.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «فردا»، ج۳، ص ۴۲۷.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره انبیاء | لغات قرآن




جعبه ابزار