فرقه خداشیه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خداشیه، حرامهای
خداوند را
مباح نموده و اعلام کردند که استفاده از
زنان مردم برای یکدیگر جایز است. آنها همچنین اعتقاد دارند که نه
نماز و نه
روزه و نه
حج هیچکدام
واجب نیست. آنها برای
تبیین اعتقادات خود (از جمله
اباحهگری) به آیه ۹۳ سوره مائده استناد میکنند.
اباحیه، طایفهای هستند که
عبادات و شرعیات را ترک کرده و منهیات و
محرمات را
حلال میشمارند.
موضوع در رابطه با یکی از فرقههای
اهل سنت به نام خداشیه میباشد که این گروه با توجه به اینکه از زیرمجموعه فرق اهل سنت بوده، ولی از گروه دیگری به نام
اباحیه گرفته شده است؛ ولی از نظر اعتقادی با
اعتقاد اهل سنت تفاوت بسیاری دارد.
رهبر فرقه خداشیه مردی به نام عمار یا عماره
بن بدیل بوده که ملقب به
خداش میباشد و آنچه به نظر میرسد، این است که این
لقب را سایر
مسلمانان به وی داده باشند به عنوان اینکه او به
اسلام ضربه و خدشه وارد کرده است و در واقع این لقب نوعی اهانت به آنهاست؛ به خصوص که خداشیه خود را فرقهای از
راوندیه میداند.
برخی قائلاند خداش در ابتدا نصرانی بوده است و بعدا در
کوفه مسلمان شده و به مرو و
خراسان برای
تبلیغ مرام خود رفته است.
آنها اختلافاتی را در مرو خراسان به وجود آوردند که باعث شد اسد
بن عبدالله برادر خالد
بن عبدالله القسری به آنها حمله کرده و تعدادی از آنها را کشته و همچنین خداش را گرفته و
مثله کرد. بدین صورت که زبانش را قطع کرده و چشمانش را نابینا کردند. در این حالت بود که یحیی
بن نعیم شیبانی دستور به
قتل وی داد و وی را اعدام کردند
و بدین ترتیب به قائله وی در مرو خاتمه دادند.
این فرقه که پیروان خداش میباشند اعتقاد دارند که خداش، حرامهای
خداوند را
مباح نموده و اعلام کرده که استفاده از
زنان مردم برای یکدیگر جایز است و همچنین در ترک
واجبات نیز دست به توجیه و تأویل میزنند و اعتقاد دارند که خداش این مطلب را از
مالک بن هیثم و هریش
بن سلیم اعج میگرفته است.
آنها اعتقاد دارند که نه
نماز و نه
روزه و نه حج هیچکدام
واجب نیست؛ بلکه برای هر کدام از آنها
تأویل خاصی آورده و میگویند وقتی نماز و روزه و
حج گفته میشود، منظور چیز دیگری است.
آنها میگویند منظور از نماز،
دعا برای
امام و رهبر جامعه و
ذکر و یادآوری وی و
اطاعت از وی است، نه
اعمال و حرکات مخصوصی که از صدر
اسلام بدان
عمل میشده است.
و منظور از روزه، خودداری از ذکر نام امام است. (ظاهراً این تأویل یک نوع توجیه سیاسی است).
منظور از حج بدین معنا نیست که به طرف
مکه بروی؛ بلکه منظور حرکت برای دیدار امام و
رهبر فرقه است. بنابراین بهواسطه قول این فرقه در نماز به
اصطلاح مسلمانان هیچگونه مزیتی نیست و در روزه به
اصطلاح مسلمانان بهجز گرسنگی و تشنگی هیچگونه منفعتی نیست. بنابراین
انسان نباید در هیچ حالی خود را از لذت نعمتهایی که
خدا داده (مثل خوردنیها و آشامیدنیها و جماع)، ممنوع کند.
خداشیه برای
تبیین اعتقادات خود (از جمله
اباحهگری) دست به ادلهای زدند که عبارت است از:
«لیس علی الذین آمنوا و عملوا الصالحات جناح فیما طعموا إذا ما اتقوا و آمنوا»؛
بر کسانی که
ایمان آورده و
اعمال صالح انجام دادهاند، گناهی در آنچه خوردهاند نیست (و نسبت به نوشیدن
شراب، قبل از نزول
حکم تحریم، مجازات نمیشوند) اگر
تقوا پیشه کنند و ایمان بیاورند و اعمال صالح انجام دهند سپس تقوا پیشه کنند و
ایمان آورند سپس تقوا پیشه کنند و نیکی نمایند و خداوند، نیکوکاران را دوست میدارد.
و حال آنکه همه میدانیم طبق نظر
مفسرین منظور از آنچه خوردهاند شراب و... بوده که در زمان
جاهلیت مصرف کردهاند و آیه دلالت بر این دارد که چون آنها در زمان جاهلیت و یا در زمانی قرار داشته که هنوز
آیه حرمت نازل نشده بوده است، این کار آنها
عذاب ندارد و هیچ وقت دلالت بر جواز
حرام ندارد. همانطور که در
تفسیر مجمع البیان آمده است، زمانی که آیه حرمت شراب و
قمار نازل شد، اصحاب خدمت
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) رسیدند و عرضه داشتند: یا
رسول الله! برادران دینی ما که قبل از نزول آیه شراب خورده و از مال قماربازی مصرف میکردند، حکمشان چه میشود؟ ازاینرو خداوند این
آیه را نازل کرد.
پس به وضوح میبینیم که
عمل آنها و استدلال به این آیه شریفه برای این عمل زشت از ناحیه آنها فقط به واسطه فهم ناصحیح آنها از
قرآن بوده و به هیچ وجه این آیه برای
استدلال مناسب نیست.
اما بعد از مدتی
خداشیه به طور خاص منقرض شده؛ ولی افکار و عقاید اباحهگری آنها هنوز در بین برخی فرق وجود دارد.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «فرقه خداشیه».