• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فداییان اسلام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



‌جمعیت فدائیان اسلام یکی از جمعیت‌های سیاسی - مذهبی مؤثر در تحولات معاصر ایران که در دههٔ ۱۳۲۰ خورشیدی، به رهبری طلبهٔ جوانی به نام سیدمجتبی نواب صفوی تشکیل شد.



پرداختن به فعالیت‌ها و مبارزات سیاسی، یکی از جمعیت‌های سیاسی - مذهبی مؤثر در تحولات معاصر ایران، یعنی جمعیت فداییان اسلام و دلیل تاثیر مستقیم آن بر دیگر جریانات سیاسی و مبارزات ضد حکومتی و نیز اثر‌گذاری‌ آن بر جریان پیروزی انقلاب اسلامی، اهمیت ویژه‌ای دارد.


انتشار کتاب‌های کسروی، به‌ ویژه کتاب «شیعه‌گری» که ارزش‌های شیعی را به شکل جدی به چالش کشیده بود، موجی از مباحث را در حوزه نجف به دنبال آورد. این مباحث، بیشتر درباره پاسخ‌گویی به شبهات کسروی و ارتداد وی بود. این جریان ادامه داشت تا اینکه کتاب وی به دست طلبه جوانی به نام سیدمجتبی نواب صفوی رسید که در یکی از حجرات مدرسه آخوند خراسانی، مشغول درس خواندن بود.
این مسئله باعث شد نواب با بزرگان حوزه به مذاکره بنشیند. بعد از مباحثه طولانی، قرار شد او به نمایندگی از حوزه علمیه به ایران بیاید و با تغییر افکار منحرف‌شده جوانان، بساط کسروی را جمع کند.
[۱] نواب صفوی، سید مجتبی، فدائیان اسلام (تاریخ،‌اندیشه و عملکرد)، ص۱۱، به کوشش سید‌هادی خسرو شاهی، تهران، انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۵ش، چاپ اول.
[۲] آرشیو سازمان ملی ایران، کد ۱-۱۱۶۰۰۴-۹۲۳.

نواب صفوی با اراده مصمم به بحث با کسروی پرداخت و به فکر افتاد تا ریشه این نهال مفسد را با مناظرات، مباحثات و همچنین با شیوه‌های دیگر از بیخ و بن برکند. او به امید هدایت کسروی و اطرافیانش در جلسات متعددی به مباحثه و مذاکره با کسروی پرداخت.
[۳] نواب صفوی، سید مجتبی، فدائیان اسلام (تاریخ،‌اندیشه و عملکرد)، ص۳۹، به کوشش سید‌هادی خسرو شاهی، تهران، انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۵ش، چاپ اول.
کم‌ کم، عده‌ای با او همنوا شدند و جمعیت فداییان اسلام در سال ۱۳۲۴، اعلام موجودیت کرد.
[۴] مدنی، سید جلال‌الدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج۱، ص۱۷۵، تهران، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۱ش، چاپ دوم.

سید مجتبی، عملکرد «جمعیت مبارزه با بی‌دینی» را کافی نمی‌دانست و موضع‌ سرسختانه و شدت عمل بیشتری را لازمه مقابله مؤثر با بی‌دینی و ولنگاری اخلاقی می‌دانست؛ از این رو درصدد برآمد جمعیت دیگری تشکیل دهد که ویژگی‌های مورد نظر وی را داشته باشد.
بنابراین وی، همراه برخی از اعضای جوان و باشهامت ـ که در تشکیلاتی مانند «جمعیت مبارزه با بی‌دینی» و «جمعیت هواداران تشیع» عضویت داشتند ـ «جمعیت فداییان اسلام» را تشکیل داد.
[۵] میزبانی، مهناز، خاطرات شهید محمد واحدی، ص۴۳-۴۴، ‌تدوین مهناز میزبانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۱ش.

«جمعیت فداییان اسلام» از دیدگاه نواب صفوی به فرد معینی اختصاص نداشت و هر فرد مسلمان، صادق و فدایی اسلام
[۶] بهرامی، روح‌الله، ‌فدائیان اسلام به روایت اسناد نخست‌وزیری، تهران، مرکز اسناد ریاست جمهوری، ۱۳۷۷ش، سند شماره ۲/ ۳۵۹.
می‌توانست به عضویت آن درآید. چند تن از جوانان غیور و مذهبی، نظیر سید حسین امامی، سید علی امامی، سید جعفر امامی، جواد مظفری و علی فدائی در شکل‌گیری جمعیت تاثیری به‌سزا داشتند و می‌توان آنها را در کنار نواب صفوی، از بنیان‌گذاران جمعیت فداییان اسلام به شمار آورد.
[۷] گل محمدی، احمد، جمعیت فدائیان اسلام به روایت اسناد، ج۱، ص۳۷، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۲ش.



بعد از اینکه سوء نیت کسروی کاملاً برای جمعیت فداییان ثابت شد، تصمیم گرفتند به عنوان قطع عضو فاسد اجتماع، کسروی را نابود کنند و با این کار از خط انحراف جوانان بکاهند؛ بنابراین روز بیست ‌و چهارم اردیبهشت ۱۳۲۴ هنگامی که کسروی، همراه گروه رزمنده‌اش از منزل خارج می‌شد، نواب به سویش اسلحه کشید؛ ولی فشنگ در لوله تفنگ‌، گیر کرد. در همین موقع، ماموران انتظامی رسیدند و کسروی را به بیمارستان رساندند و نواب را دستگیر و به زندان منتقل کردند. بعد از مدتی، نواب با حمایت مردم و علمای مذهبی آزاد شد.
[۸] نواب صفوی، سید مجتبی، فدائیان اسلام (تاریخ،‌اندیشه و عملکرد)، ص۴۰-۴۶، به کوشش سید‌هادی خسرو شاهی، تهران، انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۵ش، چاپ اول.

سال ۱۳۲۴ش تمام نشده بود که نقشه قتل کسروی، دوباره طرح و آماده شد. در این مدت، اعلامیه‌ها و تلگراف‌های زیادی از شهرستان‌ها و تهران، برای تعقیب و مجازات کسروی به‌ دست ماموران دولت می‌رسید. این مسئله، دولت وقت را وادار کرد که کسروی را به محاکمه بکشاند.
[۹] نواب صفوی، سید مجتبی، فدائیان اسلام (تاریخ،‌اندیشه و عملکرد)، ص۴۹، به کوشش سید‌هادی خسرو شاهی، تهران، انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۵ش، چاپ اول.

سرانجام صبح روز بیستم اسفند ۱۳۲۴ سید حسین امامی (از جوانان پرشور و متدین بازار تهران)، کسروی و منشی او (حدادپور) را در شعبه ۷ بازپرسی کاخ دادگستری، در حضور بازپرس از پا درآورد. نواب صفوی نیز براساس نقشه قبلی، به مشهد عزیمت کرد و فعالیت ماموران برای دستگیری او بی‌نتیجه ماند.
[۱۰] نواب صفوی، سید مجتبی، فدائیان اسلام (تاریخ،‌اندیشه و عملکرد)، ص۵۳، به کوشش سید‌هادی خسرو شاهی، تهران، انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۵ش، چاپ اول.



فداییان در بیانیه اعلام موجودیت خود، کل جهان اسلام را هدف قرار دادند. اواخر سال ۱۳۲۶ اوج تجاوزات صهیونیست‌ها در سرزمین فلسطین بود تا اینکه در اردیبهشت سال بعد، دولت غاصب اسرائیل، موجودیت خود را اعلام کرد.
آیت‌الله کاشانی به مناسبت حمایت از مردم مظلوم فلسطین، تظاهراتی در مسجد سلطانی (امام خمینی فعلی) بر پا کرد. یکی از سخنرانان این تظاهرات، نواب صفوی بود. در مدت کمی، ۵۰۰۰ نفر از جوانان برای جنگیدن در فلسطین ثبت نام کردند.
[۱۱] خوش‌نیت، سید مجتبی، نواب صفوی،‌اندیشه‌ها، مبارزات و شهادت او، ص۳۷، بی‌جا، منشور برادری، ۱۳۶۰ش.
نواب به کنفرانس جمعیت انقاذ فلسطین و مکتب الاسراء المعراج در نیمه اسلامی بیت‌المقدس، به عنوان یک روحانی سیاسی- انقلابی از ایران دعوت شد. او در این کنفرانس شرکت کرد. موضوع سخن او این بود که فلسطین، جزئی از سرزمین‌های عرب و یک سرزمین اسلامی است.
[۱۲] حسینیان، روح‌الله، نقش فدائیان اسلام در تاریخ معاصر ایران، ص۲۴، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۴ش.
نواب در این سفر پیشنهاد داد برای مبارزه با اسرائیل، یک سازمان انقلابی، اسلامی و بین‌المللی تشکیل شود. این پیشنهاد، مورد استقبال بسیاری از شخصیت‌ها از جمله رهبران اخوان‌المسلمین قرار گرفت.
[۱۳] منصوری، جواد، تاریخ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد، ج۱، ص۵۰، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی ایران، ۱۳۷۷ش.
نواب معتقد بود: «اگر می‌خواهیم اسرائیل را ساقط کنیم، باید از تهران شروع کنیم.» وی به دلیل ابراز همین عقیده در مدرسه فیضیه، دستگیر شد.
[۱۴] محلاتی، خاطرات و مبارزات شهید محلاتی، ص۲۵، تهران، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۶ش.



هژیر در خرداد ۱۳۲۷ نخست‌وزیر شد. آیت‌الله کاشانی که هژیر را مهره انگلیس می‌دانست، در همان روزهای اول، در مقابل او قیام کرد. با این عمل آیت‌ا...کاشانی، بازار تعطیل شد و مردم در بهارستان تجمع کردند. روز چهارم نخست‌وزیری هژیر، فداییان اسلام در حمایت از آیت‌الله کاشانی، چند هزار روحانی و بازاری را به پیشگامی نواب، به راه‌انداختند. نیروهای انتظامی، این قیام را سرکوب کردند.
پس از آن، وکلای اقلیت (مکی، حائری‌زاده، آزاد، آشتیانی و رحیمیان) با فداییان اسلام آشنا شدند و هژیر را به دستور تیرباران افراد غیر مسلح حامل قرآن، متهم کردند. این آشنایی مقدمه‌ای برای همکاری بعدی شد. همچنین به دنبال دستگیری و تبعید آیت‌الله کاشانی، اقلیت، دولت ساعد را به دلیل توهین و دستگیری یک روحانی طراز اول، استیضاح کردند. فداییان اسلام نیز در اعتراض به تبعید آیت‌الله کاشانی در منزل آیت‌الله العظمی بروجردی متحصن شدند؛ البته در بازگشت به تهران، عده‌ای از آنها دستگیر شدند.
[۱۵] حسینیان، روح‌الله، نقش فدائیان اسلام در تاریخ معاصر ایران، ص۲۸، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۴ش.

هنگامی که انتخابات در مهر ۱۳۲۸ شروع شد، فداییان اسلام علاوه بر تبلیغ برای کاندیداهای مورد نظر مصدق، مظفر بقایی، شایگان، حائری‌زاده، مکی و...، برای پاسداری از صندوق‌ها با «سازمان نظارت بر آزادی انتخابات» دکتر بقایی، همکاری کردند؛ اما دولت به محض اطلاع از پیروزی، نمایندگان مخالف صندوق‌ها را به جای دیگر منتقل کرد. به همین دلیل، فداییان، مصمم شدند تا هژیر را نابود کنند. سرانجام فداییان، هژیر را ـ که برای برچیدن عزا به در مسجد سپهسالار آمده بود ـ به قتل رساندند.
[۱۶] حسینیان، روح‌الله، نقش فدائیان اسلام در تاریخ معاصر ایران، ص۳۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۴ش.



هنگامی که رزم‌آرا نخست‌وزیر شد (تیر ۱۳۲۹) تلاش کرد تا به شکلی، نواب صفوی را با خود همراه کند. او در پیامی به نواب صفوی، از تدیّن و پایبندی خود به اسلام سخن گفت. نواب در پاسخ وی گفت: «اگر راست می‌گویی از انگلیس خلع ید کرده و خودتان، صنعت نفت را ملی کنید.»
[۱۷] مقدسی، محمود، و دیگران، ناگفته‌ها، خاطرات شهید حاج مهدی عراقی، ص۷۰.
از سوی دیگر، آیت‌الله کاشانی به شدت، موضوع ملی‌شدن نفت را بین توده‌ها کشانده بود. اقلیت مجلس و مصدق نیز که تا آن زمان با ملی‌شدن این صنعت مخالفت کرده بودند، در این هنگام با ملی‌شدن آن موافقت کردند.
در واقع، اقلیت مجلس یعنی آیت‌الله کاشانی و جبهه ملی، با ارسال پیغامی به نواب صفوی از فداییان اسلام ـ برای حل قضیه نفت، جلوگیری از کودتای نظامی و سرکوب آزادی‌ها به فرمان رزم‌آرا کمک خواستند ـ تا شاید نهضت ملی با بازوی اجرایی فداییان اسلام، از شکست حتمی رهایی یابد.
نواب صفوی در این زمان، ارتباط نزدیکی با آیت‌الله کاشانی و جبهه ملی داشت؛ از این رو وکلای جبهه ملی را به جلسه‌ای دعوت کرد.
[۱۸] تربتی سنجابی، محمود، احزاب سیاسی ایران (قربانیان باور)، ص۱۳۱، ‌تهران، انتشارات آسیا، ۱۳۷۵ش.
در این جلسه، نخست، سران جبهه ملی از وضعیت سیاسی کشور، تحلیلی ارائه کردند. نتیجه کلی تحلیل آنها این بود که خطر اصلی روز، شخص رزم‌آراست که قصدش فروش ایران به انگلیس است.
[۱۹] مقدسی، محمود، و دیگران، ناگفته‌ها، خاطرات شهید حاج مهدی عراقی، ص۷۲.

اعضای جبهه ملی به سراغ نواب رفتند و از وی خواستند تا با یک اقدام انقلابی و جوانمردانه، سد راه حکومت ملی، یعنی رزم‌آرا را از میان بردارد. نواب با یک شرط، این پیشنهاد را پذیرفت و آن، اجرای احکام اسلامی و بنیان‌گذاری حکومت اسلامی بود. آنها قول دادند که در صورت به دست آوردن حکومت، خواسته‌های نواب را عملی سازند.
[۲۰] خوش‌نیت، سید مجتبی، نواب صفوی،‌اندیشه‌ها، مبارزات و شهادت او، ص۳۷، بی‌جا، منشور برادری، ۱۳۶۰ش، ص۵۲.

نواب صفوی جلسه بسیار بزرگی در مسجد شاه‌ (امام خمینی) تهران ترتیب داد و سید عبدالحسین واحدی، یک سخنرانی طولانی در آنجا ایراد کرد.۴۸ ساعت بعد، یعنی در شانزدهم اسفند که رزم‌آرا سرسختی بیشتری از خود نشان داد، در مسجد شاه به دست خلیل طهماسبی به قتل رسید. روز بیستم اسفند، حسین علاء، نخست‌وزیر شد. در بیست ‌و چهارم اسفند، لایحه ملی‌شدن صنعت نفت، در مجلس ـ که مرعوب قدرت فداییان اسلام شده بود ـ به تصویب رسید.
[۲۱] دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، ص۲۰۲.



هنگامی که در دولت حسین علاء، صحبت پیمان بغداد «سنتو» به میان آمد، بار دیگر فداییان، دست به‌کار شدند. در روز بیست‌ و پنجم آبان ۱۳۳۴ که علاء برای شرکت در ختم مرحوم سید مصطفی کاشانی وارد مسجد شاه شد، به دست مظفر ذوالقدر، یکی از اعضای فداییان، هدف گلوله قرار گرفت. در این تیراندازی، تیر اول اصابت نکرد و تیر دوم در لوله تفنگ کرد. در این هنگام، مظفر که بسیار ناراحت بود، ضربه‌ای با هفت‌تیر به سر علاء زد و به دنبال آن دستگیر شد.
از این به بعد، فعالیت برای دستگیری فداییان آغاز شد. نواب، خلیل طهماسبی، عبدالحسین واحدی و...یک به یک دستگیر شدند و پس از یک محاکمه فرمایشی، در حالی که همگی اذان می‌گفتند
[۲۲] دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، ص۲۰۹.
[۲۳] آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده شماره، ۸۱۸/ ۳۰۰.
در میدان تیر لشکر دوم زرهی، تیر‌باران شدند.
پس از اعدام رهبران این جمعیت، دیگر تا انقلاب ۱۳۵۷ فعالیت چندانی از آنان مشاهده نشد. با پیروزی انقلاب، بازماندگان این جمعیت، فعالیت کم‌رنگی را آغاز و نشریه‌ای به نام «منشور برادری» منتشر کردند؛ اما این فعالیت‌ها جایگاه چندانی در معادلات سیاسی کشور نیافت.
[۲۴] سلامتی، محمدمسعود، آسیب‌شناسی تشکیلات احزاب در ایران (بررسی موردی حزب توده، جبهه ملی و فدائیان اسلام)، ص۳۴، نشر پایان، ۱۳۸۵ش، چاپ اول.



گرچه شکل‌گیری این جمعیت بر پایه مبانی اعتقادی و مبارزه با انحرافات دینی در جامعه و کسروی گروی بود؛ ولی پس از قتل کسروی و یک دوره فعالیت‌های تبلیغی - فرهنگی آنها در روند جریانات سیاسی کشور به مبارزات سیاسی روی آورد.
[۲۵] سلامتی، محمدمسعود، آسیب‌شناسی تشکیلات احزاب در ایران (بررسی موردی حزب توده، جبهه ملی و فدائیان اسلام)، ص۳۳، نشر پایان، ۱۳۸۵ش، چاپ اول.
آنان ترور را وسیله‌ای برای اصلاح جامعه می‌دانستند و در پی آن نبودند که جنبش اجتماعی ایجاد کنند. ترورهای فداییان، مبنای تئوریک نداشت؛ بلکه به پشتوانه حکم، فتوا و امثال آن بود و سرانجام نیز بدون تاثیر اجتماعی قابل ملاحظه‌ای برچیده‌شدند.
[۲۶] سلامتی، محمدمسعود، آسیب‌شناسی تشکیلات احزاب در ایران (بررسی موردی حزب توده، جبهه ملی و فدائیان اسلام)، ص۳۳، نشر پایان، ۱۳۸۵ش، چاپ اول.

اعضای‌ اندک فداییان، اغلب از میان جوانان دارای مشاغل رده پایین بازار تهران بودند. آنان به اسلام بنیادگرا تعهد متعصبانه‌ای داشتند. مفاد برنامه این سازمان از کلیاتی درباره پرهیزگاری و مستحبات شرعی فراتر می‌رفت و خواسته‌های ویژه‌ای را در بر می‌گرفت؛ مانند: منع الکل، سیگار، تریاک، فیلم و قماربازی، قطع دست جنایتکاران و اعدام متجاوزان اصلاح‌ناپذیر، ممنوعیت همه نوع لباس خارجی، مجازات رشوه‌دهنده و رشوه‌گیرنده، تنبیه روحانیانی که از موقعیت مذهبی خود سوء استفاده می‌کردند، حذف رشته‌های غیر اسلامی مانند موسیقی از دروس مدارس و مقرر کردن حجاب برای زنان تا جایی که بتوانند به نقش سنتی و پاک خود در خانه بازگردند.
[۲۷] آبراهامیان، میرواند، ایران بین دو انقلاب از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ص۳۱۸ -۳۱۹، ترجمه کاظم فیروزمند، حسن شمس‌آوری و دکتر محسن مدیر شانه‌چی، تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۷ش.

فداییان از نظر سیاسی، دارای افکار محافظه‌کارانه یا تاکید بر اصول شرعی بودند. برای آنان رعایت مسائل شرعی و امور دین و رضایت خداوند بر قوانین جاری امور دنیوی مردم ترجیح داشت؛ بنابراین در اعمال و کردار سیاسی خود چندان ملزم به رعایت نظر افکار عمومی و یا حفظ حمایت عمومی از گروه خود نبودند.
[۲۸] نجاتی، غلام‌رضا، تاریخ سیاسی ۲۵ ساله ایران (از کودتا تا انقلاب)، ج۱، ص۹۰، تهران، موسسه خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۱ش، چاپ سوم



۱. نواب صفوی، سید مجتبی، فدائیان اسلام (تاریخ،‌اندیشه و عملکرد)، ص۱۱، به کوشش سید‌هادی خسرو شاهی، تهران، انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۵ش، چاپ اول.
۲. آرشیو سازمان ملی ایران، کد ۱-۱۱۶۰۰۴-۹۲۳.
۳. نواب صفوی، سید مجتبی، فدائیان اسلام (تاریخ،‌اندیشه و عملکرد)، ص۳۹، به کوشش سید‌هادی خسرو شاهی، تهران، انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۵ش، چاپ اول.
۴. مدنی، سید جلال‌الدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج۱، ص۱۷۵، تهران، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۱ش، چاپ دوم.
۵. میزبانی، مهناز، خاطرات شهید محمد واحدی، ص۴۳-۴۴، ‌تدوین مهناز میزبانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۱ش.
۶. بهرامی، روح‌الله، ‌فدائیان اسلام به روایت اسناد نخست‌وزیری، تهران، مرکز اسناد ریاست جمهوری، ۱۳۷۷ش، سند شماره ۲/ ۳۵۹.
۷. گل محمدی، احمد، جمعیت فدائیان اسلام به روایت اسناد، ج۱، ص۳۷، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۲ش.
۸. نواب صفوی، سید مجتبی، فدائیان اسلام (تاریخ،‌اندیشه و عملکرد)، ص۴۰-۴۶، به کوشش سید‌هادی خسرو شاهی، تهران، انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۵ش، چاپ اول.
۹. نواب صفوی، سید مجتبی، فدائیان اسلام (تاریخ،‌اندیشه و عملکرد)، ص۴۹، به کوشش سید‌هادی خسرو شاهی، تهران، انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۵ش، چاپ اول.
۱۰. نواب صفوی، سید مجتبی، فدائیان اسلام (تاریخ،‌اندیشه و عملکرد)، ص۵۳، به کوشش سید‌هادی خسرو شاهی، تهران، انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۵ش، چاپ اول.
۱۱. خوش‌نیت، سید مجتبی، نواب صفوی،‌اندیشه‌ها، مبارزات و شهادت او، ص۳۷، بی‌جا، منشور برادری، ۱۳۶۰ش.
۱۲. حسینیان، روح‌الله، نقش فدائیان اسلام در تاریخ معاصر ایران، ص۲۴، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۴ش.
۱۳. منصوری، جواد، تاریخ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد، ج۱، ص۵۰، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی ایران، ۱۳۷۷ش.
۱۴. محلاتی، خاطرات و مبارزات شهید محلاتی، ص۲۵، تهران، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۶ش.
۱۵. حسینیان، روح‌الله، نقش فدائیان اسلام در تاریخ معاصر ایران، ص۲۸، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۴ش.
۱۶. حسینیان، روح‌الله، نقش فدائیان اسلام در تاریخ معاصر ایران، ص۳۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۴ش.
۱۷. مقدسی، محمود، و دیگران، ناگفته‌ها، خاطرات شهید حاج مهدی عراقی، ص۷۰.
۱۸. تربتی سنجابی، محمود، احزاب سیاسی ایران (قربانیان باور)، ص۱۳۱، ‌تهران، انتشارات آسیا، ۱۳۷۵ش.
۱۹. مقدسی، محمود، و دیگران، ناگفته‌ها، خاطرات شهید حاج مهدی عراقی، ص۷۲.
۲۰. خوش‌نیت، سید مجتبی، نواب صفوی،‌اندیشه‌ها، مبارزات و شهادت او، ص۳۷، بی‌جا، منشور برادری، ۱۳۶۰ش، ص۵۲.
۲۱. دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، ص۲۰۲.
۲۲. دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، ص۲۰۹.
۲۳. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده شماره، ۸۱۸/ ۳۰۰.
۲۴. سلامتی، محمدمسعود، آسیب‌شناسی تشکیلات احزاب در ایران (بررسی موردی حزب توده، جبهه ملی و فدائیان اسلام)، ص۳۴، نشر پایان، ۱۳۸۵ش، چاپ اول.
۲۵. سلامتی، محمدمسعود، آسیب‌شناسی تشکیلات احزاب در ایران (بررسی موردی حزب توده، جبهه ملی و فدائیان اسلام)، ص۳۳، نشر پایان، ۱۳۸۵ش، چاپ اول.
۲۶. سلامتی، محمدمسعود، آسیب‌شناسی تشکیلات احزاب در ایران (بررسی موردی حزب توده، جبهه ملی و فدائیان اسلام)، ص۳۳، نشر پایان، ۱۳۸۵ش، چاپ اول.
۲۷. آبراهامیان، میرواند، ایران بین دو انقلاب از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ص۳۱۸ -۳۱۹، ترجمه کاظم فیروزمند، حسن شمس‌آوری و دکتر محسن مدیر شانه‌چی، تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۷ش.
۲۸. نجاتی، غلام‌رضا، تاریخ سیاسی ۲۵ ساله ایران (از کودتا تا انقلاب)، ج۱، ص۹۰، تهران، موسسه خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۱ش، چاپ سوم



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «فداییان اسلام» تاریخ بازیابی ۹۵/۰۵/۲۴.    







جعبه ابزار