• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فتوحات دوره معاویه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



فتح مناطق مجاور شبه جزیرۀ عربستان که پس از رحلت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و از زمان حکومت ابوبکر آغاز شده بود، با شدت بیشتر پس از وی و به خصوص در دوران حکومت عمر بن خطاب ادامه یافت. پس از کشته شدن عمر و به قدرت رسیدن عثمان نیز فتوحات ادامه یافت. معاویة بن ابوسفیان نیز که در زمان حکومت عمر بن خطاب و از جانب او حکومت شام را در دست داشت، این سیاست را دنبال می‌کرد. (اما) در دورۀ خلافت علی (علیه‌السّلام)، فتوحات در شرق و غرب کشور اسلامی متوقف گردید. چون سیاست علی (علیه‌السّلام) اصلاح وضع داخلی و براندازی عناصر مفسد بود، فتوحات را متوقف ساخت. معاویه نیز که برای جنگ با علی (علیه‌السّلام) نیاز به نیروی زیادی داشت، صلح با رومیان را پذیرفت. لذا جنگ در آن سو نیز متوقف شد. پس از پیروزی بنی امیه، فتوحات که ثمرات اقتصادی آن برای حکومت بیش از هر چیز دیگر بود، از نو آغاز شد.
[۱] جعفریان، رسول، تاریخ سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۳۶، قم، دلیل ما، ۱۳۸۲ش، چاپ دوم.




پس از مرگ زیاد بن ابیه در سال ۵۳ (ه. ق فرزندش عبیدالله بن زیاد از جانب معاویه به حکومت خراسان منصوب شد.

۱.۱ - تصرف بخارا

پس از منصوب شدن عبیدالله بن زیاد به حکومت خراسان، او که در این زمان مردی ۲۵ ساله بود، در اواخر سال ۵۳ (ه. ق) به همراه سپاهش به سوی خراسان حرکت کرد. عبیدالله به همراه سپاه خود که ۲۵ هزار تن بودند به سوی بخارا حرکت کرد و برای اولین بار از رود جیحون گذشت و مناطقی چون رامیثن، رامدین و نیمی از شهر بیکند را به تصرف خود درآورد. وی در بخارا با نیروهای ترک درگیر شد و ترکان در این جنگ از عبیدالله و سپاه وی شکست خوردند و ملکۀ بخارا که در میان ترکان حضور داشت فراری شد. با شکست ترکان، ملکه خاتون از عبیدالله بن زیاد درخواست صلح کرد و عبیدالله نیز به ازای دریافت جزیه با او صلح کرد.بنابر قولی، عبیدالله بن زیاد با سپاهیان خود منطقۀ صغانیان را نیز فتح کرد.


۱.۲ - نبرد مسلمانان با سپاه ترکان

عبیدالله به مدت دو سال در خراسان حکومت کرد. پس از عبیدالله بن زیاد، معاویه، سعید بن عثمان را به حکومت خراسان منصوب کرد و سعید در دوران حکومت خود موفق شد از رود سیحون عبور کند. او نخستین کسی بود که با سپاهیانش از این منطقه عبور کرد و به بخارا رسید. با رسیدن سعید به حکومت، ملکۀ بخارا خراج خود را به سعید پرداخت کرد. اما از سوی دیگر، سپاهی صد و بیست هزار نفری متشکل از سغدیان، ترکان، اهالی کش و نسف به سوی مسلمانان حرکت کردند و با رسیدن این سپاه، ملکۀ بخارا از دادن خراج پشیمان شد و پیمان خود با حکومت خراسان را نقض کرد. در نتیجه جنگی میان مسلمانان و سپاه ترکان رخ داد که در نتیجۀ آن، ترکان شکست خوردند. پس شکست ترکان، ملکۀ بخارا پیمان نقض شده را دوباره برقرار کرد. سعید پس از پیروزی بر ترکان، با سپاه خود وارد بخارا شد و پس از آن به جنگ سمرقند رفت و پس از مطیع ساختن سمرقند و تعیین مالیات برای آن‌ها، به سوی ترمذ حرکت کرد و این شهر را نیز با صلح فتح کرد.

۱.۳ - فتح کابل و زابل

عبدالله بن عامر نیز یکی دیگر از کسانی بود که از جانب معاویة بن ابوسفیان به حکومت بصره منصوب شد. وی پس از به قدرت رسیدن، عبدالله بن سمره را به حکومت سجستان منصوب کرد. عبدالله به سوی کابل حرکت کرد و در راه به هر شهری که می‌رسید یا با اهل آن صلح می‌کرد و یا به زور آن را فتح می‌نمود. این حرکت تا پشت دروازه‌های کابل ادامه یافت. با ورود سپاه عبدالله بن سمره به کابل، وی و سپاهیانش کابل را محاصره کردند و پس از مدتی محاصره جنگ رخ داد و کابل به تصرف مسلمانان درآمد. عبدالرحمن بن سمره پس از فتح کابل، به سوی خواش و قوزان بست حرکت کرد و این دو شهر را فتح نمود. خشک شهری بود که عبدالرحمن پس از خواش و قوزان به سراغ آن رفت و مردم آن منطقه به ناچار با او صلح کردند. اما وضع در رخج به گونه‌ای دیگر رقم خورد و این شهر به دست عبدالرحمن و یارانش فتح شد. ذابلستان نیز از دیگر شهرهایی بود که فتح شد. پس از آن زابل فتح شد و عبدالرحمن پس از فتح نقاط یاد شده و در بازگشت، به کابل رفت و شورش مردم این شهر را سرکوب کرد.

۱.۴ - تصرفات ربیع بن زیاد

عبدالرحمن بن سمره در سال ۵۰ (ه. ق) از دنیا رفت. پس از وی کابل شاه جمعی را برای مقابله با مسلمانان فراهم کرد و مسلمانان را از کابل بیرون کرد. فرماندهی سپاه کابل شاه بر عهدۀ فردی به نام رتبیل بود. او ذابلستان و رخج را از کنترل نیروهای مسلمان خارج کرد و تا بست پیش رفت. در مقابل ربیع بن زیاد که پس از عبدالرحمن بن سمره، از طرف زیاد بن ابیه حکومت سجستان را بر عهده داشت نیز با سپاهیان خود به منظور مقابله با نیروهای رتبیل حرکت کرد و پس از درگیری با رتبیل و تعقیب وی، بار دیگر با سپاه او در رخج درگیر شد و موفق شد وی را شکست دهد. ربیع پس از شکست نیروهای کابل شاه به حرکت خود ادامه داد و بلاد داور را نیز به تصرف خود درآورد.

۱.۵ - فتح قیقان و بنه و غور

در سال ۴۳ (ه. ق) عبدالله بن سوار عبدی به مرزبانی مرزهای سند منصوب شد. وی به قیقان حمله کرد و با به دست آوردن غنائمی چند، نزد معاویه رفت و اسبان قیقانی را به وی هدیه کرد. عبدالله پس از بازگشت به مکان ماموریت خود برای بار دوم هم به جنگ قیقان رفت، اما از آن‌ها شکست خورد و کشته شد. در همین سال مهلب بن ابی صفره از مرز سند عبور کرد و به بنه و اهواز (غیر خوزستان) رسید و پس از درگیری با ترکان تعدادی از آنها را کشت. در سال ۴۷ (ه. ق) نیز حکم بن عمرو (حاکم خراسان) به غور و فراونده حمله کرد و پس از جنگ با ساکنان این منطقه آن‌ها را شکست داد و بدین ترتیب غور را فتح و غنائم بسیاری به دست آورد.


آغاز فتوحات امویان در روم و در زمان حکومت معاویه، با حرکت سپاه امویان برای تسخیر قسطنطنیه همراه بود.

۲.۱ - شکست امویان

در سال ۴۹ (ه. ق) معاویه سپاه بزرگی را به قصد تسخیر قسطنطنیه به این منطقه اعزام نمود. فرماندهی این سپاه را سفیان بن عوف عهده‌دار بود و تعدادی از صحابه هم چون: عبدالله بن عباس و عبدالله بن عمر و عبدالله بن زبیر و ابو ایوب انصاری در این سپاه حضور داشتند. سپاه حرکت خود را از شام آغاز کرد تا اینکه به قسطنطنیه رسید. با رسیدن سپاه معاویه به قسطنطنیه جنگ آغاز شد و مدتی نیز ادامه داشت، اما بهره‌ای از این جنگ نصیب امویان نگردید و این سپاه بدون هیچ دستاوردی به شام بازگشت. (گفته شده که فرماندهی این سپاه را یزید بن معاویه عهده‌دار بوده است.) از اتفاقات مهم این جنگ وفات ابو ایوب انصاری بود که در این جنگ وفات یافت و در اطراف حصار قسطنطنیه به خاک سپرده شد.
در سال ۴۹ (ه. ق) حملات دیگری نیز به سوی سرزمین روم صورت گرفت که این حملات نیز ثمره‌ای در بر نداشت. از جمله می‌توان به جنگ‌هایی به فرماندهی افرادی چون، مالک بن هبیره، فضالة بن عبید، عبدالله بن کرز و یزید بن شجره رهاوی اشاره کرد.
[۲۸] مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۲۴، تحقیق اسعد داغر، قم، دار الهجرة، ۱۴۰۹ق، چاپ دوم.


۲.۲ - فتح دروباره ملطیه

در ادامۀ درگیری‌های حکومت معاویه با رومیان، جنادة بن ابی امیة ازدی در سال ۵۴ (ه. ق) شهر ارواد را در نزدیکی قسطنطنیه فتح کرد. وی پیشتر و در سال ۵۲ (ه. ق) نیز رودس را فتح کرده بود. شهر مرزی ملطیه نیز در زمان حکومت معاویه فتح شد. این شهر قبلا نیز فتح شده بود، اما با تصرف دوبارۀ آن توسط رومیان، در زمان معاویه و به فرماندهی حبیب بن مسلمه و به منظور تقویت باند مرزی، برای بار دوم فتح شد.
[۳۳] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۲۹۳، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷ق، چاپ دوم.
پاسگاه‌های مرزی زبطره و الحدث نیز در زمان حکومت معاویه و به منظور تقویت پاسگاه‌های مرزی به دست حبیب بن مسلمة گشوده شد.

۲.۳ - فتح قبرس

یکی دیگر از مناطقی که در زمان حکومت معاویه بن ابی سفیان فتح شد، منطقۀ قبرس بود. معاویه به منظور تصرف این منطقه، دوبار از عمر و عثمان درخواست حمله به وسیلۀ کشتی کرد، اما این مسئله مورد موافقت آن دو قرار نگرفت. در نهایت عثمان پس از درخواست مجدد معاویه و به شرطی که او و خانواده‌اش هم با دیگر سپاهیان سوار کشتی شوند، اجازه حرکت را صادر کرد. بر این اساس معاویه در سال ۲۷ (ه. ق) به همراه سپاهیان و خانوادۀ خود، به منظور فتح قبرس راهی این منطقه شد. با ورود سپاه مسلمانان به جزیرۀ قبرس، حاکم این منطقه از در صلح با معاویه وارد شد و با وی صلح کرد. اما در سال ۳۲ (ه. ق)، قبرسیان به واسطۀ در اختیار قرار دادن کشتی، رومیان را در جنگ با مسلمانان یاری دادند. بر همین اساس معاویه در سال ۳۳ (ه. ق)، مجددا با سپاهی به استعداد پانصد کشتی به قصد تصرف دوبارۀ قبرس راهی این منطقه گردید و پس از فتح دوبارۀ آن، صلح پیشین را برقرار نمود. قبرسیان تا زمانی که معاویه در قید حیات بود سالانه عطایایی را برای وی ارسال می‌کردند.
در هر صورت حملات به مرزهای رومیان و متحدان آنان به این مناطق ختم نشد و این حملات هم چنان ادامه یافت. ثمرۀ این عملیات‌های نظامی را می‌توان در فتح مناطقی چون، ازمیر، لیکیا و جزایر کوس و خیوس مشاهده نمود.
[۳۸] سالم، عبدالعزیز و مختار العبادی، احمد، تاریخ البحریه الاسلامیه فی مصر و شام، ص۳۲، مؤسسة الشباب الجامعه، ۱۹۹۳م.



فتوحات در قارۀ کهن آفریقا توسط عمرو بن عاص و در سال ۲۲ (ه. ق) آغاز شد. عمرو بن عاص با فتح مناطقی چون، برقه، طرابلس غرب، سبره و فزان، زمینۀ ورود مسلمانان به مصر را فراهم کرد. پس از وی و به سال ۲۷ (ه. ق)، عبدالله بن سعد بن ابی سرح با فتح مناطقی چون سبیطله و قفصه، راه را برای نفوذ بیشتر مسلمانان به آفریقا هموار نمود.
با رسیدن عقبة بن نافع به استانداری مصر در سال ۴۶ (ه. ق)، وی فتوحات را بار دیگر از سر گرفت و مناطقی از جمله، ودان، فزان، قبلا بیان شد که این منطقه در زمان عمرو بن عاص فتح شده است. گویا در زمان عقبه نیز برای بار دوم فتح صورت گرفته است. خاوار، مزاته، صفر، غدامس، قفصه، قصطیلیه را به تصرف خود درآورد. در سال ۵۹ (ه. ق) نیز ابو مهاجر نوک حملات خود علیه رومیان را پایتخت آنان قرطاجنه قرار داد و با تداوم حملات، شهر میله را به تصرف خود درآورد.


فتوحات در دوران حکومت یزید بن معاویه با تعیین عقبة بن نافع به استانداری مناطق فتح شده در آفریقا آغاز گردید. پیش از عقبه، ابو مهاجر حکومت این ناحیه را در دست داشت، اما با روی کار آمدن یزید، عقبه در سال ۶۲ (ه. ق) به این سمت منصوب شد.

۴.۱ - شکست بنی امیه از رومیان

شروع فتوحات در این دوران با فتح اقلیم زاب و به طور مشخص شهر مسیله آغاز شد. عقبه پس از فتح مسیله به سوی تاهرت حرکت کرد و این شهر را نیز به تصرف خود درآورد. طنجه نیز شهری بود که در مغرب اقصی قرار داشت و پس از مسیله و تاهرت به تصرف عقبه و یارانش درآمد.
[۵۱] مونس، حسین، تاریخ المغرب و حضارته، ص۹۲، بیروت، العصر الحدیث، ۱۴۱۲ق، چاپ اول.
عقبة بن نافع در سال ۶۳ (ه. ق) و پس از فتح مناطق یاد شده به قیروان بازگشت و از آنجا به همراه تعدادی از سپاهیان خود عازم مغرب اقصی و فتح شهر تهوذه شد. از سوی دیگر تعداد زیادی از رومیان و بربرها نیز به فرماندهی کسیلة بن کیزم (خلیفه بن خیاط وی را کسیله بن کیزم دانسته است.) برای مقابله با عقبه و سپاهش به سوی آنان حرکت کردند. کشته شدن عقبه و یارانش از جمله ابو مهاجر نتیجۀ این جنگ بود. رومیان پس از شکست عقبة بن نافع به سوی قیروان حرکت کردند و با فتح این شهر توسط رومیان، جریان فتوحات در دوران یزید بن معاویه پایان یافت.


۱. جعفریان، رسول، تاریخ سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۳۶، قم، دلیل ما، ۱۳۸۲ش، چاپ دوم.
۲. هاشمی بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۷۰، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰ق، چاپ اول.    
۳. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۲، ص۵۳۰، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق، چاپ اول.    
۴. بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ص۳۹۷، بیروت، دار و مکتبة الهلال، ۱۹۸۸م.    
۵. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۲۹۷، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷ق، چاپ دوم.    
۶. ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۲۹۷، تحقیق محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۲ق، چاپ اول.    
۷. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۲۹۷، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷ق، چاپ دوم.    
۸. بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ص۳۹۷، بیروت، دار و مکتبة الهلال، ۱۹۸۸م.    
۹. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۲۹۸، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷ق، چاپ دوم.    
۱۰. بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ص۳۹۷، بیروت، دار و مکتبة الهلال، ۱۹۸۸م.    
۱۱. ابن اعثم، احمد، الفتوح، ج۴، ص۳۱۰، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۱۴ق، چاپ اول.    
۱۲. بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ص۳۹۷-۳۹۸، بیروت، دار و مکتبة الهلال، ۱۹۸۸م.    
۱۳. بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ص۳۸۳-۳۸۴، بیروت، دار و مکتبة الهلال، ۱۹۸۸م.    
۱۴. ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۴۳۶ - ۴۳۷، بیروت، دار صادر- دار بیروت، ۱۳۸۵ق.    
۱۵. بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ص۳۸۵، بیروت، دار و مکتبة الهلال، ۱۹۸۸م.    
۱۶. بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ص۴۱۷، بیروت، دار و مکتبة الهلال، ۱۹۸۸م.    
۱۷. یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۳۴، بیروت، دار صادر.    
۱۸. ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۴۳۷، بیروت، دار صادر- دار بیروت، ۱۳۸۵ق.    
۱۹. بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ص۴۱۷، بیروت، دار و مکتبة الهلال، ۱۹۸۸م.    
۲۰. ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۴۴۶، بیروت، دار صادر- دار بیروت، ۱۳۸۵ق.    
۲۱. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۲۲۹، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷ق، چاپ دوم.    
۲۲. ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۴۵۵ - ۴۵۶، بیروت، دار صادر- دار بیروت، ۱۳۸۵ق.    
۲۳. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۲۳۲، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷ق، چاپ دوم.    
۲۴. ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۴۵۸ - ۴۵۹، بیروت، دار صادر- دار بیروت، ۱۳۸۵ق.    
۲۵. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۴، ص۱۶۰۶، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق، چاپ اول.    
۲۶. ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۴۵۹، بیروت، دار صادر- دار بیروت، ۱۳۸۵ق.    
۲۷. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۲۳۲، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷ق، چاپ دوم.    
۲۸. مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۲۴، تحقیق اسعد داغر، قم، دار الهجرة، ۱۴۰۹ق، چاپ دوم.
۲۹. ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۴۵۷ – ۴۵۸، بیروت، دار صادر- دار بیروت، ۱۳۸۵ق.    
۳۰. ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۴۶۱، بیروت، دار صادر- دار بیروت، ۱۳۸۵ق.    
۳۱. بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ص۲۳۳، بیروت، دار و مکتبة الهلال، ۱۹۸۸م.    
۳۲. بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ص۱۸۵، بیروت، دار و مکتبة الهلال، ۱۹۸۸م.    
۳۳. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۲۹۳، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷ق، چاپ دوم.
۳۴. بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ص۱۹۱، بیروت، دار و مکتبة الهلال، ۱۹۸۸م.    
۳۵. ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۵، ص۲۷۴، بیروت، دار صادر- دار بیروت، ۱۳۸۵ق.    
۳۶. بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ص۱۵۳-۱۵۴، بیروت، دار و مکتبة الهلال، ۱۹۸۸م.    
۳۷. ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۱۳۷، بیروت، دار صادر- دار بیروت، ۱۳۸۵ق.    
۳۸. سالم، عبدالعزیز و مختار العبادی، احمد، تاریخ البحریه الاسلامیه فی مصر و شام، ص۳۲، مؤسسة الشباب الجامعه، ۱۹۹۳م.
۳۹. خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ص۱۴۴، تحقیق فواز، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق، چاپ اول.    
۴۰. بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ص۲۲۱-۲۲۳، بیروت، دار و مکتبة الهلال، ۱۹۸۸م.    
۴۱. یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۵۶، بیروت، دار صادر.    
۴۲. یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۶۵، بیروت، دار صادر.    
۴۳. ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۹۰ - ۹۱، بیروت، دار صادر- دار بیروت، ۱۳۸۵ق.    
۴۴. ابن عبدالحکم، عبد الرحمن بن عبدالله، فتوح مصر و مغرب، ص۲۲۲، تحقیق محمد علی عمر، مکتبة الثقافة الدینیة، ۱۴۱۵ق.    
۴۵. ابن عبدالحکم، عبد الرحمن بن عبدالله، فتوح مصر و مغرب، ص۲۲۳، تحقیق محمد علی عمر، مکتبة الثقافة الدینیة، ۱۴۱۵ق.    
۴۶. ابن خیاط، خلیفة، تاریخ خلیفة بن خیاط، ص۲۲۶، تحقیق فواز، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق، چاپ اول.    
۴۷. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۴، ص۱۶۵ – ۱۶۶، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۱۳ق، چاپ دوم.    
۴۸. ابن تغری بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، ج۱، ص۱۵۲، مصر، وزارة الثقافة و الارشاد القومی، دار الکب.    
۴۹. بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ص۲۲۶، بیروت، دار و مکتبة الهلال ۱۹۸۸م.    
۵۰. ابن عبدالحکم، عبد الرحمن بن عبدالله، فتوح مصر و مغرب، ص۲۲۵، تحقیق محمد علی عمر، مکتبة الثقافة الدینیة، ۱۴۱۵ق.    
۵۱. مونس، حسین، تاریخ المغرب و حضارته، ص۹۲، بیروت، العصر الحدیث، ۱۴۱۲ق، چاپ اول.
۵۲. ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۰۵ - ۱۰۶، بیروت، دار صادر- دار بیروت، ۱۳۸۵ق.    
۵۳. ابن خیاط، خلیفة، تاریخ خلیفة بن خیاط، ص۲۵۱، تحقیق فواز، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق، چاپ اول.    
۵۴. ابن خیاط، خلیفة، تاریخ خلیفة بن خیاط، ص۱۵۵، تحقیق فواز، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق، چاپ اول.    
۵۵. ابن عبدالحکم، عبد الرحمن بن عبدالله، فتوح مصر و مغرب، ص۲۲۶، تحقیق محمد علی عمر، مکتبة الثقافة الدینیة، ۱۴۱۵ق.    
۵۶. ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۰۶ - ۱۰۸، بیروت، دار صادر- دار بیروت، ۱۳۸۵ق.    



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «فتوحات دوره معاویه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۲/۲۵.    






جعبه ابزار